۲. چون میانگین IQ جامعه قابل توجه است ولی EQ تقریباً تعطیل است؛
۳. چون یک نفر میتواند در رشتهای فوقالعاده متخصص باشد ولی آداب صحبت کردن را نداند؛
۴. چون تقریباً در هیچ نهادی (مدرسه، دانشگاه، جامعه و دولت)، مهارتِ صحبت کردن آموزش داده نمیشود؛
۵. چون انصاف در بیان و قضاوت، معمولاً از کنترل و برتری بر دیگران جلوگیری میکند؛
۶. چون انصاف در بیان و قضاوت، نتیجۀ شکل گیری جامعه ای است که اکثریت آن از طبقۀ متوسط باشد؛
۷. چون رفتار بسیاری از افراد، تحت تاثیر غرایزشان است تا فکرشان حتی ممکن است تحصیل کرده هم باشند؛
۸. چون بسیاری، با افراد تکراری که برای یادگیری و بهتر شدن مفید نیستند معاشرت میکنند؛
۹. چون هیجان داشتن، شلوغ کردن و بیمحابا صحبت کردن، توجه دیگران را بر میانگیزد؛
۱۰. چون افراد اول صحبت میکنند بعد سؤال میکنند؛
۱۱. چون "پیامد فهمی" (Consequentiality) آموزش داده نمیشود؛
۱۲. چون تربیتِ استدلالی در نهادِ خانواده عمدتاً تعطیل است؛
۱۳. چون مدرسهها و دانشگاهها، تفاوت میان اظهار نظر و نقد را تدریس نمیکنند؛
۱۴. چون استتار خود و فکر خود، وجه مسلطِ فرهنگی کشورهای جهان چهارم است؛
۱۵. چون در زندگی، کمیت امور نسبت به کیفیت آنها به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردار است؛
۱۶. چون پرهیز از هیجان، تعجیل و واکنشی صحبت کردن از دورۀ دبستان آموزش داده نشده است؛
۱۷. چون اکثریت مطلق افراد، فرصتِ کشف و مشاهده جهان را پیدا نمیکنند؛
۱۸. چون اکثراً به زبانهای خارجی مسلط نیستند و در نتیجه با تنوع استنباطی در میان انسانها، انس پیدا نمیکنند؛
۱۹. چون افراد عموماً، تربیت روانی نشده اند تا انسان های توانا را تقدیر کنند؛
۲۰. چون اگر فردی مرتب کتابهای علوم انسانی نخواند، شخصیتش متحول نمیشود؛
۲۱. چون سخن ناروا گفتن و قضاوت نابجا کردن، اغلب پیامد ندارد؛
۲۲. چون خواندن رُمان و بیوگرافی، عادت عمومی نیست؛
۲۳. چون عادتِ استبداد تاریخی در «یکسان سازی فکر» فوقالعاده گسترده است؛
۲۴. چون سؤال کردن برای قضاوت دقیق، در بسیاری از موارد افت شخصیتی دارد؛
۲۵. چون نظام اجتماعی-اقتصادیِ کارکردگرا (Functionalism) راهاندازی نشده است؛
۲۶. چون بسیاری تصور می کنند که آرام بودن و در نتیجه تأمل بیشتر، نوعی اختلال روانی محسوب میشود؛
۲۷. چون افراد کمی پیدا می شوند که برای فهم یک رفتار، چندین سناریوی محتمل استخراج کرده و به آنها درصد تخصیص دهند؛
۲۸. چون تعداد افرادی که در جامعه، الگوی رفتاری و فرهنگی باشند به شدت کاهش پیدا کرده است؛
۲۹. چون اکثریت افراد از خود انتقادی، آگاهانه پرهیز می کنند و حتی می ترسند؛
۳۰. چون نرخ تورم دو رقمی طی چند دهه، آرامش روانی و شوق یادگیری را از انسانها سلب کرده است.
منبع: وبسایت دکتر محمود سریعالقلم
بازنشر: پیریت
پینوشت: پیریت نوعی سنگ معدنیست بسیار شبیه به طلا، اما طلا نیست. زمینشناسان و مهندسان معدن به این ماده معدنی "طلای بیخردان" میگویند.
تلگرام:
https://t.me/piritchannel
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/DD6IO2LRhyY6MLzAgU6K45
پیریت؛ رسانهای برای خردمندان
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست