
به گزارش بیرونیت، در این نشست، از هر دری سخن به میان آمد؛ از روزهای نخست انقلاب، نگاههای حزباللهی و فعالیتهای انجمن اسلامی، تا روزهایی که بدون هیچ چشمداشتی پا به میدان گذاشتند تا به انقلاب نوپا کمک کنند. یاد دوستان و همراهان قدیمی زنده شد؛ از تواضع مرحوم حسین موسویانی، نخستین وزیر معادن و فلزات، تا خاطرات مشترک با صالحیفروز، مدیرعامل وقت شرکت ملی فولاد ایران، و لنکرانی، مدیرعامل شرکت ایریتک.
گفتوگو به طرحهای مهم صنعتی پس از انقلاب در دوره سیدمصطفی هاشمیطبا کشیده شد و جهش اجرایی فولاد مبارکه مورد بررسی قرار گرفت. یاد مهندس قاسمی، مدیرعامل شرکت فولاد اهواز در سالهای ابتدایی انقلاب نیز گرامی داشته شد.
آنها از جلسات نفسگیر با طرفهای خارجی برای ایجاد شرکت فولاد مبارکه گفتند و فرصتهایی را که توسعه صنعت فولاد برای ایران فراهم کرده است، مرور کردند. نام بسیاری در این بحثها مطرح شد؛ از پروفسور رضا امین، سروش کامیاب و اکبر ترکان گرفته تا حسین محلوجی، محمدتقی بانکی و علی شکرریز.
سخن از روزگاری رفت که «توسعه» به هدف مشترک بسیاری از مدیران کشور تبدیل شده بود؛ روزهایی که تیمهای اجرایی با جانفشانی تلاش میکردند کارخانهای در گوشهای از ایران شکل بگیرد و اشتغالی پایدار ایجاد شود.
محمدحسن عرفانیان، مجری طرح فولاد مبارکه، و سیدمهدی حسینی، معاون طرح و برنامه وزارت معادن و فلزات در دهه ۶۰، در این دیدار تنها به گذشته نپرداختند؛ بلکه راههای توسعه کشور در شرایط فعلی را نیز به بحث گذاشتند. هرچند گذشته، بهخودیِخود، دورهای منحصربهفرد بود که حضور مردان و زنانی را میطلبید که نه صرفاً حقوقبگیر، بلکه عاشق توسعه ایران بودند.
اکنون هر دو در دهه هشتم عمر خود به سر میبرند، اما همچنان مانند همان روزها پای کار و دلنگران آینده کشورند؛ از رشد تولید، صادرات و سرمایهگذاری خوشحال میشوند و از رکود و توقف تولید، دلگیر.
اهمیت این نشستها در آن است که نسل کنونی مدیران بدانند پیشینیان در چه فضایی کار کردند؛ چگونه در شرایط جنگ، بیثباتی مالی و قراردادی و سایه سنگین عدمقطعیتها، دست از کار نکشیدند و به جای گلایه، ساختند.
شاید بد نباشد برخی مدیران اقتصادی امروز، که بیش از هر چیز نگران خط اتوی کتوشلوار خود هستند، کمی درنگ کنند و ببینند کشور چگونه از دل جنگ و تهدید عبور کرد و به دستاوردهایی رسید که امروز برخی حتی توان چیدن یک آجر آن را ندارند.
آنچه مسلم است، فضای فعلی تولید و تجارت کشور مطلوب نیست. در برخی جایگاهها افرادی به کار گرفته شدهاند که دانش و تجربه لازم برای مدیریت بنگاههای بزرگ اقتصادی و نهادهای سیاستگذاری صنعتی و معدنی را ندارند و به جای تفکر توسعهمحور، گرفتار توهم توطئهاند.
ضروری است دولت مسعود پزشکیان، در بخش تولید و تجارت کشور از نیروهایی استفاده کند که مسیر توسعه را هموار کنند، نه آنکه سد راه آن شوند. کشور نیازمند مدیرانی جسور، دارای اصول و توسعهمحور است؛ نه کسانی که توقف و سکون را بر هر حرکت و پیشرفتی ترجیح میدهند.
مطالب مرتبط


