در حالیکه انتظار میرفت، آقاجانلو، در روزهای آغازین فعالیتش در سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، بطور نمادین هم که شده، سری به پروژههای نیمهتمام یا آماده بهرهبرداری این سازمان بزند، اما او "کارخانجات رینگ اسپرت نیریز" را برای بازدید انتخاب کرد تا این پرسش پیش روی فعالان بخش معدن و صنایع معدنی کشور قرار گیرد که چرا باید مقصد نخستین سفر استانی آقاجانلو چنین کارخانهای باشد؟
شاید بهتر بود تا این مدیر، که برای مدتی قائم مقام ایمیدرو بوده و پیش از آن مدیر عاملی شرکت ملی فولاد را برعهده داشته و باید تا بهحال، با مسائل ریز و درشت این سازمان آشنا شده باشد، با استفاده از هوش اجتماعی خود، معادن زغالسنگ طبس را به عنوانِ نخستین مقصد برای سفر استانی خود انتخاب میکرد نه کارخانجات رینگ اسپرت را.
چنین بازدیدهایی جز عکس یادگاری گرفتن، تامین منافع برخی افراد و تبلیغاتِ رایگان برای یک شرکت، نه تنها آوردهای برای ایمیدرو ندارد بلکه جایگاه ریاست آن را خدشهدار میکند.
سوال اینجاست که آیا آقاجانلو شناختی از اقتصاد سیاسی بنگاهها دارد؟ آیا میداند که "ایمیدرو" از نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی چه نقش پررنگی در توسعه کشور دارد؟ آیا نسبت به رخدادهای هفتههای اخیر در برخی شرکتهای معدنی و فولادی آگاه است؟
جای تعجب است که برخی واحدهای تولیدی کشور نظیر معادن زیرزمینی، شرکتهای سنگآهنی، معادن بزرگ فلزی، کارخانههای فولادی و . . . در ماههای اخیر با مشکلات اجتماعی و حتی کارگری مواجه بودهاند اما بهجای اینکه رئیس ایمیدرو در آن بنگاهها حضور یابد و آبی بر آتش بریزد، راهی کارخانه رینگ اسپرت میشود که در میان بنگاههای مسالهدارِ بخش معدن و صنایع معدنی، جایی ندارد.
خوب است مشاوران آقاجانلو او را راهنمایی کرده و لااقل برای سفرهای استانی او برنامههای دقیقتری را تنظیم کنند چرا که با این دست فرمان ممکن است تا چندی دیگر رئیس ایمیدرو سر از کارخانجات نامرتبط دیگری درآورد.
مطالب مرتبط