معدنکاری کوچکمقیاس (Small Scale Mining)، میکرومقیاس (Artisanal Scale Mining) و تبعات آنها. آیا این پروژهها در راستای توسعه پایدارند.
معدنکاری میکرومقیاس (ASM) و کوچکمقیاس (SSM) دارای تعاریف گوناگون در کشورهای جهان میباشند. کلاً این دو واژه معدنکاری وقتی بهکار گرفته میشوند که سرمایهگذار مایل به سرمایهگذاری در پروژههای معدنی است که از ریسک کمی برخوردارند و برای تولید از ابزاری مانند بیل و کلنگ، فرقان، چرخ دستی و سینی استفاده میشود. به عبارت دیگر استخراج دستی است و از دست آوردهای علمی یا تکنولوژی استفاده نمیشود یا نیاز نیست. ذخایر کوچک، نیاز به سرمایهگذاری خارجی، خارج از منطقه ندارند و سرمایهگذار بومی و خارج از ضوابط و قوانین استخراج انجام میگیرد. این معادن میکرومقیاس و کوچکمقیاس بعضاً دارای مجوز (ASM, SSM)) (Formal و مواردی هم غیررسمی و فاقد مجوزند (Informal (ASM, SSM)) میباشند.
واژه توسعه پایدار (Sustainable Development SD) که اختصاراً با SD نشان داده میشود آمیزشی از دو واژه پایدار (Sustainable=S) به معنی برقرار بودن در یک دوره نامحدود و واژه توسعه (Development) به معنی رشد، ترقی و پیشرفت میباشد. اولین بار تعریف توسعه پایدار (SD) توسط “Bruntland” در سال 1987 به شرح ذیل انجام گرفت: توسعه پایدار به توسعهای اطلاق میگردد که موجب تأمین نیاز نسل فعلی خواهد شد مشروط به آنکه توانایی و پتانسیل نسل آینده را برای تأمین نیازهای خود خدشهدار نکند. همین تعریف بعدها در سال 1992 در کنفرانس زمین سازمان ملل که در ریودو ژانیرو (Rio de Janeiro) برزیل تشکیل شد مورد تصویب قرار گرفت.
توسعه پایدار (SD) دارای سه شاخصه است:
(1) رشد اقتصادی که معیار آن ارزش تولید ناخالص ملّی است (GDP)
(2) رشد در فرهنگ و جامعه معیار این رشد شامل اشتغال، مهارت، دانش، بهداشت، آرامش، آسایش، برخورداری از زیرساختها مثل آب سالم، جاده، مدارس، درمانگاه و تغذیه و سایر مواردی که باعث افزایش امید به زندگی، طول عمر و جامعهای با روابط اجتماعی خوب و سالم میشود.
(3) بالاخره سومین معیار توسعه پایدار توسعه محیط زیست است محیطی که برای زیستن ضروری است مثل داشتن آب سالم، هوای سالم، زمین حاصلخیز، گونههای گیاهی و حیوانی.
در مورد توسعه پایدار چند مدل وجود دارد:
(1) توسعه پایدار باید در هر سه شاخصه بهطور برابر انجام گیرد اصطلاحاً مدل میز عسلی نامگذاری شده و در مدل دیگر
(2) لزوماً هر سه شاخص نباید همزمان و بهطور برابر رشد کنند بلکه اولویت با رشد اقتصادی سپس رشد فرهنگی و کیفی جامعه و نهایتاً افزایش کیفیت محیط زیست خواهد بود که به مدل سه گانه تو در تو معروف است.
