به گزارش بیرونیت به نقل از دنیای معدن، در دو سال اخیر یکی از جدی ترین بحث های صنعت سیمان در ابتدای تابستان و مقارن با شروع قطعی های برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده برق این صنعت، افزایش قیمت این محصول زیربنایی است. از سال گذشته و پس از راه اندازی معاملات سیمان در بورس کالا علیرغم تمام کاستی ها، کشف نرخ این محصول تا حد زیادی به صورت شفاف صورت گرفت. شفاف بودن نرخ سیمان در بورس کالا می تواند به تقاضا کنندگان و عرضه کنندگان کمک کند تا یک نرخ مرجع در بازار داشته و معاملات خود را بر آن اساس انجام دهند. از سوی دیگر در صورتی که سیمان در رینگ صادراتی بورس کالا نیز عرضه شود، این موضوع موجب خواهد شد خریداران از هر نقطه دنیا قیمت ها را به صورت آنلاین رصد کنند. به این ترتیب شفافیت قیمتی موجب خواهد شد تعداد بیشتری خریدار خارجی به ایران بیایند و از محصولات داخلی استقبال کنند.
با این وجود دولت همچنان به انحای مختلف در صدد کنترل بازار سیمان حتی در بورس کالا از طریق دستورالعمل ها و بخشنامه ها می باشد.
با شروع فصل گرما و آغاز قطعی برق صنایع بویژه سیمان، رفته رفته قیمت این محصول در بورس کالا افزایش یافت به گونه ای که در سال گذشته هر تن سیمان فله تیپ ۲ حداکثر تا نرخ ۱۲ میلیون ریال و امسال تا این تاریخ نیز با حداکثر نرخ ۱۶ میلیون ریال معامله شده است که حدود سه برابر قیمت این محصول در حالت عادی است.
با این وجود یک سوال اساسی مطرح است که: این افزایش قیمت، چه تاثیری بر بهای تمام شده کالا های نهایی خواهد داشت که سیمان به عنوان یکی از کالا های واسطه ی آن است؟ به عبارت دیگر آیا می توان گرانی مسکن را به عنوان اصلی ترین بازار مصرف سیمان در کشور، به دلیل افزایش قیمت سیمان دانست؟
بر اساس برآورد های کارشناسی، میزان سیمان مصرفی جهت ساخت یک متر مربع ساختمان مسکونی حدود ۲۰۰ کیلوگرم می باشد.
از طرف دیگر بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار، میانگین قیمت مسکن شهر تهران در خرداد ماه ۱۴۰۱ با افزایش ۷.۱ واحد درصدی نسبت به اردیبهشت ماه به بیش از ۴۱۴ میلیون ریال رسیده است. میانگین قیمت یک متر مربع مسکن شهر تهران در بهار ۱۴۰۰ معادل ۳۵۶ میلیون ریال بوده که نشان از رشد ۱۶.۳ درصدی این قیمت در خرداد نسبت به میانگین فصل بهار سال گذشته دارد. اگر این ارقام را به ۳۰ شهر منتخب دیگر جامعه آماری گزارش مرکز آمار تعمیم دهیم به قیمت میانگین ۸۵.۳ میلیون ریال برای این ۳۰ شهر به غیر از تهران خواهیم رسید؛ بنابراین با احتساب هر تن سیمان معادل متوسط ۵.۵ میلیون ریال، نسبت ارزش سیمان مصرفی به ازای هر متر مربع منزل مسکونی در شهر تهران در حال حاضر، میزان بسیار ناچیز ۰.۲۶ درصد و برای ۳۰ شهر منتخب ۱.۳ درصد می باشد.
در صورتی که گرانترین قیمت معامله شده سیمان در بورس کالا را مد نظر قرار دهیم، نسبت ارزش سیمان مصرفی به ازای هر متر مربع منزل مسکونی در شهر تهران ۰.۷۷ درصد و برای ۳۰ شهر منتخب ۳.۷ درصد خواهد بود.
از سوی دیگر اگه بهای تمام شده یک متر مربع ساختمان مسکونی را به طور متوسط در تمام مناطق حدود ۸۰ میلیون ریال در نظر بگیریم (بر اساس محاسبات سازمان نظام مهندسی)، تنها حدود ۱.۲ تا حداکثر ۴ درصد بهای تمام شده ی یک ساختمان مسکونی مربوط به سیمان است که بسیار ناچیز بوده و سهم بسیار اندکی در افزایش نرخ مسکن خواهد داشت.
با توجه به محاسبات فوق، پاسخ این سوال که آیا می توان گرانی مسکن یا لااقل بخش مهمی از آن را به دلیل افزایش قیمت سیمان دانست یا نه، منفی خواهد بود؛ بنابراین به نظر می رسد در صورتی که دولت دخالت های خود را بر سیمان در بورس کالا به منظور کنترل قیمت کنار بگذارد و قیمت به صورت کاملا آزاد نیز تعیین گردد، از یک طرف این آزادسازی واقعی قیمت تاثیر بسیار ناچیزی بر بهای تمام شده ساخت و ساز داشته، و از طرف دیگر سود واقعی شرکت های تولید سیمان و نیروی انسانی شاغل در آن ها را تضمین کرده و موجبات حمایت از این صنعت زیربنایی را فراهم خواهد کرد.
مطالب مرتبط