به گزارش بیرونیت، روزنامه جهان صنعت در ادامه نوشت:
تنها با بررسی آمار اجارهخانهها و مخارج یک فرد عادی در ماه متوجه میشویم که این عدد کفاف نیاز معدنکار را نمیداده است. با اینکه کار معدن از جمله مشاغل دشوار شناخته میشود اما میزان درآمد آن به اندازهای نبوده که معدنکار را راضی نگه دارد. به گفته فعالان معدنی این مساله به خاطر وجود واسطههاست. شرکتهای پیمانکاری که تنها سود میبرند و از معدنکاران بیگاری میکشند.
بررسیها نشان میدهد متوسط خالص دریافتی یک کارگر در عمق ۷۰۰ متری معدن، در سال گذشته فقط ۸میلیون و ۵۰۰هزار تومان بوده و حق سختی کار معدن نیز حدود ۶۰۰هزار تومان بوده است. در طبس که بیش از ۱۰ معدن بزرگ زغالسنگ وجود دارد، دستمزد برخی کارگران ۱۳میلیون و برخی دیگر ۲۸میلیون تومان است. در حالی کارگران معدن معمولا جزو کمبرخوردارترین اقشار جامعه هستند حالا وزیر کار میگوید که قرار است پیشنهاد افزایش حقوق کارگران معادن در شورای عالی کار بحث و بررسی شود.
در این رابطه یکی از کارشناسان و فعالان معدنی که نخواست نامش فاش شود به «جهانصنعت» گفت: در حالی که مطرح میشود تامین نیرو توسط شرکتها باید یک ساله شود و بعد از یک سال فرد باید به استخدام رسمی درآید اما گاهی تا ۵ سال طول میکشد که نیروی کار بتواند استخدام رسمی شود. او تصریح کرد: با اینکه ۳۰میلیون تومان حقوق برای کارگر معدن در نظر گرفته میشود اما این عدد نصف میشود و به ۱۵میلیون میرسد. سوال مهم این است که چرا این حقوق به خود کارگر داده نمیشود و واسطهها از آن نفع میبرند؟! اگر ۴۰۰ نفر ۳۰میلیون دریافت کنند عدد بالایی را گرفتهاند، اما در حال حاضر این عدد به واسطهها میرسد و کارگر از آن بیبهره میماند! به این ترتیب، انتظار ما این است که شرکتهای پیمانی و واسطهها حذف شوند.
او تاکید کرد: فردی که در دانشگاه سراسری درس خوانده و از طریق آزمون وارد این مجموعهها شده باید هرچه سریعتر رسمی شود. این در حالی است که مسوولان مربوطه با ارفاق ۵ سال معطلی را به ۴سال رساندهاند.این فعال معدنی همچنین با اشاره به بحث ایمنی معادن ادامه داد: ایمنی معادن به خصوص معادن زیرزمینی به شدت ضعیف است. ما تازه داریم میفهمیم که ایمنی در معادن به چه معنی است. این در حالی است که باید با جدیت در معادن کار کرد. ما باید امروز معادن دیگر را بررسی کنیم که فردا تبدیل به معدن طبس نشوند.او تاکید کرد: برای ایمنی باید بیشتر کار کرد نه اینکه تنها کتاب بخوانیم و به مباحث دانشگاهی تمرکز کنیم.
پیشنهاد افزایش حقوق در شورایعالی کار
براساس قانون کار، مصوبات مزدی شورایعالی کار برای همه لازمالاجراست، این در حالی است که در زمان حاضر تخلفات گسترده و تقریبا عرفی در جامعه وجود دارد که کارفرمایان واحدهای متوسط و کوچک و واحدهای صنفی از الزامات مندرج در بخشنامه مزد امتناع میکنند.
در کنار این موضوع که بسیاری از فعالان بازار کار اعتقاد دارند تنها ۳۰درصد از حقوقبگیران از مزایای مزدی بهرهمند میشوند، خبر حقوق کارگران معدن بعد از حادثه معدن طبس بیشتر در رسانهها بازتاب داشت. در واقع اگر نگاهی عدالتمحور و اسلامی به بحث حقوق کارگران معدن داشته باشیم بهاعتقاد کارشناسان بازار کار، کارگران معادن باید در محصول شریک باشند نه اینکه صرفا بهعنوان ابزار تولید در اختیار مالکان (سهامداران) معدن قرار بگیرند.
بررسیها نشان میدهد، خالص دریافتی یک کارگر در عمق ۷۰۰متری، در سال گذشته فقط ۸میلیون و ۵۰۰هزار تومان بوده و حق سختی کار معدن نیز حدود ۶۰۰هزار تومان است. شاید ریشه این حقوقهای کم، به همان تفکری برگردد که یکی از راههای مقابله با تورم را سرکوب دستمزد عنوان میکنند و هر سال های و هویشان در زمان تعیین دستمزدها بلند میشود که افزایش حقوقها منجر به تورم میشود. برخی از فیشهای حقوقی کارگران معدن حکایت از این دارد که روزانهتنها ۲۰هزار تومان سختی کار دریافت میکنند.
فتحالله بیات، رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی درباره حقوق کارگران معدن گفت: این کارگران با ساعت کار طولانی حقوق ۱۲میلیون تومانی دارند، وقتی شرایط بازار کار مهیا نباشد و فشار معیشت خانواده روی دوش کارگر باشد ناچار است به چنین کاری تن بدهد. در خبرها شنیدیم که یکی از کارگران دارای رتبه برتر رشته حقوق بوده است، اینکه چرا به کار در معدن روی آورده قطعا به دلیل تامین هزینههای معیشت خانواده بوده است ولی این مساله نباید مورد سوءاستفاده واقع شود و تجهیزات ایمنی خریداری نشود و اصول ایمنی رعایت نشود، چرا معدن به این بزرگی باید فاقد حسگر تشخیص گاز متان باشد که هزینه زیادی هم ندارد؟
بیات در عین حال ارائه آموزشهای لازم به کارگران در چنین مواردی را مورد تاکید قرار داد و گفت: اگر در چنین شرایطی آموزشهای ویژه به کارگران داده میشد، قطعا معدن اینقدر تلفات نداشت. برخی کارفرماها همواره از کارگر کار بیشتر میخواهند و ارزش و کرامت نیروی کار چندان اهمیت ندارد و روز تعطیل و غیرتعطیل نمیشناسد. بیشتر کارگران معدن بهدلیل نبود امنیت شغلی و بستن قراردادهای کوتاهمدت یکماهه و سهماهه با آنها، ناچارند به خواست پیمانکار تن بدهند، متاسفانه پیمانکار بهجای آنکه برای ایمنی هزینه کند و برای معدن حسگر تهیه کند، کاهلی کرده است و این امر باعث شد بیش از ۵۰ خانواده داغدار شوند.
ماجرای آژیر معدن طبس
معادن کوچک به دلیل مشکلات مالی قادر به پیادهسازی برخی سیستمهای ایمنی نیستند و این باعث میشود کارگران در شرایط خطرناک کار کنند. کارگران معادن و مشاغل سخت همچنین اجازه کوچکترین انتقادی ندارند، در حالی که این وضعیت باید تغییر کند تا فضای انتقاد سالم برای آنها فراهم شود.درخصوص بحث ایمنی معادن، سخنگوی کمیسیون صنایع مجلس گفته است: آژیر مرکزی معدن طبس یا نبوده یا خراب بوده است بنابراین متهم اصلی در جایگاه نظارتی، کارگران نیستند چون آموزش کافی ندیده بودند ضمن اینکه آژیر معدن کار نکرده است.
سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: علت حادثه انفجار در معدن طبس رعایت نکردن مسائل ایمنی است و آژیر مرکزی معدن یا خراب بوده یا اصلا وجود نداشته است بنابراین این حادثه نشاندهنده ضعف در رعایت استانداردها به دلایلی مانند بیتوجهی، کمبود بودجه و مشکلات دیگر است.حالا کمیسیون صنایع مجلس اعلام کرده که این موضوع را بهطور کامل پیگیری خواهد کرد و اجازه نخواهد داد این مساله فراموش شود.
آیا استانداردهای کار رعایت میشود؟
در همین رابطه، نماینده مردم شاهین شهر، میمه و برخوار در مجلس گفـته است: آیا معیارها و استانداردهای کار در اعماق زمین درخصوص ۱۷هزار کارگری که هماکنون در معادن زغالسنگ مشغول هستند، رعایت میشود؟ اگر حادثه دیگری رخ دهد قطعا دستگاههای مسوول نخواهیم گذشت.
حسینعلی حاجی دلیگانی گفت: اینکه بنشینیم تا حادثهای مانند حادثه معدن طبس رخ دهد و سپس تسلیت بگوییم، مفید و موثر نیست.حاجی دلیگانی ادامه داد: وزرای کار و صمت باید بررسی کنند که چه کسی مقصر بوده و آنها را معرفی کنند. همچنین بررسی کنند که آیا معیارها و استانداردهای کار در اعماق زمین درخصوص ۱۷هزار کارگر دیگری که هماکنون در معادن زغالسنگ مشغول هستند، رعایت میشود یا خیر؟ اگر حادثه دیگری رخ دهد قطعا از این دو وزیر و سایر دستگاههای مسوول از جمله نظام مهندسی معادن نخواهیم گذشت.
بازرسی ۵ سال یک بار جواب نمیدهد!
حسن صادقی، رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری نیز در این رابطه گفت: من بر این عقیده هستم که در اعتراض به وقوع این حادثه و قصورها باید یک راهپیمایی کارگری در کشور برگزار شود.حسن صادقی اظهار کرد: مشکل اساسی ما این است که تشکلات ما جدی نیستند و ما دچار مشکل برخورداری از تشکلات بیخاصیت و کاغذی هستیم. وگرنه هر تشکل کارگری در هر نقطه از کشور باید یک مراسم پررنگ برگزار میکرد.وی افزود: این حادثه کارگری قطعا اولی نبوده و قطعا هم آخرین حادثه کار نخواهد بود. حادثه ناشی از کار به وفور وجود دارد. ما امروز مرگهای خاموش را در صنعت ساختمان میبینیم. صنعت ساختمان ما تا ۵۰درصد حوادث ناشی از کار را به خود اختصاص میدهد. کارگران ساختمانی ما حقیقتا افراد بیپناهی هستند! کمتر مسوولی به مرگ خاموش این کارگران توجه میکند. ضمن اینکه تامین اجتماعی پوشش بیمهای برای آنها ندارد.صادقی گفت: نظارت و بازرسی کار ما بسیار ضعیف است. نمیتوان میلیونها واحد صنعتی را با هزار نفر بازرس مورد نظارت قرار داد. ما دو، سهمیلیون کارگاه کوچک داریم که باید به طور مستمر مورد بازرسی قرار بگیرند. آیا با ۱۳۰۰ بازرس میتوان یکدهم آنها را هم بازرسی کرد؟ اگر تعداد افراد را تقسیم کنیم، بازرسی هر واحد پنج سال یک بار انجام میشود! در چنین شرایطی مشخص است که ایمنی رعایت نمیشود.
رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تاکید کرد: اینکه آقای میدری، وزیر کار از جنس خود ما یعنی جامعه کارگری است و حداقل دردها را میفهمد، امتیاز بزرگی است اما ما باید محلهای حادثهخیز را برای بازرسی طبقهبندی کنیم. بازرسان باید سیستمهای نظارتی و کنترلکننده را چک کنند. کار و تولید در معادن ایران سودآور است بنابراین امکان کار وجود دارد وگرنه کارفرمایان و پیمانکاران برای کسب معادن بیشتر سر و دست نمیشکاندند.
این فعال کارگری تصریح کرد: ما هم باید مطالبهگری کنیم و هم اینکه از دولت بخواهیم با به کارگیری بازرس و بودجه بیشتر در این حوزه و نیروهای ایمنی، لایههای امنیت کار و تولید را افزایش دهد. البته تحریمها نیز در این حوزه موثر است. ما از آقای پزشکیان میخواهیم در این حوزه ورود و سعی کنند بار فشار تحریمها کاهش یابد. بسیاری از کارفرمایان به خاطر همین موضوع به دیگر مسائل روابط کار مثل ایمنی بیتوجهند.
معاون دبیرکل خانه کارگر اظهار کرد: من بر این عقیده هستم که در اعتراض به وقوع این حادثه و قصورها باید یک راهپیمایی کارگری در کشور برگزار شود. باید هزینه چنین اهمالکاریهایی بالا رود تا کسی جرات نکند با نادیده گرفتن ایمنی از مسوولیت خود در حفظ ایمنی عدول کند.
نقطهعطف در حفظ جان کارگران
در این حال احمدی میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیامی را به یاد شهدای معدن طبس و به مناسبت هفتمین روز درگذشت آنها در یکی از شبکههای اجتماعی خود منتشر کرد. او در این پیام نوشت: همه ما در حادثه دلخراش معدن طبس مقصریم و باید با تغییر سیاستها و فرآیندها، این حادثه تلخ را به نقطه عطفی در حفظ جان کارگران تبدیل کنیم.
وی نوشت: هفتم شهدای معدن طبس هم فرا رسید. حادثه معدن طبس آنقدر بزرگ و دلخراش است که باید به این بازیها پایان دهیم. «مقصر کیست؟» همه مقصریم و همه باید برای تغییر تلاش کنیم. داغ از دستدادن ۵۱ انسان زحمتکش که برای نان حلال جان خود را از دست دادند. داغ همسری که خبر تولد فرزندش را با مرگ شوهرش در یک روز شنید آرامش را بر همه ما حرام کرده است. باید سیاستها و فرآیندها را تغییر دهیم.
وی ادامه داد: برای تحقق این هدف در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان مسوول حوادث ناشی از کار از انجمنهای کارفرمایی، دستگاههای اجرایی، تشکلهای کارگری و همه عدالتخواهان درخواست میکنیم که این حادثه تلخ را به نقطه عطفی در حفظ جان کارگران تبدیل کنیم.
علل انفجار معدن طبس تا ۱۰ روز آینده
عضو کمیسیون صنایع مجلس با بیان اینکه نظارت بر ایمنی معادن بهدرستی انجام نمیشود، گفت: با توجه به حادثه معدن طبس، در حال بررسی علت و چرایی این حادثه هستیم و تا ۱۰ روز آینده علت مشخص میشود.
رضا علیزاده، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با اشاره به حادثه معدن طبس گفت: این یک معدن کاملا خصوصی است و در آن زغالسنگ استخراج میشود. این معدن کاملا به شکل سنتی برداشت میشود که البته تمام معادن زغالسنگ ایران که بیش از ۲۰۰ مورد هستند، خصوصی بوده و فقط یک معدن دولتی وجود دارد که متعلق به شستا است. اندازه این معادن کوچک و متوسط است و معدن طبس جزو شش معدن بزرگ در کشور محسوب میشود اما براساس استانداردهای جهانی جزو معادن کوچک حساب میشود.
وی با بیان اینکه در معادن استخراج زغالسنگ بهمرور گاز متان ایجاد میشود، اظهار کرد: در این معادن از طریق تهویه و دیگر امکانات، این گاز به خارج از معدن منتقل میشود. بعضا حفرههای بزرگی در این لایهها وجود دارد که تحتفشار گاز متان هستند و وقتی کندهکاری انجام میشود دچار انفجار میشوند زیرا گاز متان با اکسیژن ترکیب شده است. خروجی این انفجار منواکسیدکربن است که گاز بسیار کشندهای است.
علیزاده افزود: تعداد کارگرانی که در انفجار معدن کشته شدند ۱۷ نفر بود اما گاز منو اکسید کربن حاصل از این انفجار به بلوک دیگری کشیده شد که موجب کشتهشدن نزدیک به ۳۰ نفر دیگر از کارگران شد.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که چرا هیچ اقدام جدی برای نظارت بر معادن نداریم، بیان کرد: ۴۵۶ ماده آییننامه ایمنی معادن از سوی وزارت کار تصویب شده و موظف است اجرا و همچنین کنترل کند. متاسفانه این آییننامهها بهدرستی اجرا نمیشوند و نظارت کاملی در این باره وجود ندارد.
وی با اشاره به اختلاف بر سر مسوولیت نظارت بر معادن عنوان کرد: وزارت کار اعتقاد دارد نظام مهندسی معادن باید کار نظارت بر امنیت و ایمنی معدنها را انجام دهد اما نظام مهندسی میگوید چون حاکمیتی نیست نمیتواند این کار را انجام دهد و وزارت کار باید انجام دهد. وزارت کار هم عنوان میکند مامور برای بازرسی ارسال میکند و کار گزارش در این زمینه را انجام داده است. متاسفانه نظارت بر عملکرد معادن از منظر امنیت و ایمنی وجود ندارد و آییننامههای مصوب وزارت کار به درستی اجرا نمیشود و با توجه به حادثه معدن طبس در حال بررسی علت و چرایی این حادثه هستیم تا طی ۱۰ روز آینده علت مشخص شود.
اندازهگیری گازها در معادن به موقع انجام میشود؟
پرخطرترین صنعت، مربوط به صنعت معدن است که سالانه جان صدها نفر را در دنیا میگیرد، حادثه معدن زغالسنگ طبس نیز جزو آن دست از مواردی بود که باید از لحاظ استاندارد سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی بیشتر به آن پرداخته شود.
کلیه صنایع و خدمات میتوانند استاندارد سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی (OH&S) را اجرا کنند که براساس مرجع جهانی IAF در ۳۹گروه تقسیمبندی میشوند. پرخطرترین صنعت، مربوط به صنعت معدن (IAF Code ۲) است. مسوول اصلی و پاسخگوی کلی برای پیشگیری از مصدومیت و بیماری مربوط به کارگران در حین کار و همچنین ایجاد محیط کاری سالم و ایمن برای ایشان، مدیریت ارشد معدن است.
باید منابع مورد نیاز جهت حفظ ایمنی و سلامت کارکنان را تامین و ترتیبی اتخاذ کند که کارگران بتوانند رویدادها، خطرات، ریسکها و فرصتها را بدون ترس از مجازات گزارش کنند. به همین دلیل باید کمیته بهداشت و ایمنی دایر شود و کلیه کارگران در مسائل ایمنی مشارکت کنند. مدیر ارشد باید مسوولیت و اختیارات هر فرد را در حوزه ایمنی و بهداشت تعیین کند.
یکی از موارد بسیار مهم در سطوح کارگری آن است که مشکلاتی مانع مشارکت کارگران در امر حفاظت، ایمنی و سلامت حین کار میشود و مدیر ارشد اقدام مفیدی برای حذف این موانع نمیکند. این مشکلات و موانع ممکن است شامل عدم پاسخگویی به پیشنهادات کارگران، مجازات، تهدید به مجازات یا شیوههایی که باعث دلسردی یا تنبیه کارگران باشد.
آموزش: آموزش موضوعات مربوط به ایمنی و HSE، مهمترین مقوله در پیشگیری از حوادث است. این موضوع آنقدر مهم است که در استاندارد ISO ۴۵۰۰۱:۲۰۱۸ تاکید میشود که آموزش باید حتما بدون هزینه و در طول ساعات کاری انجام شود. مقوله آموزش، در راستای فرهنگسازی از اهمیت ویژهای برخوردار است. دورههای آموزشی میتواند به اشکال مختلف مانند آموزشهای آکادمیک، آموزشهای کارگاهی و آموزشهای رو در رو حین کار توسط سرپرستان انجام پذیرد. آیا آموزش کافی و اثربخش در معدن صورت گرفته است؟
کنترل عملیات: براساس استاندارد
ISO ۴۵۰۰۱:۲۰۱۸ سلسله مراتب زیر برای حذف خطرات و کاهش ریسکهای ایمنی و بهداشت شغلی باید انجام شود.
الف- حذف خطر: در صورت امکان خطرات احتمالی به طور کامل حذف شود که این امر در معادن به سختی امکان دارد.
ب- جایگزینی با فرآیندها، عملیات، مواد یا تجهیزاتی که کمتر زیانآور هستند: اجرای این نوع از کنترل، نیاز به استفاده از تجهیزات با تکنولوژی بالا دارد که متاسفانه تهیه و نصب این تجهیزات در معادن ایران با توجه به تحریمهای صورت گرفته به سختی میسر میشود.
ج- استفاده از کنترلهای مهندسی و سازماندهی مجدد کار: برای مثال استفاده از تکنیکهای POKAYOKA یا خطاناپذیرسازی مانند استفاده از میکروسوییچها، آلارمها، سنسورها، چشمهای الکترونیکی و … که در معادن تا حدودی قابل استفاده است.
د- استفاده از کنترلهای اداری مانند آموزش و Permit: زمانی که از حالتهای الف و ب و ج نتوان استفاده کرد، آموزش به ویژه در معادن، میتواند راهکاری بسیار سودمند و اثربخش برای کاهش ریسکهای ایمنی در معدن محسوب شود.
پ- استفاده از تجهیزات محافظت شخصی PPE: این روش به عنوان آخرین راهکار محسوب میشود که در کنار تامین تجهیزات حفاظت فردی، نیاز به فرهنگسازی نیز دارد. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی، در کاهش ریسکهای معمولی کارساز خواهد بود اما در حادثهای مانند انفجار، اثربخشی کمی دارد. به نظر میرسد در حادثه معدن طبس، با توجه به ماهیت کار و تحریمهای صورت گرفته، شاید باید بیشتر از روشهای کنترل مهندسی و آموزش استفاده میشد تا اثربخشی لازم را داشته باشد.
آمادگی و واکنش در شرایط اضطراری: آزمایش دورهای و تمرین قابلیت واکنش طرحریزیشده که معمولا به صورت مانور دورهای انجام میشود، در معادن از اهمیت بالایی برخوردار است. همه کارگران باید از وظایف و مسوولیتهای خود در حین بروز شرایط اضطراری مانند زلزله، انفجار، آتشسوزی و … آگاه باشند. این موضوع آنقدر مهم است که حتی اطلاعات آن باید به پیمانکاران، بازدیدکنندگان، خدماتدهندگان، مقامات دولتی و … در صورت مقتضی ابلاغ شود. آموزش لازم برای واکنش در شرایط اضطراری باید به کلیه کارکنان داده شود و بعد از اجرای مانور، طرح اضطرار باید مورد بازبینی قرار گیرد. آیا در معدن طبس در دورههای موثر، این اقدامات انجام شده است و آیا همه کارگران از آن آگاهی کافی داشتهاند؟
پایش و اندازهگیری: یکی از موارد مهم، سنجش گازها از جمله گاز متان در معادن است که این اندازهگیریها باید در فواصل زمانی معین، با استفاده از وسیله اندازهگیری کالیبره شده توسط فرد ذیصلاح انجام میشده، باید بررسی شود که آیا این اندازهگیری به خوبی در دورههای زمانی مناسب انجام شده است؟
گفتنی است حادثه انفجار معدن زغالسنگ «معدنجو» طبس حوالی ساعت ۲۱ شنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ در پی تصاعد آنی گاز متان روی داد که دو بلوک B و C تحت تاثیر قرار گرفتند و براساس آخرین آمار رسمی در آن نوبت کاری ۶۵ نفر از معدنکاران دچار حادثه و محبوس شدند.
بلافاصله بعد از وقوع حادثه عملیات امداد و نجات شروع شد و وزیر کشور، وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، اعضای کمیسیون صنایع و معادن، رییس جمعیت هلال احمر و رییس سازمان مدیریت بحران کشور در منطقه حادثهدیده حضور یافتند.
عملیات امدادی برای خارج کردن معدنکاران گرفتار در معدن تا صبح چهارشنبه چهارم مهرماه ادامه یافت و در مجموع پیکرهای ۴۹ جانباخته از تونلهای معدن خارج شد همچنین این حادثه ۱۶مصدوم داشت که یکی از مصدومان پس از مرگ مغزی با رضایت خانواده برای اهدای عضو به یزد منتقل شد و شمار جانباختگان به ۵۰ نفر رسید.
مطالب مرتبط