متأسفانه پروژههای معدنکاری میکرومقیاس (ASM) و کوچکمقیاس (SSM) در هیچیک از شاخصههای فوقالذکر موجبات توسعه پایدار نمیشوند و در غالب موارد به دلیل آسیبهای زیست محیطی، عدم رعایت مقررات و قانون، بیماریهای ناشی از فلز، کانی، عدم رعایت بهداشت مشکلات عدیدهای برای مسئولین بومی و دولتمردان که سهمی نیز از این پروژههای معدنکاری نداشتهاند میشود. قبل از توضیح چالشهای پیش روی معدنکاری دستی (میکرو و کوچکمقیاس) لازم میدانم ناخوانندگان را با تعاریف این واژه در چند منطقه جهان آشنا نمایم. برای مثال در کشور چین چنانچه تولید سالانه کانسنگ فلزی پایه به روش زیرزمینی کمتر از 5000 تن و با روش روباز کمتر از 10000 تن باشد واژه میکرو (ASM) و اگر تولید سالانه با روش زیرزمینی بیشتر از 500000 تن و با روش روباز بیش از یک میلیون تن باشد بزرگ مقیاس مینامند. (جدول1)
در آفریقای جنوبی تقسیمبندی مقیاس معدنکاری غالباً براساس تعداد پرسنل فعال در معدن میباشد. میانگین این تقسیمبندی در آفریقای جنوبی در جدول 2 آورده شده است.
در بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا نمیتوان تقسیمبندی قالبی و غالبی برای گروهبندی مقیاس معادن آن کشور در نظر گرفت بلکه مجموعهای از معیارها مثل میزان تولید کانسنگ، نوع تجهیزات و ماشینآلات، دانش فنی کارکنان معدن و تعداد پرسنل به عنوان تقسیمبندی مقیاس معادن در نظر گرفته شدهاند (جدول 3) تقسیمبندی مقیاس معدنکاری براساس تولید در آمریکا که در مقایسه با سایر معیارها متداولتر میباشد.
تعریف معادن میکرو و کوچکمقیاس در شرق و غرب آفریقا و هندوستان نیز متفاوت میباشد معمولاً به معادنی که دستی و از تکنولوژی کمی در استخراج استفاده میشود و بهصورت خانوادگی و غالباً در روستاها با مدیریت خانمها و بهکارگیری اطفال بیش از 6 سال اداره میشود معادن کوچکمقیاس اطلاق میگردد. علاوه بر موارد فوقالذکر محققینی همچون T.Zvarivadza از دانشکده مهندسی معدن witts آفریقای جنوبی واژه معدنکاری میکرومقیاس را برای استخراج منابع معدنی حاشیهای[1] بهکارگرفته است. بندرت معدنکاری میکرو و کوچکمقیاس دارای طرح و طراحی در زمینههای عیار حد معدن، عیار حد کارخانه، نحوة حمل مواد، نحوه انفجار، تهویه، بارگیری و حمل، نگهداری، استخراج اصولی و ایمنی هستند بالاخص این نگر در مورد معدنکاری میکرو و کوچکمقیاس غیررسمی (I.ASM, I.SSM) بهطور صددرصد صادق است مطالعات انجام شده در بولیوی، بورکینافاسو، اکوادور، غنا، هندوستان، اندونزی، مالاوی، مالی، موزامبیک، گینه نوپاپوا، فیلیپین، آفریقای جنوبی، تانزانیا، زامبیا و زیمبابو نشان داده است که معدنکاران در معادن میکرو و کوچکمقیاس مردان، زنان، کودکان شش تا 10ساله روستایی که از دستمزد کم، شرایط زندگی نامطلوب، بیسواد یا کم سوادند تشکیل شده و جرایم اخلاقی مانند تجاوز، بیصبری، خشونت و قانونگریزی به وفور مشاهده شده است. (جدول 4)
تحقیقات جدید (2019) نشان میدهد که حدود 13 میلیون نفر از جمعیت بیش از 7 میلیاردی جهان بهطور مستقیم در معادن کوچکمقیاس شاغلند (کمتر از 0/18 درصد) که موجبات امرار معاش 80 تا 100 میلیون نفر (کمتر از 1/4 درصد جهان) در کشورهای کمتر توسعهیافته و در حال توسعه میشوند. بهرغم این مقدار ناچیز اشتغال اما آسیبهای اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و حتی اقتصادی که این پروژهها و اشتغال بهوجود میآورند قابل قیاس نیستند و بعضاً اصلاح تبعات منفی این پروژهها به زمان و سرمایه زیادتر از درآمد حاصل از اشتغال در معدنکاری میکرو و کوچکمقیاس نیاز دارند.
از چالشهای پیش روی معدنکاری کوچکمقیاس سیاستمداران مهم کشورها میباشند که با استفاده از قدرت سیاسی خود با در اختیار گرفتن معادن کوچکمقیاس بدون استفاده از علم و تکنولوژی و ارائه پشتیبانیهای لازم به اینگونه معادن و حفظ استانداردهای اولیه و رعایت شاخصهای توسعه پایدار اقدام به کسب پول و ثروت میکنند.
بهطور کلی از ویژگیهای معادن میکرو و کوچکمقیاس میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
* برای استخراج ذخایر حاشیهای و کوچکمقیاس بهکار گرفته میشوند.
* توان جذب سرمایه خارجی و بعضاً سرمایه داخلی غیربومی را ندارند و از سرمایه محلی استفاده میشود.
* فاقد دانش و تکنولوژیاند.
* به روش دستی استخراج میشوند و به نیروی کار فاقد دانش و مهارت وابسته است، تولید کم و میزان بازیابی فلز و کانی نیز کم میباشد.
* استخدام غیرقانونی کودکان، نوجوانان و جوانان بیسواد و کمسواد. این گروه از پرسنل از دستمزد کم برخوردارند.
* از خدمات اولیه آموزشی، بهداشتی و زیرساختها، محروماند.
* دسترسی ضعیف به بازار دارند.
* عدم رعایت مقررات و قوانین کار از سوی صاحبان این گونه معادن و مشکلاتی که برای دولتها بوجود میآورند.
* تأثیر منفی زیادی بر محیط زیست خواهند داشت.
* رشد جرایم اخلاقی مانند تجاوز، خشونت، شیوع بیماری و استثمار نیروی انسانی
* دولتها از راهاندازی این پروژهها سودی عایدشان نمیشود اما غالباً به دلیل عدم مسئولیتپذیری صاحبان این معادن بالاخص معادنکوچکمقیاس غیررسمی (Informal SSM) درگیرمشکلات ناشی ازتأثیرات منفی معدنکاری، وضعیت معیشتی کارکنان معدن، رفتار غیراصولی با پرسنل معدن میشوند.
جمعبندی
راهاندازی پروژههای معدنکاری کوچکمقیاس و میکرومقیاس در ایران در راستای توسعه پایدار نخواهد بود و بر مشکلات مردم بومی، مسئولین محلی و دولتی خواهد افزود چنانچه امکان اقتصادی در کشور اجازه میدهد بیش از دو هزار معدن رها شده و متروکه در ایران وجود دارند که به حال خود رها شدن و فاقد طرح بازسازیاند و موجبات آسیبرسانی محیط زیست شدهاند یا در آینده خواهند شد. پیشنهاد میشود که برای این پروژهها طرح بازسازی سازگار با شرایط اکوسیستم منطقه تهیه و اجرا گردد تا ضمن ایجاد شغل، اصلاح محیط زیست پتانسیلی بوجود آید که نسل آتی از آن پتانسیل برای تأمین نیازهای خود استفاده نمایند.
[1]. Micro/ Artisanal Scale Mining
[2]. Small Scale Mining
[3]. Medium Scale Mining
[4]. Large Scale Mining
[5]Marginal Mineral deposit
به منابعی اطلاق میشود که در بزرگ مقیاس به دلیل استفاده از تکنولوژی و دانش سوددهی ندارند و عیار این گروه از کانسنگها در آستانه عیار حد میباشند اما به دلیل استخراج دستی و پایین بودن هزینههای سرمایهای و جاری و عدم مسئولیت در قبال جامعه و محیط زیست به منظور کسب سود استخراج انجام میگیرد.
مطالب مرتبط