در این بین ورق گالوانیزه یکی از انواع ورقهای فولادی پوششدار است که در سالهای اخیر میزان تولید آن با افزایش چشمگیری همراه بوده است اما برخی موانع موجود به خصوص محدودیتهای انرژی، تامین مواد اولیه و هزینه حملونقل و همچنین الزامات و مقررات ارزی باعث شده تولید و صادرات تولیدکنندگان و صادرکنندگان مقاطع تخت فولادی با مشکلات جدی مواجه شود.
امروز هزینه حملونقل، یکی از مهمترین فاکتورهای کلیدی در صادرات فولاد محسوب میشود و بر همین اساس تولیدکنندگان فولاد ترجیح میدهند محصولات خود را به کشورهایی که فاصله کمتری از ایران دارند، صادر کنند. معضل دیگر در کنار کمبود ورق گرم بحث کمبود انرژی است که ادامه فعالیت تولیدکنندگان ورقهای سرد و گالوانیزه را دشوار کرده است. با اینکه حدود ۱۳درصد برق مصرفی متعلق به صنعت است اما نخستین بخشی که برق آن در زمان پیک مصرف برق قطع میشود، متاسفانه بخش صنعت است! در واقع اگر ما به دنبال گذر از این بحرانها هستیم، باید زمینههای رشد تولید ناخالص داخلی را فراهم کنیم که این مساله نیازمند تمرکز دولت بر توسعه زیرساختهاست.
یک فعال صنعتی درباره چگونگی وضعیت بازار مقاطع تخت فولادی کشور به ویژه ورقهای سرد و گالوانیزه طی چند سال گذشته گفت: در چند سال اخیر، سرمایهگذاریهای مناسبی در زمینه تولید ورقهای سرد و گالوانیزه در داخل کشور انجام شده است. بر این اساس، هماکنون امکان تامین نیاز کل کشور به ورق گالوانیزه فراهم شده است و در زمینه ورق سرد نیز در صورتی که مواد اولیه به صورت درست و کارشناسانه در میان تولیدکنندگان توزیع شود، پتانسیل تامین بخش عمده نیاز ورق سرد به جز برخی محصولات خاص در کشور توسط شرکتهای داخلی وجود دارد، البته برخی محصولات نورد سرد مانند استنلس استیل و سیلیکون استیل نیز در کشور تقاضای مصرفی دارند که اقدامات خوبی از سوی شرکت صنایع هفت الماس برای تولید این محصولات هم صورت پذیرفته است. به جرات میتوان گفت با توجه به سرمایهگذاریهای انجام شده طی ۱۰سال اخیر، بیش از ۹۵درصد نیاز کشور به دو محصول ورق گالوانیزه و سرد میتواند از طریق تولیدکنندگان داخلی تامین شود.
امید ایزدپناه اظهار کرد: بدیهی است که پیشنیاز این کار تامین مواد اولیه لازم است که متاسفانه مشکلاتی را برای تولیدکنندگان داخلی ورق سرد و پوششدار ایجاد کرده است، به نحوی که از سال ۱۳۹۰ به بعد، تولیدکنندگان ورق سرد همواره با کسری هات رول (ورق گرم) در کشور مواجه بودهاند و این میزان کسری در بازه زمانی ۲-۱۴۰۱، منجر به واردات بیرویه ورقهای روغنی و رنگی به کشور شده است.
توسعه نامتوازن زنجیره فولاد
ایزدپناه بیان کرد: در واقع یکی از مهمترین معضلاتی که همواره با آن طی سالیان اخیر دست و پنجه نرم کردهایم، توسعه نامتوازن زنجیره فولاد بوده است، به نحوی که برای مثال، ظرفیتهای بسیاری برای احداث کارخانههای پروفیلسازی در کشور با سرمایهگذاری محدود تعریف شده است. در بخش نورد نیز همین مساله در رابطه با کارخانههای تولید ورق گرم صدق میکند و به سرمایهگذاری کلان برای راهاندازی یک واحد یک میلیون تنی ورق گرم نیاز است.
در حالی که با سرمایهگذاری محدودتر میتوان خط تولید ورق سرد با ظرفیت ۲۰۰هزار تن و خط تولید ورق گالوانیزه با ظرفیت ۵۰هزار تن را راهاندازی کرد. این وضعیت باعث شده بخشهایی از زنجیره تولید فولاد که به سرمایهگذاری کمتری نیاز دارند، احداث شوند و به بهرهبرداری برسند، در حالی که صنایع بالادستی زنجیره فولاد که به سرمایهگذاری بیشتر نیاز دارند، همپای بخشهای پاییندست رشد نکنند.
این فعال صنعتی در رابطه با این سوال که در حال حاضر شرکتها با چه موانعی در مسیر رشد تولید و صادرات محصولات خود مواجه هستند و راهکارها جهت رفع آنها چیست، گفت: هزینه حمل یکی از مهمترین فاکتورهای موثر در صادرات فولاد به شمار میآید و بر همین اساس تولیدکنندگان فولاد ترجیح میدهند محصولات خود را به کشورهایی که فاصله کمتری نسبت به آنها دارند، صادر کنند چراکه هزینه حمل محصولات فولادی به کشورهای دورتر رقم قابل توجهی است.
در شرایط فعلی متاسفانه حجم صادرات ورقهای سرد، گالوانیزه و رنگی به شدت کاهش یافته است و برای مثال میزان صادرات ۴۰هزار تنی ورقهای گالوانیزه، روغنی و رنگی مجموعه ما که در سال ۱۴۰۱ به عنوان صادرکننده نمونه کشوری نیز انتخاب شدیم، در حال حاضر بسیار کم و به صفر نزدیک شده است.
نگاهی به آمارها در این بخش هم نشان از آن دارد که در چهار ماهه اول سال ۱۴۰۳، تنها هزار تن ورق سرد از کشور صادر شده که عملا به معنای صفر شدن صادرات این محصول است. درخصوص ورق گالوانیزه هم اتفاق مشابهی رخ داده و طی دو سال اخیر افت صادرات بسیار شدیدی را تجربه کرده است.
او تصریح کرد: دلیل این امر الزام دولت به عرضه صد درصد ارز حاصل از صادرات این محصولات در سامانه نیمایی (رفع تعهد ارزی) و جلوگیری از واردات مواد اولیه صادرکننده (ورق گرم) با استفاده از ارز به دست آمده بوده است. حال این سوال مطرح میشود که چطور ممکن است ما ماده اولیه یعنی ورق گرم را با نرخ ارز ۵۵هزار تومانی به ازای هر کیلوگرم از بورس کالای ایران خریداری کرده و سپس محصول نهایی را با نرخ ارز ۴۲هزار تومان صادر کنیم؟
صادرات مقرونبهصرفه نیست
ایزدپناه با بیان اینکه در چنین شرایطی صادرات صرفه اقتصادی ندارد، تصریح کرد: در حال حاضر تامین ورق گرم به یکی از مهمترین چالشهای تولیدکنندگان ورقهای سرد و گالوانیزه در کشور تبدیل شده است و الزام به فروش محصولات تولیدی در بورس کالا از یک سو و لزوم خرید مواد اولیه مورد نیاز از این تالار صنعتی از سوی دیگر، فعالان این بخش را با چالشهای متعددی مواجه کرده است. ما پیشتر بخشی از ورق گرم مورد نیاز خود را به صورت مچینگ از بورس خریداری میکردیم و متاسفانه این روند در ادامه به طور کامل لغو شد.
از طرفی، بسیاری از مشتریان توانایی مالی لازم جهت تامین ورق سرد و گالوانیزه را از بورس کالای ایران ندارند چراکه این مساله به نحوی هزینهزا است و کارمزد در نظر گرفته برای خرید این محصولات از بورس، میتواند معادل حقوق ماهانه سه تا چهار کارگر شاغل در یک واحد کوچک قطعهسازی باشد. این مساله نهتنها افت فروش محصولات ما را به همراه دارد بلکه منجر به تعطیلی واحدهای صنعتی که از ورق سرد و گالوانیزه به عنوان ماده اولیه مورد نیاز خود استفاده میکنند نیز خواهد شد.
او خاطرنشان کرد: در تمام دنیا بورس کالا یکی از کانالهای خرید و فروش محصولات است، نهتنها کانال اجباری خرید و فروش. در چنین شرایطی باید یکسری گزینههای مزیتی برای خرید و فروش کالا از بورس در نظر گرفته شود تا هم تولیدکنندگان و هم مصرفکنندگان به آنچه مطلوب و مدنظر آنهاست، دست پیدا کنند.
الزام به خرید مواد اولیه از بورس کالای ایران به ازای میزان فروش شرکتهای تولیدکننده ورقهای سرد و گالوانیزه نیز منجر به افت تولید در این واحدها شده است چراکه وقتی تولیدکنندگان نتوانند محصولات خود را به دلیل آنچه پیشتر اشاره شد، در بورس به فروش برسانند، باطبع میزان تامین مواد اولیه از این تالار صنعتی و تولید آنها کاهش خواهد یافت و در ادامه ناچار به تامین بخشی از ورق گرم مورد نیاز خود از بازارهای وارداتی خواهند شد.
معضل انرژی
این فعال صنعتی با اشاره به بحران انرژی خاطرنشان کرد: معضل دیگر در کنار کمبود ورق گرم بحث کمبود انرژی است که ادامه فعالیت تولیدکنندگان ورقهای سرد و گالوانیزه را بیش از پیش دشوار کرده است. در حال حاضر بیش از ۶۰درصد برق کشور در بخش خانگی، حدود ۱۰درصد در بخش تجاری و حدود ۳۰درصد در بخش صنعتی و کشاورزی مصرف میشود که از این میزان حدود ۱۳درصد آن متعلق به صنعت است.
با این وجود، نخستین بخشی که برق آن در زمان پیک مصرف برق قطع میشود، متاسفانه بخش صنعت است! در حالی که بخش صنعت، نقش بسزایی در رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور دارد با این وجود، فعالان این بخش آماج چالشهای موجود که در راس آنها محدودیت تامین انرژی است، قرار گرفتهاند. در واقع اگر به دنبال گذر از این بحرانها هستیم، باید زمینههای رشد تولید ناخالص داخلی را فراهم کنیم که این مساله مستلزم تمرکز دولت بر توسعه سه زیرساخت اصلی مورد نیاز یعنی انرژی، حملونقل و گمرکات است.
او تاکید کرد: اتصال به بازارهای جهانی از جمله کلیدیترین راهکارهای موجود جهت توسعه صادرات ورقهای سرد و گالوانیزه محسوب میشود که عدم تحقق آن، افت صادرات محصولات فولادی به بازار کشورهای همسایه همچون عراق را به همراه داشته است. مادامی که نتوانیم به بازارهای پولی جهان متصل شویم، محصولات رقبا و به عنوان مثال محصولات چینی به راحتی جایگزین تولیدات ایرانی در بازارهای منطقهای خواهند شد و همین مساله اهمیت پیوستن کشور به بازارهای جهانی را دوچندان میکند.
باید توجه داشت که سرمایهگذاری در صنایع مصرفکننده ورقهای سرد و گالوانیزه مانند خودروسازی، لوازم خانگی و ساختمانسازی متناسب با رشد تولید این محصولات افزایش پیدا کند. علاوه بر این، نیازمند توسعه سرمایهگذاری در حوزه انرژی به منظور رشد (GDP) هستیم و معتقدیم یارانه انرژی باید به درستی در میان بخشهای مختلف توزیع شود تا مصرف این حامل مهم انرژی به درستی صورت پذیرد.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط