مدیر عامل تازه‌کار صبانور به وزارت کشور رفته تا با معاونت سیاسی این وزارتخانه دیدار کند و از طریق رفقای سیاسی خود هم مشروعیت بگیرد و هم کارهایش را پیش برد.
معاون سیاسی وزارت کشور هم در این دیدار کلی از توانمندی‌های مدیر عامل تازه‌کار صبانور تعریف کرده است.
سپس در همان‌جا به استاندار کردستان و مدیر عامل شرکت سرمایه‌گذاری معادن و فلزات تماس گرفته و تاکید کرده طرح‌های صبانور با سرعت پیش رود.
قاعدتا این دیدار و این تماس‌ها چند پرسش را به‌وجود می‌آورد.
۱. مدیر عامل صبانور را چه به معاونت سیاسی وزارت کشور؟
۲. معاونت سیاسی وزارت کشور را چه به صبانور؟
۳. چرا دستگاه‌های غیر تولیدی در کار تولید دخالت کرده و وزارت صمت سکوت کرده است؟
۴. مدیر عامل شرکت صبانور منصوب وزارت صمت است یا وزارت کشور؟ آیا معاون سیاسی وزارت کشور اجازه دارد، با مدیرعامل یک شرکت زیرمجموعه وزارتی دیگر ملاقات کرده و سپس با مدیر بالادستی او تماس بگیرد و دستور صادر کند؟
۵. وزارت صمت و ایمیدرو را چه شده که یک مدیرعامل تازه‌کار به خود اجازه می‌دهد از ارتباطات سیاسی‌اش استفاده کرده و به وزارتی غیرتخصصی و معاونتی غیرتخصصی‌تر رجوع و مشکلاتش را از آن راه برطرف کند؟
۶. آیا بهتر نیست وزیر صمت و رئیس ایمیدرو برای جلوگیری از چنین دیدارهایی و برای حفظ حکمرانی مطلوب در بخش تولید، با مدیر عامل مربوطه برخورد کند تا درس عبرتی باشد که بقیه مدیران از راه درست و وزارت تخصصی خود مشکلات‌شان را رفع کنند؟
۷. آیا بهتر نیست که وزیر صمت و رئیس ایمیدرو قدری اقتدار مدیریتی از خود نشان دهد تا مدیرانش برای بقا و پیشبرد کارها دست به دامن افراد سیاسی نشوند؟
۸. آیا یارگیری سیاسی جای خود را به نبوغ مدیریتی و کارآمدی داده است؟
مطالب مرتبط
