امروزه بیش از ۴۰میلیون خودروی الکتریکی در جادههای سراسر جهان تردد میکنند، اما پایان دادن به وابستگی به سوختهای فسیلی و پذیرش فناوریهای سبز جدید، نیازمند مقادیر زیادی فلز است.
ساخت باتریهای خودروهای الکتریکی و دوچرخههای برقی به لیتیوم و کبالت نیاز دارد، همچنین ساخت پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی به نیکل و عناصر خاکی کمیاب وابسته است و کابلهایی که انرژی تجدیدپذیر را از مناطق آفتابی و بادخیز به شهرها و کارخانهها منتقل میکنند، نیازمند مس فراوان هستند.
هرچه سریعتر از سوختهای فسیلی فاصله بگیریم، به این فلزات و سایر مواد معدنی حیاتی نیاز بیشتری خواهیم داشت، به طوری که طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، در گذار به انرژی پاک، تقاضای جهانی برای این مواد تا سال ۲۰۴۰ چهار برابر خواهد شد. این افزایش تقاضا به معنای حفر معادن روباز جدید، ساخت پالایشگاههای قدرتمند برای تصفیه سنگ معدن خام و احداث کارخانههای جدید برای تولید باتری و توربین است.
همانطور که قرن بیستم با جغرافیای نفت تعریف شد، قرن بیست و یکم نیز میتواند با جغرافیای جدید فلزات تعریف شود، بهویژه با زنجیرههای تامین صنعتی پیچیده که اغلب از جهان در حال توسعه به جهان توسعهیافته و بالعکس جریان دارند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در روزهای ابتدایی فعالیت خود، دو فرمان اجرایی جداگانه در مورد مواد معدنی حیاتی امضا و بیان کرد که کشور با سرعتی «بسیار ناکافی برای تامین نیازهای ملی» در حال استخراج آنهاست.
او از آن زمان تلاش کرده صدور مجوز برای پروژههای معدنی داخلی را تسریع کند، در حالی که همزمان به دنبال منابع بیشتر در خارج از کشور بوده است، از جمله در گرینلند که معتقد است باید تحت کنترل آمریکا باشد و در اوکراین که سعی کرده در ازای محافظت در برابر روسیه، دسترسی به مواد معدنی آن را تامین کند.
اگرچه ترامپ هر گامی را برای جلوگیری از توسعه انرژی تجدیدپذیر برمیدارد، تمرکز او بر این منابع منعکسکننده واقعیتی انکارناپذیر است؛ نیاز روزافزون جهان به مواد معدنی حیاتی، پیامدهای عظیمی برای ژئوپلیتیک و همچنین سیاستهای اقلیمی و زیستمحیطی دارد.
رگهای حیاتی انقلاب سبز
یک محصول انرژی تجدیدپذیر، مانند باتری خودروی الکتریکی یا پنل خورشیدی، حاوی دهها ماده معدنی است که بسیاری از آنها یافتنشان دشوار نیست. به عنوان مثال، مس که جزء اصلی سیمهای انتقال است، بیش از ۱۰۰ سال است که در سراسر جهان به صورت انبوه تولید میشود، اما بسیاری از مواد دیگر موردنیاز برای این فناوریها بسیار دشوارتر قابل دسترسی هستند و دولتها و شرکتهای سراسر جهان اکنون برای تامین آنها در تلاشند.
طلای سفید قرن بیستویکم
لیتیوم برای فناوری پاک ضروری است، زیرا میتواند مقادیر زیادی انرژی را در خود نگه دارد و آن را به پایه ایدهآل برای باتریهای خودروهای الکتریکی و ذخیره انرژی خورشیدی و بادی تبدیل کند. اگرچه این عنصر در سراسر جهان نسبتا رایج است، اما استخراج آن تنها در چند مکان که ذخایر بزرگ و قابل دسترسی دارند، اقتصادی است.
استرالیا بزرگترین تولیدکننده لیتیوم جهان است و حدود ۵۰درصد عرضه جهانی را تامین میکند، به طوری که در سال ۲۰۲۱، معدن عظیم گرینبوشز این کشور حدود یکپنجم لیتیوم خام جهان را تولید کرد. بولیوی، آرژانتین و شیلی مجموعا «مثلث لیتیوم» را تشکیل میدهند. این سه کشور آمریکای جنوبی در حال حاضر مقدار نسبتا کمی از این ماده معدنی را تولید میکنند، اما در مجموع بیش از نیمی از ذخایر اثباتشده لیتیوم جهان را در اختیار دارند. آمریکا برای ایجاد زنجیره تامین لیتیوم خود، به صحرای دورافتادهای در شمال نوادا چشم دوخته است. این منطقه، معروف به «تکر»، یکی از بزرگترین ذخایر شناختهشده لیتیوم جهان را در خود جای داده است که تخمین زده میشود بیش از ۴۰ میلیون تن از این فلز را دربر دارد.
معدن آبی؛ چالش کنگو
جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) با ۸۰درصد تولید جهانی، بازار کبالت را که ماده حیاتی دیگری برای باتریهای لیتیوم-یونی است، در اختیار دارد، اما چین مالک یا سهامدار عمده اکثر زیرساختهای معدنی این کشور است که در سالهای اخیر به سرعت رشد کردهاند. عملیات استخراج، هزاران نفر را از خانههای خود آواره کرده، هوا را با گرد و غبار سمی کبالت آلوده کرده و پسماندهای سمی را به رودخانهها و جویبارها ریخته است.
