براساس بررسیهای صورتگرفته، همچنین افزایش میانگین سالانه قیمت جهانی کاتد مس در ٢٠ سالاخیر ٣٠٠درصد بودهاست. با افزایش نوسانات قیمتی، سهم تجاری بالادست زنجیره مس از ۶۶ به ٨٣درصد افزایشیافته است.
نکته قابلتامل در این روند این است که تجارت در زنجیره مس بیشتر در بالادست آن و با هدف توسعه زنجیره برای تولید محصولات با فناوری پیشرفته است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «آسیبشناسی زنجیره فلزات راهبردی کشور» به بررسی زنجیره فلز مس پرداخته است و براین اساس مهمترین توصیه سیاستی این پژوهش این بودهاست که شکلگیری و توسعه صنایع دارای فناوری پیشرفته برپایه مصرف مس در کشور بهعنوان یکی از اولویتهای کشور در بخش معدن و صنایع معدنی است.
در این مسیر، توسعه تولید محصولات دارای فناوریهای پیشرفته در کشور و تولید مشترک بر مبنای تامین پایدار مواد اولیه از سوی ایران باید مدنظر قرار بگیرد. فلز مس، پس از فولاد و آلومینیوم، سومین فلز استراتژیک و پرمصرف دنیا بهلحاظ تناژ و دومین فلز استراتژیک دنیا بهلحاظ ارزش محسوب میشود.
اهمیت ویژه فلز مس از آنجا مشخصتر میشود که این فلز یکی از ٥ عنصر فلزی مورداستفاده در فرآیندهای کمکربن است. همزمان با کاهش ذخایر سوختهای فسیلی و تلاش جهان برای حل مشکلات گازهای گلخانهای، جهان در حال حرکت به استفاده از فناوریهای کمکربن است و فلز مس در این میان اهمیت دوچندانی یافتهاست.
اهداف جهانی تعریفشده در حوزه حذف انتشار کربن تا سال٢٠٥٠، مهمترین روندی است که مصرف فلز مس در سالهای پیشرو را تحتتاثیر قرار میدهد.
مهمترین بخش این اهداف، برقی کردن ناوگان خودروهای سواری و تجاری و رویآوردن بیشازپیش به انرژیهای تجدیدپذیر برای تولید برق است.درحالیکه توجه زیادی به انواع فلزات و عناصر نادر خاکی ازسوی دولتها، رسانهها، اندیشکدهها و دانشگاهها شده است، یکی از مهمترین عوامل حیاتی که برای دستیابی به این اهداف کمتر موردتوجه قرارگرفته، فلز مس است.
برقرسانی گسترده به سیم نیاز دارد و سیمها عمدتا از مس ساخته میشوند. علاوهبر این، کانسارهای مس اغلب حاوی مواد معدنی حیاتی دیگری هستند که در آن عملیات معدنی بهعنوان محصول جانبی تولید میشوند که نقش موثری در این فرآیند دارند؛ مانند کبالت، مولیبدن و نیکل.
براساس این گزارش نکته اساسی اینجاست که طبق بررسیهای صورتگرفته، فناوریهای نوین موردنیاز برای گذار از انرژیهای فسیلی، مانند خودروهای برقی، زیرساختهای شارژ، فتوولتائیک خورشیدی (PV)، باد و باتریها، همگی به مس بسیار بیشتری نسبت به همتایان متداول خود که مبتنیبر سوختهای فسیلی هستند، نیاز دارند.
استقرار سریع و در مقیاس بزرگ این فناوریها در سطح جهانی، بهویژه ناوگان خودروهای برقی، افزایش عظیمی در تقاضای مس ایجاد میکند. ازسویدیگر سرمایهگذاریهای عمده در شبکه برق برای حمایت از برق رسانی، این روند را بیشتر تقویت میکند.
در همین حال، مس همچنان یک مادهحیاتی برای بسیاری از بخشهای دیگر اقتصاد است که مستقیما به فرآیند انتقال از مصرف سوختهای فسیلی مرتبط نیست، بلکه برای رشد و توسعه کلی اقتصاد اساسی است و پیشبینی میشود که مصرف مس در آنها نیز بهطور مداوم رشد کند.
درنتیجه میتوان انتظار داشت که رشد حاصل از فرآیند گذار و همچنین رشد ناشی از کاربردهای متداول، درمجموع تا سال٢٠٥٠ منجر به بیش از دو برابرشدن تقاضای مس میشود.افزایش اولیه تقاضا بهویژه در دههآینده چالشبرانگیز خواهد بود.
پیشبینی میشود تقاضای جهانی مس با رشدی تقریبا دو برابری، از کمی بیش از ٢٥میلیون تن در سال٢٠٢١ به نزدیک به ٤٩میلیون تن در سال٢٠٣٥ برسد؛ این درحالی است که فناوریهای مرتبط با گذار بهسمت انرژیهای تجدیدپذیر حدود نیمی از این رشد تقاضا را تشکیل میدهند. برای داشتن درک صحیح از این اعداد، باید دانست که در تولیدات جهانی مس هیچگاه در چنین بازه زمانی به این میزان نبودهاست.
همچنین از منظر زنجیره صنعتی، افزایش قیمت مس بهطور قابلتوجهی باعث بهبود منافع اقتصادی و توسعه معادن خواهد شد، اما ازسویدیگر نوسانات شدید قیمت مس در کوتاهمدت منجر بهنامتعادلشدن تقاضا و سفارشهای مشتریان پاییندستی و درنهایت کاهش سودآوری آنها میشود.
افزایش میانگین سالانه قیمت جهانی کاتد مس در ٢٠ سالاخیر ٣٠٠درصد بودهاست. همچنین نتایج بررسیها نشان میدهد با افزایش نوسانات قیمتی، سهم تجاری بالادست زنجیره مس از ٦٦به ٨٣درصد افزایش یافتهاست، لذا میتوان اینگونه نتیجه گرفت که تجارت در زنجیره مس بهدلایل پیشگفته، بیشتر در بالادست آن و با هدف توسعه زنجیره برای تولید محصولات با فناوری پیشرفته است.
همچنین انتظار میرود تقاضای مس در بازارهای دیگر بهجز فرآیند گذار انرژی، مانند ساختمان، لوازمخانگی، تجهیزات الکتریکی، سختافزار برنجی (آلیاژ مس و روی) و تلفنهایهمراه و همچنین با توجه به گسترش کاربرد آن در ارتباطات، پردازش دادهها و ذخیرهسازی، به رشد خود ادامه دهد و نرخ سالانه آن (بهصورت مرکب) سالانه ۴.۲درصد بین سالهای ٢٠٢٠و ٢٠٥٠ باشد.
درمجموع، انتظار میرود که کل تقاضای فلز مس در سال٢٠٥٠ به حدود ٥٣میلیون تن برسد.
بررسی رویدادهای بازارهای جهانی مس حاکی از آینده روشن این بازار است. بهطورکلی، افزایش شکاف میان عرضه و تقاضای جهانی و رشد قابلتوجه مصرف مس در دنیا در کنار عدماکتشاف معادن بزرگ جدید بهدلیل اتمام ذخایر سطحی و هزینههای زیاد اکتشاف و کاهش عیار معادن بزرگ مس نشاندهنده پررونقبودن بازار مس و تقاضای بالا برای کنسانتره و کاتد مس است.
اختلاف قابلتوجه میان عرضه و تقاضای مس که بهنظر میرسد از میانه دههجاری میلادی آغاز شود، عواقب تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت و از طرفی برنامه زمانبندی دستیابی به اهداف انتشار کربنصفر تا سال٢٠٥٠ را غیردقیق خواهد کرد.
میزان انرژی مصرفی در صنعت مس
بهمنظور بررسی بلندمدت صنعت مس در کشور، میزان انرژی مصرفی در این صنعت باید بررسی شود؛ چراکه کشور در سالهای اخیر با مشکل ناترازی میان تولید و مصرف در انواع حاملهای انرژی (مانند برق و گاز طبیعی) روبهرو است.
بررسیها نشان میدهد تولید مس نسبت به برخی از صنایع مانند آلومینیوم و فولاد میزان انرژی کمتری مصرف میکند؛ درواقع میتوان اظهار کرد که این صنعت انرژی کمی نسبت به سایر صنایع معدنی مصرف میکند.
لازم به ذکر است که در ایران، برخلاف سایر کشورها، بیشتر فولاد تولیدشده با استفاده از روش احیای مستقیم است که انرژی بیشتری مصرف میکند.
در قسمت پیشین به ظرفیتهای بالقوه زنجیره مس در کشور از ابعاد ذخایر معدنی، پیشبینی مصرف جهانی و مصرف انرژی پرداختهشد. حال بهنظر میرسد باید بهدنبال علل عدمتوسعه این زنجیره در کشور با توجه به ظرفیتهای فوقالذکر بود.
ساختار تجارتجهانی مس
تولید مس در سطوح مختلفی از ارزشافزوده و در جغرافیایی با توزیع گسترده، انجام میشود. تولید مس معدنی و کنسانتره در آمریکایلاتین و استرالیا متمرکز است، همچنین بزرگترین تولیدکننده کاتد مس چین است. کشورهایی همچون ژاپن، شیلی و کنگو در ردههای بعدی از نظر میزان تولید مس تصفیهشده قرار دارند.
بهمنظور ارزیابی بازار زنجیره ارزش مس، مبادلات تجاری این زنجیره در سال٢٠٢٢ مورد بررسی قرارگرفت. براساس بررسیها همچنین ٨٣درصد مبادلات تجاری انجامشده در این سالمتعلق به بالادست زنجیره بودهاست. از طرف دیگر محصولات پاییندست که ارزشافزوده چندین برابری نسبت به صنایع بالادستی خود دارند، سهم بسیار ناچیزی از تجارت را در اختیار دارند.
این آمار به این معناست که محصولات میاندست و پاییندست موردنیاز کشورها معمولا با خرید محصولات بالادست تولید میشوند. ازسویدیگر با توجه به اینکه عمده مصرف مس نیز بهدلیل خاصیت رسانایی این فلز است، تنوع محصولاتی که فلز مس در آنها کاربرد دارد بسیار متعدد است، لذا نیازهای بسیار متفاوتی از مقاطع مسی در کشورهای توسعهیافته وجود دارد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط