در شرایطی که اقتصاد معدن یکی از بخشهای قابل اعتماد در بسیاری از کشورهای دارای پتانسیلهای معدنی است، توجه به جذب سرمایههای داخلی و خارجی در واقع پاشنه آشیل و رمز بقاء آن شناخته میشود.از این رو کشورهای دارای پتانسیلهای معدنی در تلاش هستند با استفاده ازامتیازهای متفاوتی که در اختیار دارند سهم بالاتری از سرمایههای سرگردان را به خود جلب کنند تا سهم صنعت در اقتصاد آنها بالاتر از گذشته قرار گیرد.
در این زمینه نهادهایی تشکیل میشوند که حکم پل ارتباطی با سرمایهگذاران را داشته و درواقع با کارکرد حاکمیتی و حمایتی ،علاقمندان را به این بخش ترغیب می کنند. در ایران این وظیفه بر عهده صندوق بیمه سرمایهگذاری فعالیتهای معدنی قرار گرفته است.
در همین زمینه جام جم مصاحبهای اختصاصی با فرید دهقانی، مدیرعامل این صندوق داشته که در ادامه میخوانیم:
*به عنوان اولین سوال اصلیترین دلیل شکلگیری صندوق چیست؟
صندوق بیمه سرمایهگذاری فعالیتهای معدنی، نهادی حاکمیتی در بخش معدن است و صددرصد سهام این صندوق نیز دولتی و متعلق به دولت است که از سال 1380 با برخی ماموریتهای ویژه تشکیل شد و یکی از اصلیترین رسالت صندوق هم پوشش ریسک اکتشاف بوده است.
*یعنی فقط در زمینه اکتشاف ورود پیدا کردهاید؟
خیر؛ یکی از ماموریتهای صندوق کاهش ریسک اکتشاف است؛ البته این نکته از آنجا مهم است که براین باوریم هرگونه سرمایهگذاری و توسعه در بخش معدن از این مرحله یعنی اکتشاف آغاز میشود. بطور کلی تا ندادیم داشتهها و پتانسیلهای موجود کشورمان چیست نمیتوانیم انتظار داشته باشیم سرمایهگذاران برای ورود به این عرصه تشویق شده و سرمایهگذاری کنند. پس تاکید میکنم توسعه معادن مبتنی بر اکتشاف است. بطورکلی اکتشاف معادن مرحلهای بسیار پرریسکی است و هزینه بالایی هم میطلبد بنابراین خیلی از صاحبان سرمایه زیاد تمایلی به ورود در این بخش ندارند و صندوق قرار است ریسک این بخش را برای صاحبان سرمایه به حداقل برساند.
*با توجه به این رسالت مهم در بخش معدن چطور اسم صندوق زیاد مطرح نیست؟
به نکته خوبی اشاره کردید؛ متاسفانه هنوز جامعه معدنی ایران با واقعیت و توانمندیها و کارکرد صندوق آشنا نیست و به همین دلیل در تلاش هستیم تا ابتدا به بخش صاحبان معادن کوچک و متوسط اطلاعاتی از عملکرد و توانمندیهای صندوق ارایه کنیم . به این ترتیب نه تنها روند ارایه خدمات بلکه به نوعی جریان متفاوتی از ارایه نقدینگی مورد نیاز این بخش از معادن ایجاد خواهد شد. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم شما میدانید کرمان اولین استان معدنی کشور است. کرمان بالای نصف حقوق دولت کشور را پرداخت میکند، به همین خاطر این استان در بخش معدن بسیار مهم است. جالب است که بسیاری از معدنداران معادن کوچکش از نحوه فعالیت و رسالت این صندوق در جامعه معدنی هیچگونه خبری ندارند.
*شما اشاره کردید پوشش ریسک اکتشاف اولین دلیل شکلگیری صندوق است؛ سایر موارد چیست؟
خوب؛ با درنظر گرفتن اینکه اقتصاد ایران متاسفانه بانک محور است لازم به ذکر است وهرگونه فعالیت صنعتی و معدنی نیازمند تامین منابع مالی است و از آنجا که موضوع اکتشاف در معادن حجم بالایی از نقدینگی را لازم دارد اصولا بخش خصوصی چنین امکانی ندارد و باید تامین مالی از سوی بانک صورت پذیرد درحالی که پروانه بهرهبرداری و مجوزهای اکتشاف به دلیل ریسک بالای بهره برداری ، برای بانک به عنوان وثیقه قابل قبول نیست. از این رو صندوق به عنوان واسطه میان بخش خصوصی و بانک شرایط دریافت وام برای متقاضی را فراهم می کند.
*آیا در بخش ماشینآلات نیز ورود پیدا کردید؟
این بخش هم یکی دیگر از کارکردهای صندوق است. طی بررسیهای انجام شده به این نتیجه رسیده شد که فعالان بخش معدن برای تامین ماشینآلات خود باز باید از طریق بانکها تامین مالی داشته باشند که مشکل تامین وثیقههای مورد نیاز قابل توجه بود به همین دلیل رسالت دیگری هم برای صندوق ایجاد شد به این ترتیب که متقاضیان وام برای تامین ماشینآلات فقط در بخش معادن کوچک میتوانند با رهنگذاشتن ماشینآلات مورد نظر نزد این صندوق بیمهنامه و ضمانتنامههایی را دریافت کنند که بانک براساس آنها وام مورد نیاز را طبق دستورالعملهایش پرداخت میکند. البته صدور این ضمانتنامه در ققالب بررسیهای کارشناسان و تایید طرح از نظر اقتصادی خواهد بود.
*به بررسی کارشناسان اشاره کردید بسیاری از فعالان صنایع مختلف از طولانی شدن پروسههای بررسیکارشناسی گلایه دارند آیا این صندوق هم چنین مشکلی دارد؟
خیر؛ اگر همه مدارک تکمیل باشد و از طریق درگاه اینترنتی مدارک ارسال شده باشد از زمان ورود اطلاعات تا زمان صدور ضمانتنامه حداکثر 40 روز زمان لازم است. بنابراین زمان طولانی نیست که فعالان معدنی از آن گلایه داشته باشند. فراموش نکنید قبلا اشاره کردم که اصولا بسیاری از معادن کوچک بخش خصوصی خبر دقیقی از فعالیت ما ندارند. اجازه دهید بار دیگر از فرصت استفاده کنم و بگویم کل رسالت این صندوق حمایت حاکمیتی از بخش معدن است برای توسعه فعالیتهای بخش معدن با یک قید بسیار مهم است و این قید مهم صرفا حمایت از معادن کوچک بخش خصوصی تعیین شده. بنابراین به معادن دولتی یا خصولتی هیچ خدماتی ارایه نمیکنیم. پس این صندوق به عنوان یک نهاد حاکمیتی برای توسعه فعالیتهای بخش خصوصی در بخش معدن تاسیس شده که در زنجیرههای مختلف ارزش دارد حمایتهای خودش را انجام میدهد.
*سرمایه صندوق امروز چقدر است؟
سرمایه صندوق تا این لحظه که با هم صحبت میکنیم 143 میلیارد تومان است.
*این رقم با توجه به پتانسیلهای معدنی ایران منطقی است؟
خیر؛ برآورد ما این است که باید حداقل 1000 میلیارد تومان سرمایه صندوق باشد.
*برنامهای برای رسیدن به آن است؟
حتما. ما 143 میلیارد تومان را انشاالله تا آخر سال ثبت میکنیم. گام بعدی سال بعد، افزایش سرمایه تا 350 میلیارد تومان است، گام بعدی 700 و گام بعدی تا سال 1400، 1000 میلیارد تومان است. ما در سه گام سرمایه صندوق را به 1000 میلیارد میرسانیم.
*همانطور که شما میدانید معادن و صنایع معدنی ما تا سال 1404 باید رشد قابل توجهی داشته باشد این سرمایه صندوق با توجه به برنامههای توسعهای تا سال یاد شده کافی است؟
اینکه تارگت ما به آن به برنامه مورد نظر میخورد یا خیر، یک مقولهای است که باید بررسی دقیق در آن داشته باشیم و خارج از این مبحث است. نکته اینجاست که ما چقدر میتوانیم خودمان را با توجه به زیرساختهایی که داریم گسترش دهیم. ما اگر بتوانیم به 1000 میلیارد برسیم، میتوانیم 7000 میلیارد تومان در بخش معدن ایجاد اعتبار کنیم که به نظرم برای اندازه صندوق 7000 میلیارد تومان عدد خوبی صرفا در معادن کوچک است.
*مطرح شده که اکتشاف در ایران از برنامهها عقب است. چطور پس اصلیترین نکته برای این صندوق، اکتشاف انتخاب شده است؟
اجازه دهید بگویم آماری که درباره اکتشاف معادل در رسانهها و دیگر محافل مطرح شده زیاد مستند نیست. مثلا گفته شده 25 درصد کل ایران اکتشاف شده یا متوسط اکتشاف 50 متره یا از این دست آمارها که همه میگویند ولی تاکنون هیچ سندی درباره این حرفها ارایه نشده. بطور کلی نباید فراموش کنیم زنجیره فعالیتهای معدنی از نقشههای پایه زمینشناسی، ژئوفیزیک و ژئوشیمیایی، پیجویی، اکتشافات مقدماتی، اکتشافات تکمیلی، استخراج و فرآوری تشکیل شده است. این زنجیره به صورت عرضی نیست بلکه به صورت طولی در امتداد هم قرار گرفته است.
زنجیره طولی یعنی اگر حلقه اول تشکیل نشود حلقه دومی نخواهیم داشت. حلقه اول نقشههای پایه ژئوفیزیک، ژئوشیمیایی و پیجویی، جزو وظایف حاکمیتی یک کشور است که تصمیمگرفته صنعت معدن خود را گسترش داده و از آن استفاده بهینه داشته باشد. اگر همه این دو سه موردی که عرض کردم، توسط حاکمیت سرمایهگذاری شود، بخش اعظمی از دادههای بیس مربوط به نواحی در اختیار سرمایهگذار بخش خصوصی قرار میگیرد؛ آن وقت اکتشافات یک مقوله اقتصادی میشود، به عبارتی شرکتهای داخلی و بینالمللی خودبهخود میآیند برای سرمایهگذاری در بخش اکتشاف. زمانی که سرمایهگذاری در بخش اکتشاف صورت میگیرد، از هر صد محدودهای که برای اکتشاف سرمایهگذاری میکنند، 9 یا 10 تا معدن اقتصادی میشود که از آنها دو یا سه تا معدن خوب درمیآید. با فروش آن معادن عملا این مقوله اکتشافات تکمیلی؛ یک مقوله اقتصادی تلقی میشود که دارای سود است.
*اشاره کردید سرمایهگذاری در این زمینه امری حاکمیتی است؛ آیا حاکمیت در این زمینه درست عمل کرده است؟
اجازه دهید پاسخ شما را اینگونه بدهم که چون اتفاقات یاد شده به صورت سیستماتیک در ادوار گذشته توسط حاکمیت صورت نگرفته، بنابراین اکتشاف در ایران یک مقوله کاملا پرریسک تلقی میشود، چون اطلاعات قابل تکیه و اطلاعات درست و جامعی در حلقه اول نداریم.
*پس موضوع اکتشاف که صندوق برای آن تشکیل شده عملا به حاشیه خواهد رفت؟
خیر اصلا اینطور نیست؛ اینکه صندوق در این پروسه کجا قرار میگیرد، باید درنظر داشته باشید که صندوق در پروسه اکتشافات تکمیلی قرار میگیرد. اکتشافات اولیه باید توسط مجموعههای دیگری از حاکمیت مثل سازمان زمینشناسی باید تامین شود. بنابراین عقبافتادگی بخش معدنی ایران با توجه به پتانسیلی که متصور هستید شکل گرفته است. ولی واقعیت این است که ما اکتشافات آنچنانی در عمق انجام ندادیم. ما بعد از تکمیل اطلاعات خودمان است که تازه میفهمیم چی و کی هستیم و از لحاظ پتانسیل و ظرفیت کجای دنیا قرار داریم.
*خوب حالا کجای کار هستیم؟
به نظر من تامین منابع مالی بخش اکتشاف باید ارزانقیمت باشد و قرضالحسنه باشد، به همین خاطر به سمت منابع دولتی، وجوه اداره شده در وزارتخانه رفته است، ولی ظرفی که درست کردند متناسب با پتانسیل کشور نیست. این ظرف باید خیلی خیلی بزرگتر شود. به اصطلاح همخوانی بین حجم وجوه اداره شده در اختیار اکتشاف،سرمایه صندوق وخواسته و مطالبه معدنداران وجود ندارد که ما داریم این کار را انجام میدهیم.
*مگر چند معدن کوچک داریم؟
براساس آماری که من در اختیار دارم حدود 9000 معدن داریم که حدود 6000 عدد از آن فعال است البته آمار دقیق ندارم ولی نزدیک به واقعیت است. بالای 94 درصد معادن ما معادن کوچک است. یعنی 5700 یا 800 کوچک هستند.
*این تعداد معدن کوچک همه جای دنیا متعارف است؟
آن یک موضوع دیگری است که آیا معادن کوچک اصلا نیاز است که در ایران گسترش پیدا کنند یا نه؟ اما موضوع برمیگردد به بسیاری از پارامترهایی که در ایران وجود دارد. یک عده میگویند ما چون اکتشافات سیستماتیک نداشتیم، معادن پرسود و ذخایر بزرگی به دست نیاوردیم. چون به دست نیاوردیم، هر فردی یک محدوده پیدا کرده آنجا را به نام خود و به عنوان یک معدن ثبت کرده است. ولی بپذیریم فعلا ساختار بخش معدن ایران به این صورت شکل گرفته است. البته یکی از مشکلات اصلی معادن ما نیز همین تعداد زیاد معادن کوچک است که با اندک تغییری در قیمتهای جهانی این معادن از فعالیت اقتصادی خود باز میمانند.
*برسیم به موضوع تحریمها؛ بخش معدن از این شرایط چه ضربهای خواهد خورد؟
بخش معدن جزو بخشهایی است که کمترین تاثیرپذیری از تحریم و آخرین مراحل از تاثیرپذیری را بخش معدن خواهد داشت. دلیلش این است که ما اساسا تکیهمان بر ذات رانت زمین است. ما صادراتگرا هستیم. محصولاتمان همه صادراتی است. ما بیشترین تاثیرپذیریمان در بحث تحریمها مربوط به ماشینآلات و قطعات یدکی قطعا خواهد بود. بنابراین اگر در قطعات یدکی تدبیر نکنیم و نسبت به تامین آنها تدبیر ویژهای نداشته باشیم، ماشینآلات معادن زمینگیر خواهد شد.
در مورد انتقال پول در بخش خصوصی هم بخش خصوصی همیشه بلد بوده چطور کارش را پیش ببرد. شاید یک کم هزینه داشته باشد ولی انجام میدهد.
*نظر شما درباره حقوق و عوارض دولتی معادن چیست؟
من نه مسئولیت این کار را دارم و نه به این کار ورود میکنم، ولی عوارض یک چیز دولتی است. طبق قانون، دولت از یک تا 10 درصد از ارزش ماده معدنی مستخرجه است که سر معدن اخذ میشود، ولی آن چیزی که اکنون گرفته میشود، بسیار کمتر است. به دلیل اینکه دولت تصمیمگرفته از بخش معدن حمایت کند. اینکه اکنون با توجه به میزان استخراج، میزان فروش، میزان صادرات معدنداران عوارض مربوطه را پرداخت میکنند یا نمیکنند این را واقعا نمیدانم. ولی چیزی که در این چند سال اخیر میدانم با توجه به اعتمادی که به معدنداران بابت خوداظهاریشان هست و افزایش سرمایه اجتماعی در بخش معدن و همچنین افزایش قیمت جهانی مواد معدنی، میزان اخذ حقوق دولتی افزایش پیدا کرده است.
*با تمام این موارد به نظر شما سهم معدن از اقتصاد ایران منطقی است؟
نه منطقی نیست. سهم بخش معدن حدود 1.5 یا 1.3 است از جی دی پی که با صنایع معدنی به 5.6 درصد. اصلا منطقی نیست، بالای 24 درصد ارزش صادرات غیرنفتی ما متعلق به بخش معدن است. این 1.4 درصد هیچ تناسبی با این ندارد. باید افزایش پیدا کند.