
به گزارش بیرونیت، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران، نهادی مرجع در تمامی امور مرتبط با علوم زمین است؛ نهادی که باید مرجعیت علمی کشور در حوزههایی چون گسل، زلزله، ژئوفیزیک، آبهای زیرزمینی و پدیده فرونشست را در اختیار داشته باشد.
با این حال، در سالهای اخیر بخشی از وظایف تخصصی آن به نهادهای غیرتخصصی واگذار شده است؛ امری که به تضعیف جایگاه این سازمان و ایجاد اختلال در مدیریت علمی کشور در حوزه زمینشناسی انجامیده است.
اکنون مأموریت اصلی دکتر اسماعیلی چیزی جز «نبرد با زمیننشناسها» نیست؛ بازگرداندن نقش تاریخی و اقتدار علمی جیاسآی در مدیریت دادههای زمینشناسی ایران.
مؤسسه ژئوفیزیک؛ بازوی علمی و پایشی
مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران یکی از قدیمیترین مراکز علمی کشور است که وظیفه ثبت و اعلام زلزلههای ایران را از طریق مرکز لرزهنگاری کشوری بر عهده دارد. این مؤسسه همچنین مرجع تهیه و تنظیم تقویم رسمی ایران است و در زمینه آموزش و پژوهش در ژئوفیزیک فعالیت میکند.
با وجود ارزش علمی بالا، این مؤسسه بهعنوان یک نهاد دانشگاهی، نقش اجرایی یا حاکمیتی در مدیریت دادههای ملی زمین ندارد. ادغام یا همراستایی ساختاری آن با سازمان زمینشناسی میتواند موجب همافزایی علمی و تمرکز دادههای ژئوفیزیکی کشور شود.
پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی؛ ظرفیت مغفول مدیریت بحران
پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله نیز بر اساس پیشنهاد یونسکو در سال ۱۳۶۸ تأسیس شد و امروز شامل چهار پژوهشکده تخصصی در حوزههای زلزلهشناسی، مهندسی سازه، مهندسی ژئوتکنیک و مدیریت بحران است. این پژوهشگاه نقش مهمی در تحلیل خطر و توسعه فناوریهای کاهش آسیب دارد.
اما نبود ارتباط نهادی منسجم میان پژوهشگاه، مؤسسه ژئوفیزیک و سازمان زمینشناسی باعث شده دادههای علمی و کاربردی کشور در سه مسیر مجزا حرکت کنند؛ در حالی که در کشورهای پیشرفته، همه این وظایف در یک ساختار متمرکز تعریف شدهاند.
الگوی جهانی؛ تمرکز در یک نهاد تخصصی
به گزارش بیرونیت، در سازمان زمینشناسی آمریکا (USGS) تمامی امور مرتبط با علوم زمین از جمله پایش زلزلهها، تحلیل گسلها، مطالعات ژئوفیزیکی، بررسی منابع آبهای زیرزمینی، نقشهبرداری زمینشناسی و حتی پایش تغییرات اقلیمی بهصورت متمرکز و در یک نهاد اداره میشود. این تمرکز، موجب انسجام دادهها و هماهنگی در سیاستگذاریهای ملی شده است.
در انگلستان نیز «سازمان زمینشناسی بریتانیا (BGS)» بازوی اصلی دولت در مطالعات زمینشناسی، زلزلهنگاری، منابع معدنی و پایش زیستمحیطی است و هیچ نهاد موازی در این زمینه وجود ندارد.
در استرالیا، «Geoscience Australia» همزمان متولی اکتشاف منابع معدنی، رصد زلزلهها، مطالعات ژئوفیزیکی و ارزیابی خطرات زمینساختی است و با وزارت صنعت و انرژی همکاری مستقیم دارد.
در کانادا نیز «GSC» یا سازمان زمینشناسی کانادا، قدیمیترین نهاد علمی این کشور است که تمام فعالیتهای زمینشناسی، زلزلهشناسی و نقشهبرداری را بهصورت متمرکز در اختیار دارد.
تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد تمرکز مسئولیتها در یک نهاد تخصصی، شرط نخست اقتدار علمی و کارآمدی حاکمیت در مدیریت سرزمین است؛ همان هدفی که دکتر داریوش اسماعیلی در مسیر احیای سازمان زمینشناسی ایران دنبال میکند.
چالش ایران؛ پراکندگی تصمیمسازی
در ایران، پراکندگی وظایف میان نهادهای مختلف از جمله وزارت نیرو، سازمان نقشهبرداری، مرکز تحقیقات راه و شهرسازی، مؤسسات دانشگاهی و حتی شهرداریها موجب شده تصمیمسازیها در حوزه علوم زمین دچار تداخل، ناهماهنگی و دوبارهکاری شود. سازمان زمینشناسی کشور که باید محور و مرجع همه این دادهها باشد، عملاً از بخشی از اختیارات ذاتی خود کنار گذاشته شده است.
مأموریت نوین جیاسآی
به گزارش بیرونیت، اکنون مأموریت اصلی دکتر داریوش اسماعیلی در رأس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران، چیزی جز بازگرداندن این اقتدار و تمرکز نیست؛ نبردی با زمیننشناسها برای یکپارچهسازی مرجعیت علمی کشور در حوزه علوم زمین.
تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد تمرکز مسئولیتها در یک نهاد تخصصی، نخستین گام در اقتدار علمی و کارآمدی حاکمیت در مدیریت سرزمین است؛ همان هدفی که دکتر اسماعیلی در مسیر احیای سازمان زمینشناسی ایران دنبال میکند.
مطالب مرتبط

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

