به گزارش بیرونیت، شرکت معدنی و صنعتی گهر زمین به عنوان یکی از بازیگران اصلی زنجیره فولاد کشور، در سال های اخیر نقش پررنگی در تأمین مواد اولیه صنعت فولاد ایفا کرده است. این شرکت با در اختیار داشتن یکی از بزرگ ترین ذخایر سنگ آهن ایران و ظرفیت بالای تولید کنسانتره، گندله و طرح های توسعه ای متنوع، جایگاهی راهبردی در نقشه صنعتی کشور دارد. با این حال، کارشناسان معتقدند که بخش قابل توجهی از ظرفیت های بالقوه گهرزمین هنوز بهطور کامل بالفعل نشده و نیازمند مدیریت تحولگرا و تصمیم گیری های چابک تر است.
در سال های گذشته، گهرزمین با وجود پیشرفت های قابلتوجه در بخش تولید کنسانتره و گندله، در برخی پروژه های زیرساختی و طرح های توسعه ای با تأخیرهایی مواجه بوده است. دلایل این تأخیر ها را میتوان در ترکیبی از چالش های مدیریتی، محدودیت های مالی و ناهماهنگی میان بخش های اجرایی و پیمانکاران جستوجو کرد.
حال توانایی تیم جدید آن می تواند منجر به مدیریت پروژه های چندبعدی و همافزایی میان تیم های فنی، مالی و اجرایی شود.
یکی از محورهای اصلی انتظار از مدیریت جدید، تسریع در تکمیل پروژه های زنجیره پایین دستی است. توسعه کارخانه های تولید آهن اسفنجی و طرح های فولادسازی گهرزمین، اگر با برنامه ریزی دقیقتر و مدیریت یکپارچه پیش برود، می تواند نه تنها سودآوری شرکت را افزایش دهد بلکه در توازن بازار مواد اولیه فولاد کشور نیز نقش تعیینکننده ای ایفا کند.
تغییر مدیریت در شرکت های بزرگ معدنی معمولاً با دو نوع رویکرد روبهرو می شود، یا رویکردی صرفاً اداری و کوتاه مدت، یا نگاهی تحول گرا که سازمان را در مسیر بازطراحی و بهبود مستمر قرار می دهد. آنچه در مورد ورود امرایی اهمیت دارد، سابقه او در پیادهسازی نظام های مدیریتی مدرن مانند کنترل پروژه بر مبنای شاخصهای عملکرد (KPI) و استفاده از فناوری های نو برای پایش عملیات است.
با چنین نگاهی، پیش بینی می شود که در ماه های آینده ساختار تصمیم گیری در گهرزمین چابک تر و شفاف تر شود. استفاده از سامانه های یکپارچه برای مدیریت مالی و عملیاتی، بازتعریف فرآیندهای تدارکاتی و اصلاح چرخه بودجه بندی پروژه ها می تواند گره های قدیمی در مسیر توسعه شرکت را باز کند.
در همین راستا، یکی از مهمترین الزامات موفقیت مدیریت جدید، همراستاسازی مدیران میانی و پیمانکاران اصلی با برنامه توسعه ای واحد است.
توسعه در صنعت معدن، صرفاً به معنای افزایش ظرفیت تولید نیست، بلکه نیازمند ایجاد ارزش افزوده در کل زنجیره است. در این زمینه، مدیریت جدید می تواند تمرکز ویژه ای بر تنوع بخشی به سبد محصولات و تکمیل زنجیره ارزش از معدن تا فولاد داشته باشد.
با راه اندازی طرح های جدید گندله سازی و فولاد سازی، گهرزمین می تواند از یک تأمینکننده مواد اولیه به یک تولیدکننده محصول نهایی با ارزش افزوده بالا تبدیل شود.
از سوی دیگر، حضور پررنگ تر در بازار سرمایه و تقویت شفافیت مالی، یکی از مسیرهایی است که می تواند برای افزایش اعتماد سهام داران دنبال شود. شرکت گهرزمین با تکیه بر ذخایر عظیم سنگ آهن خود، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یکی از سه هلدینگ معدنی برتر کشور دارد، اما تحقق این هدف بدون اصلاحات مدیریتی و سرعتبخشی به پروژه ها ممکن نخواهد بود.
همچنین، انتظار می رود مدیریت جدید نگاه دقیق تری به مبحث توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی داشته باشد. حفظ محیط زیست، استفاده از فناوریهای کم مصرف، و ایجاد اشتغال پایدار در منطقه سیرجان، می تواند جایگاه گهرزمین را به عنوان الگویی در توسعه صنعتی پایدار تثبیت کند.
گهرزمین امروز در موقعیتی قرار گرفته که هر تصمیم مدیریتی می تواند تأثیری بلند مدت بر آینده صنعت سنگ آهن کشور داشته باشد. اگر مدیریت جدید بتواند با حفظ ثبات، بر چالش های اجرایی و ساختاری غلبه کند، این تغییر می تواند به راستی آغازگر دوران تازه ای از رشد و توسعه حداکثری در گهرزمین باشد.
مطالب مرتبط