به گزارش بیرونیت، روزنامه روزگار معدن نوشت: در همین ارتباط مسعود زارع، کارشناس معدن درباره تحولات اکتشافی در کشور به گفت: در چهار سال اخیر تحول بهوجود آمده سبب شده تا اکتشافات به عنوان یک مسئله زیربنایی و زیرساختی مورد توجه قرار گیرد. اهمیت به استخراج بدون توجه به اکتشاف بیمعنی است به همین منظور همواره باید مسئله اکتشاف به موازات استخراج مورد توجه قرار گرفته و اکتشافات گام به گام تا رسیدن به ذخایر در اعماق زمین انجام شود ضمن اینکه توجه به نوع حفاریها و فواصل بین نقاط حفاری با انجام شبکهای دقیق و منظم نیز از اهمیت برخوردار است. این کارشناس معدن به تفکر عملیات معدنکاری در کشور اشاره کرد و گفت: سیاست و تفکر معدنکاری در کشور ما در دو سال اخیر تغییر کرده و هزینه برای عملیات اکتشاف توجیه پذیر شده است. چرا که در گذشته مجموعههای خصوصی و دولتی به دنبال استخراج مواد معدنی از روی زمین و یا به عبارتی گل معدن بودند که بعد از مدتی مشکلاتی نظیر ورشکستگی و بحرانها مالی بهوجود آمد و همین امر موجب شد تا بسیاری از معادن حذف و متروکه شوند از این رو در فرآیند معدنکاری ذهنیتی بهوجود آمد و نگاهها به سمت اکتشافات تغییر پیدا کرد.
لزوم بازنگری در حق اکتشاف یک ساله
وی ادامه داد: توجه به فعالسازی معادن کوچکمقیاس به دلیل نبود تفکر اکتشافات در کشور است. یکی دیگری از مشکلات قانون معادن که مورد توجه قرار نگرفته است، حق اکتشاف یک ساله در معادن فلزی است چرا که در دادن این امتیاز این موضوع مورد توجه قرار نمیگیرد که در طول یک سال چند گمانه و یا چه میزان میتوان حفاری داشت و یا اینکه در آب و هوای منطقه مورد نظر چند ماه از سال را میتوان کارکرد ضمن اینکه در کنار آن نیز مسائلی از جمله معارضین و محدودیتهای بروکراسی نیز وجود دارد. زارع ایجاد بخشنامههای خلقالساعه در بخش معدن را یکی از مشکلات مهم برشمرد و افزود: بسیاری از معدنکاران از این بخشنامهها واهمه دارند. به عنوان مثال میتوان به بخشنامه وحدت رویه معادن و محدودههای اکتشافی اشاره کرد. برخی معادن به دلیل برخی معارضات و مشکلات منابع طبیعی دچار مشکل بودند و رسیدگی به این مشکلات در حال تصمیمگیری در کارگروههای تعامل استانی و کشوری بود اما به یکباره و با صدور این بخشنامه دچار مشکل شدند و تمامی محدودههای اکتشافی به یک باره آزاد شدند و حال باید دید که چطور میشود که محدودهای که یک معدنکار در طی چند سال که نتوانسته در آن بخش به فرد دیگری سپرده میشود و آن شخص امکان فعالیت در آن محدود را دارد؟
اهمیت دادههای اطلاعاتی در محدودههای اکتشافی
وی درباره پرداختن به موضوع اکتشافات عمقی تصریح کرد: زمانی که درباره اکتشافات عمقی در کشور پرداخته میشود باید این سوال را مطرح کرد که آیا اکتشافات سطحی در کل کشور به طور کامل انجام شده که بخواهیم به سمت اکتشافات عمقی برویم. ما در این راه نیازمند داشتن اطلاعات لازم درباره محدودههای اکتشافی هستیم. درحالحاضر محدودههای اکتشافی در اختیار سه مجموعه ایمیدرو، تهیه و تولید و سازمان زمینشناسی است و باید تمامی اطلاعات جمعبندی شده و در سازمان زمینشناسی قرار گیرد ضمن اینکه باید شرکتهای خصوصی هم که کار اکتشافات انجام میدهند باید دادههای خود را از طریق سازمان صمت به سازمان زمینشناسی ارسال کنند تا اطلاعات جامعی از میزان ذخایر در کشور وجود داشته باشد.
زارع درباره اهمیت ماده معدنی برای اکتشاف در عمق افزود: برای انجام عملیات اکتشافی تفاوتی بین ماده معدنی وجود ندارد چرا که در صورتی که ذخایر سطحی یک ماده معدنی به اتمام برسد به منظور تامین نیاز باید برای انجام عملیات اکتشاف و استخراج ماده معدنی از اعماق اقدام کرد و از قبل برنامه داشت. به عنوان مثال میتوان به خاک صنعتی فلدسپات برای ساخت کاشیسازی پتاسیک اشاره کرد. ذخایر سطحی ما در این بخش حد یک یا دو میلیون تن است حال آنکه بعد از اتمام آن باید برای برای ادامه فعالیت در این بخش و اکتشافات عمقی تدابیر لازم را اندیشید.
دانش فنی قابل قبول در بخش اکتشافات
این کارشناس معدن درباره اکتشافات عمیق به حفاری و تونلسازی اشاره کرد و افزود: تجهیزات و دانش فنی ما در این زمینه قابل قبول است اما در زمینه آموزش کمی دچار مشکل هستیم که به همین منظور دورههایی از سوی حفاران غیرنفتی برای ارتقای توان نیروی انسانی اجرا شده است. برای تامین ماشینآلات و تجهیزات نیز در صورتی که بخواهیم اکتشافات عمیق بالای ۱۵۰۰ متر داشته باشیم میتوانیم با جذب سرمایهگذار تجهیزات مورد نیاز را تامین کنیم.
زارع درباره اکتشافات عمیق در کشور گفت: در بخشهای مانند سنگ آهن مرکزی حفاری تا عمق دوهزار متر انجام شده و درحالحاضر نیز پروژهای مس در اعمقا بالای ۱۵۰۰ متر نیز گمانه دارد. تجهیزات داخلی و موجود در کشور برای انجام عملیات اکتشافی تا عمق ۲ هزار متر جوابگو است و ما حتی در عمق بالاتر از ۲ هزار متر نیز دو دستگاه به کشور وارد کردهایم.
انجام عملیات اکتشافی با الگوگیری از دیگر کشورها
زارع میزان اکتشافات عمومی و تفصیلی انجام شده در کشور را در مقایسه با سایر کشورهای معدنخیز جهان ناچیز توصیف کرد و با بیان اینکه سرمایهگذاری قابل توجهی در این حوزه انجام نشده است، نسبت به تأمین مواد اولیه خام صنایع معدنی بهویژه زنجیره فولاد، ابراز نگرانی کرد و گفت: اساسیترین بخش در معدنکاری، اکتشاف است که ریسک سرمایهگذاری در معدن و استخراج را به طور قابل توجهی کاهش میدهد.
وی ادامه داد: در سراسر جهان و در بخش پایه، توسط دولت و حاکمیت صورت میگیرد و در کشور ما نیز اقداماتی توسط دولت و بویژه سازمان زمینشناسی انجام شده است ولی مطابق آمار در دسترس، یکی از مغفولترین بخشها در بودجههای سنواتی، عدم تخصیص منابع کافی در اکتشاف ذخایر معدنی است؛ بهطوری که در بودجههای سنواتی و در میان برنامههای مختلف فصل صنعت و معدن (شامل برنامه زیرساختهای صنعتی و معدنی، برنامه ایجاد و توسعه صنایع، برنامه زمینشناسی، برنامه اکتشاف و راهاندازی معادن، برنامه ارتقای تولیدات صنعتی، برنامه ارتقای تولیدات معدنی و برنامه مقاومسازی ساختمانها) کمترین بودجه اختصاصی طی سالیان مختلف، مربوط به برنامه زمینشناسی و برنامه اکتشاف و راهاندازی معادن بوده است.
این فعال معدنی در بخش دیگر صحبتهای خود عدم تمایل سرمایهگذاری در این حوزه را از دیگر چالشهای بخش معدن دانست و تصریح کرد: در سالهای اخیر به دلیل رکود اقتصادی و تحریمهای تحمیل شده، سرمایهگذاری و حرکت نقدینگی به سمت ایجاد و توسعه واحدهای معدن و صنایع معدنی با افت معنادار مواجه شده است.
زارع سرمایه مورد نیاز برای رسیدن به اهداف چشمانداز افق ۱۴۰۴ در تولید محصولات معدنی و فلزی را بیش از ۲۰ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت: جذب این میزان راسرمایه به بخش معدن نیاز به برنامهریزی و اقدامات ویژه دارد، طبق آمارهای منتشر شده در چند سال اخیر، سرمایهگذاری صورت گرفته در کشور، حتی کفاف استهلاک سرمایه را نیز نمیدهد، یعنی در واقع میزان خالص سرمایهگذاری منفی است که بخشی از دلایل آن مربوط به تحریمها و بخشی به مسائل ساختاری اقتصاد کلان مربوط میشود.
وی در پایان به تفاوت میان ما و دیگر کشورهای جهان در اکتشافات معدنی اشاره کرد و افزود: انجام عملیات اکتشافی در کشور ما براساس اطلاعات و الگوی کشورهایی دیگر است چرا که کانسارهای ما نیز شباهت زیادی با هم دارند اما مسئله اصلی جایی خود را نشان میدهند که میبینیم انجام عملیات اکتشاف و استخراج در این کشورها به صورت سیستماتیک است که نتیجه آن رسیدن به بهرهبرداری در عمق ۱۵۰۰ متری است و ما نیز باید بتوانیم این موضوع را در کشور عملیاتی کنیم.
مطالب مرتبط