به گزارش بیرونیت، روزنامه اعتماد نوشت: بر اساس گزارشهای انجمن جهانی فولاد، میزان تولید فولاد ایران تا پیش از سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷ شمسی) حدود ۱.۸ میلیون تن بود.
در طول چهار دهه اخیر، این صنعت با وجود جنگ، تحریمها و محدودیتهای زیرساختی رشد چشمگیری داشته و در سال ۲۰۲۴ به ۳۱ میلیون و ۳۵۷ هزار تن رسیده است.
این رشد نسبت به سال قبل تنها ۱ درصد بوده که نشاندهنده تأثیر مستقیم محدودیتهای انرژی و سیاستهای داخلی بر روند توسعه است.
جایگاه جهانی فولاد ایران
ایران طی ۷ سال متوالی رتبه دهم جهان در تولید فولاد را حفظ کرده است. فاصله کنونی ایران با آلمان (رتبه هفتم) حدود ۵.۸ میلیون تن است. با مدیریت صحیح منابع انرژی، سرمایهگذاری در زیرساختها و رفع موانع صادراتی، دستیابی به جایگاه هفتم جهان برای ایران امکانپذیر خواهد بود.
سهم صنعت فولاد در تولید ناخالص داخلی
بر اساس آمار رسمی، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۴۰۳ (با احتساب نفت و بر پایه قیمتهای ثابت سال ۱۴۰۰) معادل ۱۰.۰۲۶ هزار میلیارد تومان بوده است. از این میزان، ۵.۵ درصد مربوط به صنعت فولاد است. این سهم نشاندهنده نقش محوری فولاد در اقتصاد ایران به عنوان صنعتی مادر است که بر صنایع پاییندستی همچون خودروسازی، ساختمان و لوازم خانگی نیز اثر مستقیم دارد.
اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم
تعداد شاغلان مستقیم و غیرمستقیم در صنعت فولاد در سال ۱۴۰۳ حدود ۲ میلیون نفر بوده است. با توجه به آمار کل اشتغال کشور (حدود ۲۶ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر) سهم اشتغال فولاد از کل بازار کار (مستقیم و غیرمستقیم) معادل ۸ درصد است. این سهم بالا نشان میدهد صنعت فولاد علاوه بر جایگاه اقتصادی، یک رکن کلیدی در ثبات اجتماعی و کاهش بیکاری نیز محسوب میشود.
ارزآوری و صادرات فولاد
در سال ۱۴۰۳، ارزش کل صادرات غیرنفتی ایران بیش از ۵۷.۸ میلیارد دلار برآورد شده است. از این میزان، ارزش صادرات زنجیره آهن و فولاد ۶.۶ میلیارد دلار بوده است. بنابراین سهم فولاد از کل صادرات غیرنفتی معادل ۱۱ درصد است. صنعت فولاد بعد از پتروشیمی، دومین صنعت ارزآور ایران محسوب میشود و نقشی تعیینکننده در تراز ارزی کشور دارد.
تراز تجاری فولاد ایران
ایران در سال ۱۳۹۰ دومین واردکننده خالص فولاد جهان بود. اما با توسعه ظرفیتها و تغییر سیاستها، امروز به دهمین صادرکننده فولاد دنیا تبدیل شده است. تراز تجاری فولاد ایران در سال ۱۴۰۳ به حدود ۵ میلیارد دلار مثبت رسید. هرچند این رقم نسبت به سال ۱۴۰۲ حدود ۹۹۰ میلیون دلار کاهش نشان میدهد، اما همچنان از وضعیت مطلوب صادرات حکایت دارد.
محدودیتهای انرژی و خسارتهای تولید
یکی از مهمترین چالشهای صنعت فولاد ایران محدودیت در تأمین انرژی (برق و گاز) است. بر اساس برآوردها: مجموع ارزش تولید از دسترفته فولاد طی ۴ سال اخیر به دلیل این محدودیتها، بالغ بر ۱۴ میلیارد دلار بوده است. صنعت فولاد تنها ۵درصد گاز کشور را مصرف میکند، اما بیش از ۳۱درصد درآمد فروش داخلی گاز را تأمین مینماید. این نابرابری نشان میدهد که برخلاف تصور عمومی، فولاد نهتنها مصرفکننده سنگین یارانههای انرژی نیست بلکه بخشی از تأمینکننده درآمدهای انرژی کشور نیز محسوب میشود.
روند افزایش نرخ انرژی برای فولادسازان
میانگین قیمت برق از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ بیش از ۲۲ درصد رشد داشته و از ۸۷۰ به ۲۰.۲۰۰ ریال رسیده و ۲۳ برابر شده است. میانگین قیمت گاز در همین بازه زمانی با ۱۲۹۸ درصد از ۲۸۷۰ به۴۰.۱۲۱ ریال رسید و با رشد تقریبا ۱۴ برابری روبهرو شد و قیمت فولاد نیز از ۳۸.۸۱۵ ریال به ۲۳۷.۰۷۵ ریال بر کیلوگرم رسیده است و تنها ۵۱۱ درصد رشد کرده است. این اختلاف نشان میدهد که رشد شدید بهای انرژی مستقیما بر کاهش حاشیه سود و رقابتپذیری فولاد ایران اثر گذاشته است.
مصرف آب در صنعت فولاد
مصرف کل آب کشور حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال است. سهم صنعت فولاد از این میزان تنها ۱۵۴ میلیون متر مکعب (کمتر از ۰.۱ درصد) است. از این مقدار، تنها ۴۴ میلیون متر مکعب از شبکه آبرسانی کشور تأمین میشود و باقی آن از طریق سرمایهگذاری فولادسازان در خط انتقال آب خلیج فارس، تصفیه پسابها و بازچرخانی آب تأمین میگردد.
کاهش سودآوری شرکتهای بورسی
شرکتهای بزرگ فولادی که حدود ۱۸درصد ارزش کل بورس اوراق بهادار را در اختیار دارند، طی سال ۱۴۰۳ با کاهش سودآوری بین ۳ تا ۱۴درصد مواجه شدند. دلیل اصلی این کاهش، محدودیتهای انرژی، مشکلات صادرات و تحریمها بوده است. این روند میتواند زنگ خطری برای آینده صنعت فولاد ایران باشد.
از تحریمها تا راهکارهای توسعه
صنعت فولاد ایران تنها صنعتی است که هم شرکتهای دولتی و هم شرکتهای خصوصی آن بهطور همزمان در فهرست تحریمهای اقتصادی قرار گرفتهاند. این شرایط باعث شده است، هزینههای تولید فولادسازان افزایش یابد، توان رقابتی آنها در بازارهای صادراتی کاهش پیدا کند و در نهایت فولاد ایران در معاملات جهانی با قیمت پایینتری عرضه شود.
بر اساس برآوردها، به دلیل همین فشارها فولاد ایران بهطور میانگین ۵درصد کمتر از قیمتهای جهانی امکان صادرات دارد. این موضوع در عمل حدود ۲۰دلار هزینه اضافی به ازای هر تن به فولادسازان تحمیل میکند.
داده و ستانده صنعت فولاد
نرخ گاز تحویلی به فولادسازان ایران حدود ۱۷ سنت به ازای هر مترمکعب است. در مقابل، کشورهای رقیب منطقهای مانند عربستان، عمان و قطر، گاز را با نرخ ۶ سنت در اختیار صنایع خود قرار میدهند. این اختلاف قیمت موجب افزایش شدید بهای تمامشده فولاد در ایران و کاهش مزیت نسبی صادرات شده است.
برق نیز برای فولاد ایران با نرخ معادل برق صادراتی ایران به عراق محاسبه میشود. این نرخ به دلیل هزینههای جانبی و پنهان بسیار بالاتر از استاندارد جهانی است و عملا توان رقابتی فولادسازان را از بین برده است.
سنگآهن هم تا حدود پنج سال پیش، سنگآهن تحویلی به فولادسازان تقریبا نصف قیمت صادراتی بود. اما با ورود این ماده اولیه به بورس کالا، قیمتگذاری بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا انجام شد و فولادسازان مجبور به خرید با نرخ نزدیک به قیمتهای صادراتی شدند، در نتیجه، مزیت نسبی این نهاده نیز برای صنعت فولاد ایران از بین رفت.
تعداد نیروی انسانی شاغل در این صنعت ۱۰ برابر استاندارد جهانی
نرخ تأمین مالی برای صنعت فولاد حداکثر ۵ درصد است. اما در ایران این نرخ بهطور متوسط ۱۰ درصد برآورد میشود. به این ترتیب، فولادسازان ایرانی برای هر تن تولید حدود ۲۵ دلار هزینه مالی اضافی پرداخت میکنند. ضمن آنکه هزینه دلاری نیروی انسانی در ایران پایینتر از میانگین جهانی است. اما به دلیل ساختار ناکارآمد و تحمیل نیروی مازاد، تعداد نیروی انسانی شاغل در صنعت فولاد ایران ۱۰ برابر استاندارد جهانی است.
همین موضوع مزیت نسبی پایین بودن دستمزد را از بین برده و به یک عامل بازدارنده تبدیل کرده است. بر اساس دادهها، صنعت فولاد ایران به جای بهرهمندی از یارانههای انرژی، عملا با هزینههای تحمیلی متعددی مواجه است: ۲۵ دلار هزینه ناشی از نرخ بالای تأمین مالی، ۲۰ دلار هزینه ناشی از تحریمها و کاهش قیمت صادراتی و ۵۰ دلار هزینه ناشی از کاهش تولید به دلیل قطعی یا کمبود انرژی برق و گاز.
جمع این هزینهها برابر با ۱۰۰ دلار به ازای هر تن تولید فولاد است. این رقم به خوبی نشان میدهد که چرا مزیت رقابتی صنعت فولاد ایران در مقایسه با رقبای منطقهای و جهانی بهشدت کاهش یافته است.
نقش بالقوه فولادسازان در تولید انرژی
تضعیف شرکتهای فولادی و معدنی یک تهدید استراتژیک است، زیرا این شرکتها میتوانند در توسعه تولید انرژی کشور نقش ویژهای ایفاء کنند، در ایجاد اشتغال و افزایش تولید ناخالص داخلی موثر باشند و بهبود ارزآوری را به همراه داشته باشند. اگر شرایط مساعد شود، فولادسازان حتی توانایی سرمایهگذاری در تولید برق و گاز مورد نیاز کشور را دارند، اما لازمه آن حفظ سودآوری و پایداری فعالیت این صنعت است.
راهکارهای پیشنهادی برای خروج از بحران
حمایتهای مالیاتی و سرمایهگذاری، لحاظ کردن سرمایهگذاریهای صنعتی و معدنی در بخش تولید انرژی (برق، گاز و آب) به عنوان اعتبار مالیاتی، توسعه بازار انرژی و ایجاد بازار رسمی خرید و فروش برق و گاز صرفهجوییشده و امکان احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه توسط صنایع فولادی از جمله مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. فراهم کردن شرایط برای سرمایهگذاری صنایع در پروژههای خورشیدی خانگی و انرژی تجدیدپذیر و خورشیدی و خرید تضمینی برق تولیدی بخش خانگی توسط سرمایهگذاران صنعتی و تخصیص بهینه گاز به نیروگاههای احداثشده توسط صنایع در زمان محدودیت انرژی و احتساب نرخ گاز نیروگاهی برای نیروگاههای احداثی صنایع از جمله موضوعاتی است که ضروری به نظر میرسد. همچنین در بخش مشوقهای سرمایهگذاری طراحی سیاستهای تشویقی برای صنایع پرمصرف بهمنظور مشارکت در پروژههای ذخیرهسازی و صرفهجویی گاز و تخصیص تضمینی گاز صرفهجوییشده به سرمایهگذاران میتوانند موثر باشند.
صادرکنندگان زیانده شدهاند
سید رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران میگوید که یکی از جدیترین مشکلات صادرات در ایران، عدم بازگشت ارز صادراتی است.
او توضیح میدهد: بسیاری از صادرکنندگان واقعی این روزها زیان میبینند، زیرا وقتی کالای خود را صادر میکنند، ارز حاصل از فروش با نرخ دستوری و پایینتر وارد کشور میشود که این وضعیت باعث میشود تا صادرات برای تولیدکننده واقعی صرفه اقتصادی نداشته باشد.
به گفته او، کارتهای بازرگانی یکبار مصرف یکی از ریشههای اصلی این مشکل هستند. برخی افراد این کارتها را به نام کشاورزان یا روستاییانی میگیرند که هیچ سابقه مالیاتی و حسابرسی ندارند. سپس کالا را ارزانتر در بازارهای خارجی، مانند عراق و افغانستان، میفروشند و ارز آن را به کشور بازنمیگردانند. در نتیجه، ارز صادراتی عملا از چرخه رسمی اقتصاد خارج میشود.
دبیر انجمن فولاد میگوید: وقتی صادرکننده غیرواقعی کالای ایرانی را زیر قیمت واقعی عرضه میکند، نوعی دامپینگ رخ میدهد. او تأکید میکند: کشورهای مقصد مانند عراق و افغانستان در واکنش به این موضوع، تعرفههای سنگین واردات فولاد ایران را وضع میکنند. به این ترتیب، بازارهای صادراتی ایران بهتدریج از دست میرود و تولیدکننده داخلی بیش از پیش زیان میبیند. خلیفهسلطانی تصریح میکند: وقتی تولیدکننده واقعی ارز صادراتی را با نرخ دستوری و پایینتر برگرداند، طبیعی است که صادرات برایش بهصرفه نیست.
او میگوید: در چنین شرایطی بسیاری از تولیدکنندگان ترجیح میدهند بخشی از تولید خود را کاهش دهند یا کالا را در بازار داخلی عرضه کنند. این مساله هم بر کاهش ظرفیت تولید تأثیر میگذارد و هم باعث بیثباتی در بازار داخلی میشود.
دبیر انجمن فولاد ایران یکی دیگر از چالشهای جدی صنایع را کمبود انرژی میداند، او در این خصوص توضیح میدهد: در تابستان به دلیل افزایش مصرف برق، صنایع با قطعی برق روبهرو میشوند و در زمستان نیز کمبود گاز فشار شدیدی وارد میکند، نتیجه این است که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت تولید فولاد کشور تحتالشعاع قرار میگیرد.
او تأکید میکند: این مشکل نه تنها به زیان تولیدکنندگان است، بلکه باعث کاهش صادرات و از دست رفتن فرصتهای بازار خارجی میشود. خلیفهسلطانی از سیاستهای وزارت نیرو و توانیر انتقاد کرده و میگوید: اینکه برخی مدیران توانیر اعلام میکنند صنایع باید برق مورد نیاز خود را تولید کنند، گواهی بر سوءمدیریت آنهاست.
او یادآوری میکند: صنعت فولاد تاکنون حدود ۵۵۰۰ مگاوات نیروگاه احداث کرده است که از این میزان ۴۰۰۰ مگاوات برق را به شبکه ملی تزریق میکند. به گفته او، این سرمایهگذاری نشان میدهد که فولادسازان مسوولیتپذیر هستند، اما به دلیل ضعف مدیریت در بخش انرژی، همچنان با محدودیت برق و گاز مواجهاند.
دبیر انجمن فولاد ایران در پایان هشدار میدهد: ادامه این روند میتواند آینده تولید و صادرات فولاد ایران را به خطر بیندازد و اگر مشکل بازگشت ارز صادراتی و مدیریت انرژی حل نشود، تولیدکنندگان واقعی انگیزه خود را از دست میدهند، صادرات کاهش مییابد و بازارهای منطقهای یکی پس از دیگری از دست خواهد رفت.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست