این انتصاب چه معنایی دارد؟ آیا به شکلگیری دوگانهای تازه میان جعفری و سمیعینژاد منجر خواهد شد؟ و در صورت بروز چنین دوگانهای، کدامیک از این دو مدیر توانایی و ظرفیت لازم برای فرماندهی بخش معدن را خواهند داشت؟
به گزارش بیرونیت، برگزاری مراسم رسمی برای انتصاب یک سرپرست، که معمولاً موقعیتی موقت است، حرکتی غیرمعمول به شمار میآید. ارسال حکم با پیک مخصوص و انتشار تصاویر رسمی، بیش از آنکه با ماهیت انتصاب موقت همخوان باشد، تلاشی برای نمایش قدرت و تثبیت موقعیت وزیر را نشان میدهد.
از سوی دیگر، گزینههای اصلی موردنظر برای سازمان زمینشناسی فعلاً امکان حضور در این سازمان را ندارند. در نتیجه، وزیر از این انتصاب بهعنوان فرصتی استفاده کرده است تا ساختار موردنظرش را در بخش معدن بازچینی کند. جعفری همزمان که به سازمان زمینشناسی منتقل میشود، از مرکز عملیات روزمره وزارتخانه فاصله میگیرد؛ اما این به معنای تضعیف او نیست. برعکس، وزیر با واگذاری اختیارات بیشتر در حوزه معدن، او را به چهره محوری این بخش تبدیل میکند.
این دو اقدام در ظاهر متضاد، در واقع بخشی از یک استراتژی واحد هستند: وزیر فردی را در رأس بخش معدن قرار میدهد که برای قدرتگیری در آینده موقعیت سیاسی ندارد و تهدیدی برای او محسوب نمیشود، اما همچنان میتواند نقش فرماندهی حوزه معدن را ایفا کند.
بهاینترتیب، هم فاصله فیزیکی و ستادی ایجاد میشود، هم وابستگی مدیریتی؛ هر دو در خدمت تثبیت کنترل وزیر بر بخش معدن.
در کنار این تحولات، افزایش نفوذ سمیعینژاد در ایمیدرو و رضایت نسبی فعالان معدنی از عملکرد او، همراه با طرح مباحث مرتبط با احتمال استیضاح وزیر، سبب شده وزیر بهدنبال ایجاد توازنی جدید در ساختار معدن باشد. سپردن نقش فرماندهی به جعفری، این امکان را به او میدهد که مدیری فاقد بلندپروازی سیاسی را در رأس تصمیمگیری معدن قرار دهد و به این وسیله فضای مدیریتی را تحت کنترل بیشتری بگیرد.
در مجموع، این انتصاب بیش از آنکه نشان از یک برنامه مشخص برای آینده سازمان زمینشناسی داشته باشد، بیانگر تلاش وزیر برای مدیریت فضای سیاسی و اداری پیرامون خود است. او در موقعیتی قرار گرفته که تازه در تلاش است قدرت خود را در وزارتخانه تثبیت کند، در حالی که ممکن است زمان زیادی برای این کار نداشته باشد.