طبق گزارش گروههای حقوق بشری، این معادن به طور گسترده از قاچاق انسان و کار کودکان استفاده میکنند. معضل اصلی این است که هیچ کشور دیگری ذخایر قابل مقایسهای از کبالت ندارد، زیرا کنگو بیش از نیمی از ذخایر زمینی کبالت جهان را داراست که دو برابر استرالیاست که در رتبه دوم قرار دارد. سایر کشورهای دارای ذخایر شناختهشده، مانند روسیه و کانادا، تنها به اندازهای ذخیره اثباتشده دارند که حدود یک سال تولید جهانی کبالت با نرخ فعلی را تامین کند.
فلز چندکاره گذار انرژی
نیکل چاقوی سوئیسی مواد معدنی انتقال انرژی است؛ نهتنها در باتریهای خودروهای الکتریکی، بلکه در پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و حتی در تولید هیدروژن سبز نیز استفاده میشود. خوشبختانه، منابع این فلز بسیار بیشتر از لیتیوم و کبالت در سراسر جهان توزیع شدهاند، به طوری که کشورهای مختلفی از روسیه تا استرالیا، از برزیل تا اندونزی، همگی دارای منابع عظیم نیکل هستند و حتی برخی ایالتهای جزیرهای کوچک مانند قلمرو فرادریایی فرانسه، کالدونیای جدید نیز مقادیر زیادی از این فلز را دارند.
اندونزی، چهارمین کشور پرجمعیت جهان، در حال حاضر نیمی از تولید جهانی نیکل را به خود اختصاص داده است. این کشور از زمان استعمار هلند در اوایل قرن بیستم، به استخراج این فلز مشغول بوده است. در اینجا، مانند سایر کشورها، ماهیت جهانی زنجیره تامین از نظر سیاسی بحثبرانگیز بوده است. این کشور برای پالایش سنگ معدن نیکل خام و سرمایهگذاری در زیرساختهای معدنی خود به چین وابسته است.
برای کاهش این وابستگی، اندونزی در سال ۲۰۲۰ ممنوعیت صادرات سنگ خام نیکل را اعمال کرد که تولیدکنندگان را مجبور به سرمایهگذاری در منابع ذوب در داخل کشور کرد. برزیل نیز میزبان یکی از بزرگترین ذخایر دستنخورده نیکل در جهان است، اما آشفتگی سیاسی آینده این منبع را نامطمئن کرده است. این کشور، درست مانند ایالات متحده، بین رهبران چپگرا و راستگرا با سیاستهای زیستمحیطی کاملا متفاوت نوسان داشته است.
انحصار چین در مغناطیسها
عناصر خاکی کمیاب برای انرژی بادی مدرن ضروری هستند. آنها اجزای اصلی آهنرباهای فوقالعاده قدرتمند و بادوامی هستند که توربینها از طریق آنها انرژی تولید میکنند. اگرچه این مواد به اندازهای که نامشان نشان میدهد کمیاب نیستند، اما بیش از نیمی از تولید جهانی در چین متمرکز است که اختیار زنجیره تامین این عناصر را در دست دارد.
این کشور دهههاست که به استخراج این عناصر مشغول است، از جمله در معادن روباز عظیم در مناطق داخلی مانند منطقه خودمختار مغولستان داخلی. در استان جیانگسی، که در دهه ۱۹۹۰ در اولین رونق فناوری، شاهد رونق عناصر خاکی کمیاب بود، عملیات معدنی جنگلها را از بین برد و حوضچههای فاضلاب آلوده را به جا گذاشت.
چین تنها کشوری با سهم قابلتوجهی از فلزات خاکی کمیاب نیست، اما سایر کشورهایی که ذخایر عظیمی از این مواد معدنی دارند، هنوز مقدار کمی از آنها را استخراج کردهاند. به عنوان مثال، ویتنام ۲۲ میلیون تن عناصر خاکی کمیاب در زیر زمین دارد، حدود ۲۰درصد از ذخایر شناختهشده جهان و به اندازه کافی برای ساخت میلیونها توربین بادی، اما در سال ۲۰۲۳ تنها ۶۰۰ تن تولید کرد - همان سالی که با ایالات متحده برای توسعه این بخش به توافق رسید. با رسواییهای فساد که مدیران ارشد مقامات معدنی داخلی را درگیر کرده است، ویتنام در آینده نزدیک آمادگی ظهور به عنوان جایگزینی جدی برای عرضه عناصر خاکی کمیاب چین را ندارد.
رئیسجمهور دونالد ترامپ ظاهرا برای تصرف گرینلند از دانمارک جدی است. هدف ظاهری حمله دیپلماتیک اخیر ترامپ بر این سرزمین شمالی، تامین یک پایگاه نظامی استراتژیک در قطب شمال است، اما خرید آن همچنین اثر افزودهای در دادن دسترسی به ایالات متحده به یکی از بزرگترین ذخایر دستنخورده فلزات خاکی کمیاب در جهان خواهد داشت. اتحادیه اروپا و چین نیز چشم به این ذخایر دوختهاند.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط