۱. یک نماینده حرفهای کارشناس و مسلط به حوزه قانونگذاری و اقتصاد کشور است و نهتنها میداند چه قانونی بنویسد، بلکه آثار اقتصادی، اجتماعی و حقوقی آن را نیز پیشبینی میکند.
۲. نماینده حرفهای نه لابیگر است و نه لابیپذیر و تصمیمهایش را بر پایه منافع ملی میگیرد، نه منافع جناحی یا فشارهای بیرونی.
۳. نگاه او فراتر از حوزه انتخابیه است؛ میفهمد که توسعه محلی بدون توسعه ملی ممکن نیست، اما نیازهای مردم منطقهاش را نیز در چارچوب برنامه کلان کشور دنبال میکند.
۴. نماینده حرفهای حرفش را صریح میزند، اما اهل جنجالسازی نیست. او نقد میکند، اما منصفانه و همراه با راهحل.
۵. او به ساختار تصمیمگیری کشور آشناست و درک قوانین بودجه، آییننامه داخلی مجلس و فرآیندهای اجرایی دولت از او یک قانونگذار مؤثر میسازد.
۶. نماینده حرفهای قدرت را امانت میداند، نه امتیاز، در برابر رقیب منصف است، در برابر مردم متواضع و در برابر منافع ملی سرسخت.
۷. او برای نسل فردا تصمیم میگیرد، نه تیتر فردا، و قانون را با دیدی بلندمدت مینویسد، نه بر اساس موجهای زودگذر سیاسی یا رسانهای.
۸. در مجلس، کار تیمی برایش اصل است. گوش میدهد، مذاکره میکند و برای اقناع دیگران استدلال میآورد، نه برای حذف آنان.
۹. او با سازوکار بودجه، سیاستگذاری و نظام اجرایی کشور آشناست و میداند قانونگذاری بدون درک از اجرا بیثمر است.
۱۰. نماینده حرفهای دادهمحور و آیندهنگر است و هر طرح و رأیی را با این معیار میسنجد که آیا به توسعه کشور کمک میکند یا نه.
منبع: بیرونیت