به باور کارشناسان اگر به شناخت امکانات و ظرفیتهای کشور و سرمایههای فیزیکی، معنوی و فکری توجه میشد، وضعیت اقتصاد، اشتغال و درآمد کشور بهتر از اینها بود اما کمتوجهی به این موضوع باعث شده بسیاری از ظرفیتهای کشور در حدی ناشناخته یا بلااستفاده باقی بماند.
آمایش سرزمین در واقع توجه به نقش انسان و فعالیت او و فضایی است که در آن زندگی میکند. به زبان سادهتر آمایش سرزمین یک مثلث سهوجهی بوده که به دنبال پاسخ به این سوال است که برای چه جایی، چه فعالیتی و در چه قالبی میتواند اتفاق بیفتد. به صورت کلی آمایش سرزمین در ایران مفهومی بوده که طی دو دهه اخیر پررنگ شده است.
مطرح میشود که استفاده از توان سرزمینی در کشور ایران با توجه به گوناگونی آب و هوا، جغرافیا، اقوام و سنتها باید صورت بگیرد، بنابراین برای شروع کار یک معدن، صنعت گردشگری و مباحث اقتصادی و اجتماعی باید به فضا توجه کنیم اما مساله این است که مثلا برای ساخت پروژههای بزرگ خیلی از موارد در نظر گرفته نمیشود و البته قانونی هم نداریم که حتما باید از کارشناسان از جمله سازمان زمینشناسی استعلام گرفته شود.
در حالی که این مهم میتواند در بهبود زیرساختها، رشد بخش معدن و گردشگری کشور موثر واقع شود و اطلاعات مفیدی را در اختیار همگان قرار دهد.
به باور فعالان حوزه معدن آنچه در آمایش سرزمینی و بخش معدن بیشتر معنا پیدا میکند این است که بدانیم استراتژی اکتشاف در کشور چیست، کشف کدام ماده معدنی در اولویت است، کدام مناطق باید در اولویت اکتشافات عمیق قرار بگیرند و حتی مراکز فرآوری مواد معدنی در کدام منطقه راهبردیتر است.
مساله این است که برای قرار گرفتن در مسیر توسعه، یکی از ظرفیتهایی که مورد توجه سیاستگذاران قرار دارد، بعد معدن است. ایران با توجه به ذخایر غنی و معدنی میتواند سطح درآمد خود را با تکیه بر همین استعداد افزایش دهد و در مسیر توسعه قرار بگیرد، با این وجود به اعتقاد نایبرییس اتاق ایران در صورتی که آمایش سرزمین را نادیده بگیریم، این ثروت ملی را از دست خواهیم داد.
در این خصوص نایبرییس اتاق ایران معتقد است که وقتی در برنامههای بالادستی کشور، معدن به عنوان اولویت و پیشران توسعه در نظر گرفته شده، نادیده گرفتن آمایش سرزمین منجر به از دست رفتن این ثروت میشود.
محمدرضا بهرامن گفت: موضوع آمایش سرزمین و تکیه بر ظرفیت هر منطقه با تلاش در راستای بر هم نزدن زیستبوم آنجا، اصلی است که از گذشته بوده و هر گاه طرحی و پروژهای مطرح شده با توجه به مطالعات منطقهای، اجرایی شده است چراکه بیتوجهی به آن میتواند آسیبهای فاجعهباری به دنبال داشته باشد. او ادامه داد: برای توجه به اصل آمایش سرزمین، بخش خصوصی و دولتی باید در کنار هم بایستند و از دستدرازی به حقوق حقه مردم جلوگیری کنند. چنانچه آمایش سرزمین در کشور مورد غفلت قرار بگیرد، ممکن است منجر به بر هم خوردن نظم و تعادل طبیعت در یک منطقه شویم و مردم به دلیل احساس خطر، مجبور به مهاجرت و تغییر محل زندگی خود شوند.
بهرامن خاطرنشان کرد: هر فردی نسبت به نسل آینده وظایفی به عهده دارد. اگر بیمحابا از ظرفیتهایی که در اختیار داریم استفاده کنیم، ممکن است آیندگان را با چالشهای جدی مواجه سازیم.
نایبرییس اتاق ایران با اشاره به این نکته که گاهی مسوولان محلی به دلیل فشارهایی که بر آنها وارد میشود، مجبور به اجرای طرحهایی میشوند که نتایج نامطلوبی در پی دارد، ادامه داد: برای نمونه میتوان به موضوع ساخت کارخانه فولاد در سرزمین میانی ایران که دسترسی به منابع آبی کافی ندارد اشاره کنیم، در حالی که همه میدانیم مصرف آب این صنعت چقدر است.
این فعال اقتصادی تاکید کرد: ایران سرزمین خشکی است و بدون نگاه به آمایش سرزمین با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد، فرونشستهایی که در چند سال اخیر شاهد هستیم، میتواند نتیجه همین بیتوجهیها باشد.
او آمایش سرزمینی را موضوعی کلان و مربوط به کل کشورها یعنی کره زمین دانست و تصریح کرد: آمایش سرزمینی تنها معطوف به یک یا دو منطقه نمیشود بلکه همه مناطق و کشورها را در همه زمانها دربر میگیرد، هرچند در ایران خیلی مورد توجه نبوده و اجرایی نشده است. او تاکید کرد: در گذشته فقط اسمی از آن میشنیدیم اما امروز تا حدی شرایط بهتر شده است.
بهرامن ادامه داد: توسعه صنعتی و شهری در ایران چندان بر مبنای آمایش سرزمین نبوده و با رویکردی جزیرهای جلو رفتیم و برای همین امروز با آثار و پیامدهای آن دستبهگریبان هستیم.
فرابخشی بودن آمایش سرزمینی
در سالهای اخیر، اهمیت آمایش سرزمین به وضوح روشن شده است. شاید تا سالهای گذشته، این مهم برای برخی مسوولان اهمیت چندانی نداشته و زیانهای حاصل از آن از قبیل توسعه نامتوازن با منابع طبیعی بهویژه آب، آسیبهای زیستمحیطی و اقتصادی را در کشور سبب شده است. فرابخشی بودن آمایش سرزمین زمانی مفهوم واقعی پیدا خواهد کرد که تصمیمهای کلان توسعهای فقط بر اساس ظرفیتهای منطقهای اعم از جمعیت، منابع طبیعی و حساسیتهای زیستمحیطی تعیین شود و مرزهای استانی و شهرستانی مطرح نباشد.
با توجه به اینکه حوزه معدن در اولویت قرار نداشته، کمتر مورد توجه این رویکرد قرار گرفته و به صورت موردی و منفعل قابل ردیابی است. به طور کلی توسعه اقتصادی حوزه معدن، مرتبط با ظرفیتهای معدنی هر منطقه است. باید با توجه به ظرفیتهای معدنی، ظرفیتهای منابع طبیعی از قبیل آب مورد نیاز، زیرساختها، نیازهای داخلی و خارجی و… جانمایی صورت گیرد. بنا بر شواهد به نظر میرسد هماکنون در ابتدای راه هستیم. در این بین رفع موانع توسعه فعالیت معدنکاری نظیر هزینه زیرساختهایی همچون حملونقل، محاسبه هزینههای مصرف انرژی در تولید، توجه به مسائل زیستمحیطی، توجه به نقش معدن در کاهش فقر و افزایش بهداشت و فرهنگ در آمایش سرزمین باید لحاظ شود.
در واقع آمایش سرزمین در فعالیت معدنکاری باید به گونهای باشد که علاوه بر تولید ثروت، منجر به تعالی فرهنگی، آبادانی، بهداشت و موقعیت مکانی آن منطقه شود و مردم آن بخش با از دست دادن منابع معدنی، دارای سرمایههای معنوی بیشتر و بزرگتری شوند تا به نوعی به اهداف بالاتر دست یابند، نه اینکه فعالیت معدنکاری تنها بر مبنای تولید ثروت و با اتلاف انرژی، بدون ملاحظات زیستمحیطی و… باشد.
آنچه مسلم است اینکه میزان توجه به ظرفیتها و سرمایههای فیزیکی با توجه به هزینهکرد بودجه در سالهای گذشته قابل ردیابی است، بنابراین با وجود آنکه تا حدی به این مهم توجه شده اما در حد ظرفیتهای کشور نبوده است. در این بین مطرح میشود که اگر تمام سازمانهای اجرایی کشور موظف به ادای وظایف و تکالیف نگاه ویژه بر آمایش سرزمین شوند و اطلاعات خود را با دسترسی آزاد در بستر مناسب و مرتبط بارگذاری میکردند، سرعت رسیدن به هدف افزایش مییافت.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط