در این خصوص همه فکر میکنند که مشکل تحریم صرفا در بحث اقتصادی خلاصه میشود اما مشکل اصلی تحریم دور شدن از فناوری و تکنولوژی روز دنیا در همه زمینهها از جمله بخش معدن است.
یکی از شاخههای تحریم بحث ایمنی است که زندگی مردم، پیشرفت و توسعه کشور را دچار چالش کرده است.
نرخ رشد سرمایهگذاری در ۱۰سال گذشته منفی بوده و نکته این است که باید بپذیریم این موضوع در بحث اقتصادی و تکنولوژیکی تاثیر میگذارد. در بحث دور شدن از ماشینآلات بهروز عقبماندگی تاریخی پیدا کردهایم که موجب شده با وجود داشتن معادن و امکانات خدادادی در دنیا نتوانیم کشور را به خوبی اداره کنیم.
ضمن اظهار تاسف و تاثر از درگذشت فاجعهآمیز کارگران در معدن طبس که بسیار ناراحتکننده بود باید گفت بحث ایمنی معادن موضوع جدیدی نیست و همواره مطرح بوده است. این مساله نهتنها در ایران بلکه در همه جای دنیا مورد توجه بوده و کار در معدن همیشه به عنوان یکی از کارهای سخت و زیانآور است.
در این بین معادن زغالسنگ که قریب به اتفاق زیرزمینی هستند معادن بسیار سختی شناخته میشوند. این دسته از معادن از نظر خطر در بالاترین رتبه خطر قرار دارند و در نتیجه رعایت نکات ایمنی و به کار بردن تجهیزات روز دنیا از جمله مسائل کلیدی است.
در معادن سنگآهن و مس و… که اکثرا روباز هستند، میزان خطر کمتر است و در این دسته از معادن اغلب حوادث ناشی از کار را شاهد هستیم اما در معادن زغال گاز متان، انفجار و خفگی و ریزش معدن احتمال دارد و میزان خطر قابل قیاس با سایر معادن نیست اما اولین مشکلی که در مورد معادن زغال ایران وجود دارد این است که خریدار اصلی زغالسنگ و زغال ککشو ذوبآهن اصفهان است.
به دلیل اینکه وضع آنها مناسب نیست و مشکل نقدینگی دارند به موقع پول معدنکاران را پرداخت نکرده و قیمت را مناسب خریداری نمیکنند بنابراین معدنداران زغالسنگ معمولا یا گرفتار نقدینگی هستند یا اینکه به دلیل اینکه سودآوری پایین است بودجهای برای ایمنسازی معادن ندارند.
به دلیل مشکلات اقتصادی سالهاست که تنها خریدار این محصول آن را به قیمت مناسب نمیخرد و درنتیجه سرمایهگذاران زغال بودجهای برای اینکه کیفیت را بالا ببرند و ماشینآلات جدید بخرند ندارند. به این ترتیب همواره این مشکل بین معدنداران زغالسنگ و وزارتخانه در رفت و برگشت بوده و تاکنون هم حل نشده است اما به خاطر اینکه ایمنی در معادن زغال رعایت نمیشود ۷۰درصد معادن زغال باید تعطیل شوند.
در این زمینه وزارتخانه کمک لازم را نکرده است. نکته این است که وزارتخانه اصلی که باید در ایمنی معادن نظارت داشته باشد وزارت کار است و مسوولیت ایمنی معادن و ایمنی کار با این نهاد است. وزارت کار اگر بخواهد تجهیزات را تامین و نظارت فنی داشته باشد باید برخی معادن را تعطیل کند و این در حالی است که دستور تعطیلی نمیدهند و به صورت کامل نظارت نمیکنند.
وزارت صمت هم نظارت بر تولید را برعهده دارد اما باید گفت هر دو مجموعه در کل مقصرند به دلیل اینکه توجه ویژه به معادن زغال ندارند. از طرفی وزارت کار نظارت دقیقی ندارد و از طرف دیگر مشکل نقدینگی، سودآوری سرمایهگذاری و تکنولوژی را هم وزارت صمت حل نمیکند.
اگر بخواهیم وضعیت ایمنی معادن کشور را با وضعیت کشورهای دیگر مقایسه کنیم به نکات ریزی برمیخوریم. در مقایسه وضعیت ایمنی معادن کشور با کشورهای دیگر میتوانیم به یک معدن در استرالیا اشاره کنیم که برای ورود به آن یک ساعت درس آموزش ایمنی دادند.
در ضمن در کنار ما یک همکار ایمنی حضور داشت که برای ورود به معدن ما را همراهی میکرد تا مانع بروز تخلف از جانب بازدیدکنندهها شوند. مورد دیگری که بسیار کلیدی است اینکه کارگران آنجا آموزش دیده بودند و میدانستند که چطور با موضوعات مختلف برخورد کنند.
از نظر دقت به ایمنی مثال دیگری میآورم. سال ۱۳۸۳ قرار بود کارخانه پالایشگاه ۴ عسلویه افتتاح شود و سازنده آن هم کرهایها بودند. روزی که قرار بود رییسجمهور دولت هشتم سیدمحمد خاتمی وارد شود بخش HSE اعلام کرد که آماده نیست و درنتیجه سفر رییسجمهور لغو شد بنابراین آنها با کسی تعارف ندارند و در مورد ایمنی به شدت محتاط هستند.
ما باید بپذیریم که یکی از مشکلات ایمنی معادن بحث آموزش است که اجباری نیست. ضمن اینکه HSE معادن ما یا کمسواد هستند یا وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند.
مهدی کرباسیان
روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط