در مراسم افتتاح، مسعود پزشکیان و سیدمحمد اتابک هر کدام درباره این طرح سخن گفتند. رئیسجمهور همچنین درخواست کرد از این پس بارگذاریهای صنعتی و جمعیتی به سمت سواحل جنوبی کشور منتقل شود. وزیر صمت نیز تأکید کرد انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران برای صیانت از هویت زیستی، فرهنگی و اقتصادی کشور ضروری است.
با توجه به برخی ابهامات مطرحشده درباره این پروژه، "بیرونیت" ۱۰ پرسش و پاسخ کلیدی درباره آن استخراج کرده است.
۱. آب از کدام دریا به اصفهان رسیده است؟
عنوان رسمی پروژه «انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران» روشن نمیکند آب از کدام دریا منتقل شده است؛ خلیج فارس، دریای عمان یا خزر. این ابهام بهویژه از نظر روایتسازی چالشبرانگیز است. پروژهای که امروز افتتاح شد، در واقع انتقال آب خلیج فارس به اصفهان از طریق خط لوله بندرعباس–سیرجان–اصفهان است.
۲. فازهای مختلف انتقال آب چگونه تعریف شدهاند؟
این طرح دو فاز دارد: فاز نخست؛ انتقال آب تصفیهشده خلیج فارس از مسیر سیرجان تا اصفهان در طول ۸۰۰ کیلومتر. در همین فاز، تولید روزانه ۴۰۰ هزار متر مکعب آب شیرین و انتقال سالانه ۱۳۰ میلیون متر مکعب آب محقق میشود. پس از آن، متناسب با طرحهای توسعهای، پروژه باز هم توسعه خواهد یافت و برنامهریزی شده است با کلنگزنی طرحهای جدید، طی سه تا چهار سال آینده ظرفیت تولید روزانه آب شیرین به ۶۰۰ هزار متر مکعب برسد.
فاز دوم؛ ادامه خط لوله تا دریای عمان و انتقال مستقیم آب این دریا برای تأمین پایدار آب صنایع فلات مرکزی.
۳. مالکیت خط و خرید آب توسط فولاد مبارکه چگونه انجام میشود؟
فولاد مبارکه در فاز فعلی مالک خط انتقال نیست و آب موردنیاز خود را از شرکت «انتقال آب خلیج فارس» (واسکو) خریداری میکند. بنابراین واسکو تأمینکننده اصلی آب در این مرحله است. صد درصد سهام شرکت مهندسی توسعه آب آسیا متعلق به شرکت تأمین و انتقال آب خلیج فارس (واسکو) است. سهامداران شرکت انتقال آب خلیج فارس نیز شامل ۴۴ درصد گلگهر، ۳۳ درصد شرکت ملی مس و ۲۲ درصد شرکت صنعتی و معدنی چادرملو هستند.
۴. ایده اولیه این پروژه از کجا شکل گرفت؟
ایده اولیه انتقال آب در سال ۱۳۸۶ توسط احمد مرادعلیزاده و حسین مرعشی در مؤسسه مولیالموحدین و با هدف تأمین آب شرب و کشاورزی بخشهایی از استان کرمان شکل گرفت. مطالعات نخستین نشان داد که این آب برای کشاورزی کرمان گران تمام میشود. در حین این مطالعات بانک رسالت وارد پروژه شد و آن را برای تامین آب شرب هرمزگان و صنایع این استان و استان های همجوار، ادامه داد.
۵. چه شرکتهایی در آغاز پروژه نقشآفرینی کردند؟
در سال ۱۳۹۱، محمد جلال مآب، مدیرعامل وقت شرکت گلگهر، به پروژه وارد شد و آن را از بانک رسالت خرید. از سال ۱۳۹۲، شرکتهای چادرملو به مدیرعاملی محمود نوریان و ملی مس به مدیرعاملی احمد مرادعلیزاده و همچنین برخی نهادهای اقتصادی به جمع سرمایهگذاران پیوستند. همین ورود، پروژه را از مرحله مطالعه به فاز اجرایی رساند. در این سال، ناصر تقیزاده به جای جلال مآب در گلگهر قرار گرفت و اجرای پروژه با همکاری دو شرکت دیگر با سرعت ادامه یافت.
۶. سرمایهگذاری اولیه چگونه انجام شد و پروژه چه زمانی بهرهبرداری شد؟
پروژه با سرمایهای حدود ۲۵ همت (با فرض دلار ۳ هزار تومانی) سرعت گرفت و در سال 1399 به دست دولت حسن روحانی وارد مرحله بهرهبرداری شد. این مرحله عمدتاً مربوط به انتقال آب به سمت سیرجان و اردکان بود.
۷. آیا برداشت از خلیج فارس با محدودیت زیستمحیطی مواجه است؟
برداشت آب از خلیج فارس به سقف ظرفیت زیستمحیطی نزدیک شده است؛ بنابراین ادامه توسعه خطوط انتقال آب برای صنایع فلات مرکزی تنها با اتکا به دریای عمان امکانپذیر خواهد بود.
۸. چه میزان سرمایهگذاری برای فاز جدید انجام شده و چه ظرفیتی ایجاد کرده است؟
در فاز جدید، ۸۰۰ کیلومتر لولهگذاری با سرمایهگذاری ۳۵ هزار میلیارد تومانی و طی دو سال اجرا شده است. این فاز انتقال موقت آب از مسیر عمان– سیرجان به اصفهان را ممکن میکند. تکمیل مسیر تا دریای عمان نیازمند سرمایهگذاری چند دههزار میلیارد تومانی دیگر و حداقل پنج سال زمان است.
۹. چرا هزینه هر مترمکعب آب بالا محاسبه میشود؟
هزینه واقعی شیرینسازی آب کمتر از یک دلار است؛ اما هزینه انتقال، زیرساختهای وسیع و سرمایهگذاری اولیه باعث میشود قیمت تمامشده هر مترمکعب آب به ۴ تا ۶ دلار برسد. این رقم هزینه بهرهبرداری نیست، بلکه حاصل سرشکن کردن مجموع هزینههای پروژه است.
۱۰. چرا نگاه راهبردی صنایع به آب و انرژی ضروری است؟
صنایع بزرگ فلات مرکزی بدون تأمین بلندمدت آب، گاز و برق امکان تداوم تولید ندارند. انتقال آب دریا، با وجود هزینههای بالا، یک الزام راهبردی برای حفظ تولید، اشتغال و توسعه صنایع معدنی و فولادی کشور بهشمار میرود.