به گزارش "بیرونیت"، این مدیران در انجام وظایف خود با سیاهچالههایی روبرو خواهند شد که اگر مراقب نباشند ممکن است ناخواسته در این سیاه چالهها داخل شده و بلعیده شوند.
پوپولیسم و سوسیالیسمِ افراطی گودالهای عمیقیست که این نسل از مدیران را با تهدید روبرو میکنند.
عمده شرکتهای فولادی بصورت سهامی عام یا خاص مدیریت شده و مدیران مجبورند در مجامع خود سهامداران را قانع کنند که فعالیتشان عمدتا در جهت منافع آنهاست.
بهتر است مدیران فولادی بدانند که هرگونه فعالیت در جهت ترمیم حقوق کارگران یا انجام مسئولیتهای اجتماعی را در راستای حفط منافع کلان شرکت و سهامداران انجام دهند نه کسب محبوبیت میان کارگران و مدیران محلی.
صندلی مدیریت شرکتهای فولادی بسیار بیرحمتر از آنچه هست که برخی مدیران نسل جدید گمان میکنند و هرگونه اشتباه در این راستا ممکن است آنها را درگیر نهادهای نظارتی و حتی امنیتی کرده و مشکلاتی را برای خود و خانوادهشان ایجاد کنند.
در سیستم گوارش هر فرد باکتریهایی وجود دارد که اگر به اندازه باشد، آن فرد زیستِ سالمی خواهد داشت اما اگر این باکتریها از حدی فراتر روند، هلیکوباکتری در آن فرد ایجاد خواهد کرد و در صورتی که به موقع درمان نشود ممکن است سیستم گوارشی فرد را با بیماریهای لاعلاجی چون سرطان معده و روده مواجه کند.
گرایشهای پوپولیستی، سوسیالیستی و چپگرایی نیز به مانند باکترهای موجود در سیستم گوارشی افراد تا حدی قابل قبول است اما اگر فراتر رود نظامِ مدیریتی کشور نه تنها آن فرد را تحمل نمیکند بلکه با مشکلات و چالشهای متعددی روبرو خواهد کرد.
در میان نسل جدید مدیران فولادی این خطر وجود دارد که در دام سیاهچالههای پوپولیستی و مسئولیتهای اجتماعی بیافتند.
بهتر است آنها متوجه این موضوع باشند که ترمیم حقوق کارگران و در نظر گرفتن رفاهیات برای آنان حد و اندازهای دارد و نباید از آن عبور کنند چون ممکن است با چالش کمبود منابع و بحرانهای کارگری مواجه شوند.
انجام مسئولیتهای اجتماعی و ساخت و سازهایی که در حیطه فعالیتهای آنان نیست نیز اندازهای مشخص دارد و بهتر است آنان حدود این مسئولیتها را بشناسند.
در غیر اینصورت نخواهند توانست مدیریت منسجمی داشته باشند و عملا کار بهجایی خواهد رسید که آنها مجبور شوند جورِ شهرداری، شورای شهر و ادارات آموزش و پرورش، راه و شهرسازی، برق و آب و فاضلاب را نیز بکشند.
سیاهچاله مسئولیتهای اجتماعی به این دلیل ایجاد میشود که تقاضای مردمِ محلی، مقاماتِ اجرایی و مذهبی شهرها و استانها و همچنین نهادهای فرهنگی و رسانهای تمامی ندارد و اگر مدیران در این موضوع استراتژی مشخصی نداشته باشند مجبور خواهند شد تمام نیازهای یک شهر و استان از شیر خشک بچه گرفته تا تهیه قبر برای رفتگان را برعهده بگیرند.
لازم است تا نسل جدید مدیران فولادی تا آنجا که میتوانند از پوپولیسم و سوسیالیسم افراطی فاصله گرفته و خود را مسئول افزایش تولید، اجرای طرحهای توسعهای و ایجاد زیرساختهای لازم کرده و منافع سهامداران را لحاظ کنند نه اینکه همزمان هم مدیر عامل یک شرکت فولادی باشند و هم شهردار و هم رئیس ادارات آموزش و پرورش، ورزش و جوانان و راه و شهرسازی!
مطالب مرتبط