مشکل دیگر فولادیها تفاوت نرخ از نیمایی با آزاد است که نهتنها موجب ایجاد رانت برای دلالان شده، بلکه سودآوری را برای فعالان اقتصادی در حوزه معدن تقلیل داده است. شرایط برای فعالان این عرصه به گونهای شده که جهت تامین مواد اولیه باید بر مبنای نرخ دلار آزاد هزینه کنند، اما محصولشان را بر مبنای ارز دولتی یعنی به صورت دستوری به فروش رسانند.
در این خصوص گلایه معدنیها این است که اگر تولیدکننده باید بر مبنای بازار آزاد عمل کند، چرا نباید بر مبنای بازار آزاد محصول خود را بفروشد! موضوعی که با افزایش هزینههای معدنکاری از جمله حقوق نیروی کار، تامین ابزارآلات و… منجر به کاهش سودآوری معدنیها و در نهایت تعطیلی معادن کوچک میشود.
حال اگر اختلاف قیمت نرخ دلار نیمایی و آزاد کاهش پیدا کند، به همان میزان حاشیه سود خالص شرکتهای فعال در حوزه معدنی افزایش پیدا کرده و میتوان برآورد افزایش سودآوری حدود ۴۰درصدی را برای شرکتهای معدنی داشت؛ موضوعی که منجربه رونق اقتصادی و گردش چرخ تولید میشود. گفته شده که تکنرخی شدن ارز تنها مسیر حذف رانت و فساد از فضای تولید و اشتغال است.
بنابراین درخواست میشود برای توسعه بخش معدن و صنایع معدنی، فارغ از فشار ذینفعان پرنفوذ یکبار برای همیشه این مهم را به سرانجام رساند. به این ترتیب اولین خواسته فعالان این عرصه از دولت جدید برای رونق تولید و افزایش درآمدهای صادراتی کشور این است که بحث ارز دونرخی را حذف و به دنبال تکنرخی شدن ارز باشند.
چالش فولادیها
عضو هیاتمدیره سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران به «جهانصنعت» گفت: از عید سالجاری واحدهای تولیدی الزام دارند که ۱۰۰درصد ارز حاصل از صادرات خود را در سامانه نیما ارائه کنند. این در حالی است که متاسفانه در پاییندست زنجیره فولاد مواد اولیه را با دلار بازار آزاد یعنی ۵۶هزار تومان دریافت میکنند.
متاسفانه این بخشنامه منتج به این شده که صادرات فولاد در سهماهه اول سال نزدیک به ۷۰درصد کاهش یابد. بنابراین اولین خواسته ما از دولت جدید برای رونق تولید و افزایش درآمدهای صادراتی کشور این است که بحث ارز دونرخی را حذف کنند و به دنبال تکنرخی شدن ارز باشند.
اسماعیل تمامیار تاکید کرد: در این صورت هم رانت ارز نیما از بازار آزاد از بین خواهد رفت و هم تولیدکننده به ثمن واقعی کالایش دست پیدا خواهد کرد. این در حالی است که متاسفانه در این بین مابهالتفاوت ارز نیما و بازار آزاد از جیب تولیدکننده به جیب وارداتچیها میرود و هیچ کالایی نمیتوان در بازار پیدا کرد که با دلار نیما به دست مصرفکننده نهایی برسد.
مشکلات تامین ورق
عضو هیاتمدیره سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران با اشاره به مشکلات ورق در کشور تصریح کرد: انتظار میرود دولت طرحهای سرمایهگذاری را حمایت کرده تا زودتر به سرانجام برسند. همچنین تخصیص نرخ ارز را تسهیل کنند که کمبودی که در بازار هست جبران شود. نکته بعدی اینکه یکسری از بخشهای زنجیره پاییندستی با گرفتن امضاهای طلایی تالارهای مجزایی را برای خود ایجاد کردهاند.
این دیگر اسمش بورس نیست، بلکه مهندسی است. وقتی تقاضا و بعد هم عرضه را تکهتکه میکنند همهاش تبدیل به بازارسازی میشود. مساله مهم قیمتسازی توسط بورس کالاست که متاسفانه ذینفعان قدرتمندی دارد! با توجه به شرایط فعلی باور دارم که دولت جدید هم نمیتواند کاری کند مگر اینکه قصه واردات را تسهیل کند و بازار را به یک ثبات برساند.
انتظار از دولت
عضو هیاتمدیره سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران با اشاره به بحث کمبود انرژی نیز تصریح کرد: متاسفانه کشورمان طی ۴دهه گذشته به دلیل سوءمدیریت و اینکه برنامه بلندمدتی نداشتیم و اگر هم داشتیم همانطور که در مناظرات مشخص شد بیشتر از ۳۰درصد آنها تحقق پیدا نکرده است امروز با چالشهای عظیمی روبهرو شده است.
از جمله آنها میتوان به ناترازی انرژی اشاره کرد. امروز شاهد کمبود برق و گاز هستیم و متاسفانه به رقم اینکه ما چهارمین دارنده ذخایر نفت و گاز دنیا هستیم اما سالانه بیش از ۲میلیارددلار بنزین وارد میکنیم و چالشهای دیگری هم داریم که شامل مسائل محیطزیستی، آب، استهلاک دارایی، عدم سرمایهگذاری و … است.
تمامیار تاکید کرد: با توجه به خواسته مردم از ریاستجمهوری باید درهای کشور باز شود. چالش هستهای حل و مذاکرات رونق گیرد. در این خصوص از دولت خواهش میکنیم زودتر به حل این مشکل کمک کند. امروز یکی از ابرچالشهای واحدهای صنعتی ناترازیهاست که ریشهاش در عدم سرمایهگذاری است در حالی که باید شرایط آن فراهم شود.
او تصریح کرد: سرمایهگذاری با توجه به شرایط موجود واحدهای تولیدی کمتر مقرونبهصرفه است. هزینههای سربار اعم از انتقال ارز، نحوه انتقال کالا، به نوعی دور زدن تحریمها همه باعث میشود کالا ۱۵درصد گرانتر شود و جنسی را که وارد کنیم راندمانش ۲۰درصد کمتر شود.
به این ترتیب اقتصاد ما در بهترین حالت با ۱۷درصد راندمان کار میکند که این باعث شده بهرهوری در کشور به شدت کاهشی شود. مساله مهم این است که گره دست تولیدکننده داخلی و سرمایهگذار ایرانی نیست، بلکه دست حاکمیت است و دولت باید حداکثر تلاش خود را کند که مشکلات حل شود.
اختلاف نرخ واقعی و نرخ نیمایی
به تازگی رییس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان فولاد گفته که اختلاف نرخ واقعی و نرخ نیمایی چالش روز صنعت فولاد است.
بهرام سبحانی گفت: وقتی با ارز ۵۵تا ۶۰هزار تومان برای تولید تامین میشود و به اجبار به نرخ ۴۰هزار تومان ارز صادراتی ارائه بدهد، قطعا صادرکننده ترجیح میدهد صادرات نکند؛ یعنی هرچه بیشتر تولید کند بیشتر متضرر میشود. وی خاطرنشان کرد: اگر با ظرفیت ۳۲میلیون تن بخواهیم تولید داشته باشیم حداقل ۱۳میلیون تن مازاد تولید داریم که باید حتما صادر شود. اگر نتوانیم به لحاظ اقتصادی این تناژ مازاد را صادر کنیم، باید کاهش تولید داشته باشیم.
سبحانی تصریح کرد: یکی از چالشهایی که صادرکنندگان و تولیدکنندگان صادراتی امسال درگیر آن هستند، اختلاف نرخ واقعی با نرخ نیمایی است. امیدواریم در دولت جدید فکری به حال ارز کنند که چرخه تولید و صادرات راه بیفتد.
نایبرییس انجمن تولیدکنندگان فولاد عنوان کرد که افزایش هزینهها و کشیدن ترمز درآمدهای شرکتهای فولادی باعث پایین آمدن حاشیه سود مجموعههای صنعتی شده است.
امین ابراهیمی اظهار کرد: صنعت فولاد در اقتصاد و نفت نقش بیبدیل داشته و ۵/۵درصد در کل GDP سهم دارد. صنعت فولاد در کشور براساس یکسری مزیتها در کشور شکل گرفته است که اگر این مزیتها را از آن بگیریم رشد و توسعه آن دچار مشکل میشود. وقتی صورتهای مالی شرکتها را رصد میکنیم وضعیت بحرانی صنعت فولاد را میتوانیم مشاهده کنیم.
او افزود: یک واحد صنعتی شاخص زنده بودنش حاشیه سود آن است، شرکتهای فولادی ۱۶درصد بازار سرمایه را تشکیل دادهاند که با افت شدید حاشیه سود روبهرو شده و به کمتر از ۱۵درصد و معدنیها به زیر ۱۰درصد رسیده است.
امروز هم بازار سرمایه به دلیل کاهش حاشیه سود شرکتها منفی شده است. درآمد در شرکتهای فولادی افزایش یافته ولی کاملا مکانیزه و کنترل شده است. امروز فاصله نرخ نیما و آزاد ۲۰درصد و نرخ تامین مالی ۴۲درصد بوده که این برای تولید بهصرفه نیست، چراکه امروز هم به شدت هزینهها در حال افزایش است.
ابراهیمی گفت: ۱۵درصد سهم انرژی در صنعت فولاد مربوط به انرژی است اما اولین جایی که مورد هجمه قرار میگیرد، صنعت فولاد است. افزایش هزینه و کشیدن ترمز درآمدها باعث کاهش سود شرکتها شده است. حاشیه سود شرکتها بهمثابه ضربان قلب آنهاست.
امروز یکی از اولین اقداماتی که میتواند در کوتاهمدت انجام شود سیاست ارزی و کاهش فاصله ارز نیما و آزاد است. مزیت فولاد صادراتی بودن آن است. باید از همین مزیت استفاده کنیم، چراکه نمیتوان مزیت جدید ایجاد کرد.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط