سیمان مادهای چسبنده است که قابلیت چسبانیدن ذرات به یکدیگر و به وجود آوردن جسم یکپارچه و محکم از ذرات متشکله را دارا است و از ترکیب مصالح آهکی، رس و اکسیدهای معدنی در دمای بالا ساخته میشود. به جسم حاصل پس از حرارت دادن، کلینکر میگویند و از آسیاب کردن آن به همراه مقدار مناسبی سنگ گچ، سیمان تیپهای مختلف حاصل میشود. سیمان پرمصرفترین ماده جهان پس از آب و نخستین محصول صنعتی است که با در نظر گرفتن استانداردهای مربوطه تولید شده است. تولید صنعتی سیمان پرتلند از اوایل قرن ۱۹ با کورههای دارای ۵ ً تن ظرفیت در هفته که کاملا شبیه به کورههای آهکپزی بوده شروع و به مرور هماهنگ با افزایش تقاضا برای این کالای معجزهگر، ابداعاتی در ساختمان کورهها و نحوه تولید صورت گرفت. بالاخره با ابداع کورههای دوار، قدم عظیمی در جهت پاسخگویی به بازار مصرف برداشته شد. ثمره ۸۰ سال کار و استفاده از تکنولوژی دوار سیمان، منتهی به ساخت کورههایی با ظرفیت ۱۰۰، ۰۰۰ تن کلینکر در روز شد. اکنون هزاران کوره در کلیه نقاط دنیا هرجا که معادن سنگ آهک و خاک رس وجود داشته باشد، مشغول به تولید سیمان است. مواد اولیه تولید سیمان شامل آهک، رس، سیلیس و اکسیدهای معدنی است. شکل ۱ فرآیند تولید سیمان را نشان میدهد.
نگاهی به بازارهای جهانی
درحالحاضر سیمان در بیش از ۱۵۰ کشور تولید میشود. تولید جهانی بیش از ۴.۰۰۰ میلیون تن است و مصرف سرانه چیزی بیش از ۵۲۰ کیلوگرم به ازای هر نفر در سال برآورد میشود. کشور چین به تنهایی بیش از نیمی از سیمان جهان را تولید میکند. حجم تولید سیمان در چین از حدود ۵۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۰، به بیش از ۲.۰۰۰ میلیون تن در دهه اخیر رسیده است. این آمار نشان میدهد که رشد تولید جهانی سیمان در دو دهه اخیر عمدتا به واسطه افزایش تولید چین بوده و سایر نقاط جهان سهم بزرگی از رشد تولید نداشتهاند. از آنجا که هم محصول نهایی سیمان و هم مواد اولیه مورد نیاز آن بسیار سنگین بوده و هزینه حملونقل چشمگیر است این کالا نسبتا غیرقابل تجارت است. تجارت جهانی سیمان بین ۴ تا ۵ درصد تولید است که در بهترین سالهای رونق اقتصادی این عدد به ۷ درصد رسیده است، در ایران این نسبت ۲۴ درصد است.
وضعیت صنعت سیمان در داخل کشور
سابقه ورود سیمان به ایران مربوط به زمان ساخت بناهایی نظیر کلیسا، سفارتخانه و تأسیسات بندری است که توسط برخی کشورهای خارجی صورت گرفته است. با شروع قرن ۱۴ هجری شمسی، سرعت گسترش کارهای زیربنایی در ایران همزمان با تحولات صنعتی جهانی به گونهای گسترده شد که کیفیت و با شروع احداث راه آهن سراسری، ضرورت استفاده از سیمان برای ساخت پلها، تونلها و کمیت محصولات ساختمانی پاسخگوی نیازها نبود و خصوصا ایستگاهها کاربرد وسیعتری یافت؛ بنابراین دولت به واردات سیمان اقدام میکرد و به همین دلیل هر ساله بر حجم واردات افزوده میشد، به طوری که در سال ۱۳۱۴، ایران چهارمین کشور واردکننده سیمان در جهان به شمار میرفت.
ناگفته نماند که ایران به لحاظ جغرافیایی توسط سلسله کوههای آهکی احاطه شده است، از اینرو مواد اولیه در آن به وفور یافت میشود که از آن برای تولید سیمان استفاده میشود. با توجه به فراهم بودن شرایط جغرافیایی و نیاز کشور به این کاال، دولت تصمیم به تأسیس کارخانه سیمان در ایران گرفت. در سال ۱۳۰۷ مطالعات و بررسیهای لازم برای ایجاد نخستین کارخانه سیمان و همچنین برآورد ذخایر مواد اولیه موردنیاز این پروژه آغاز شد. در سال ۱۳۰۹ قراردادی با شرکت دانمارکی «اف ال اسمیت» در راستای ایجاد این کارخانه موسوم به سیمان ری با ظرفیت تولید ۳۰ هزارتن در سال، منعقد و در ۸ دی ۱۳۱۲ نخستین کوره سیمان ایران در هفت کیلومتری جنوب تهران نزدیک کوههای بیبی شهربانو و کوه سرسره به بهرهبرداری رسید.
در پایان سال ۱۳۵۷ تعداد شرکتهای سیمانی به ۱۲، تعداد کارخانهها به ۱۵، ظرفیت اسمی گروهها به ۷ میلیون تن در سال و ظرفیت پروژههای در دست اقدام به ۹ میلیون تن در سال رسیده بود، همچنین ظرفیت کورهها به ۲۵ هزار و ۷۵۰ تن در روز و ظرفیت پروژههای در دست اقدام به ۲۹ هزار و هشتصد و پنجاه تن در روز رسیده بود. پس از سال ۱۳۵۷ با توجه به شرایط بعد از انقلاب و خروج بسیاری از سرمایهداران و مدیران، دولت عهدهدار کارخانههای بزرگ شد. با وقوع انقلاب، ۱۱ پروژه از ۱۳ پروژه در حال اجرای مربوط به برنامه عمرانی پنجم قبل از انقلاب، ناتمام ماندند و مراحل بهرهبرداری از این طرحها بهتدریج طی سالهای بعدی دنبال شد تا اینکه در سال ۱۳۶۵ کل ظرفیت سیمان کشور به حدود ۱۷ میلیون تن رسید. البته واحدهای کوچکی از جمله سیمان ری تعطیل شدند.
رشد مصرف سیمان از سال ۱۳۵۹ به دلیل رشد جمعیت، بازسازی خرابیهای جنگ تحمیلی، افزایش ساختوساز و پروژههای عمرانی و همچنین نرخ پایین سیمان دولتی بهطور پیوسته افزایش یافت. به همین دلیل در این سالها همواره کمبود عرضه وجود داشت. رشد صنعت سیمان بعد از سال ۱۳۸۲ بهبود چشمگیری یافت و حمایتهای اتخاذ شده موجب رشد بیش از ۱۰۰ درصدی ظرفیت این صنعت شد، به طوری که از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۵ ظرفیت سیمان کشور با ۱۵۶ درصد رشد، از ۶.۳۲ میلیون تن به ۵.۸۳ میلیون تن در سال رسید. در این سالها همواره کمبود عرضه سیمان به نسبت تولید وجود داشته است که در نهایت در سال ۱۳۸۷، تولید سیمان توانایی پاسخگویی به تقاضای داخل را پیدا کرد. بعد از سال ۱۳۹۲ با وجود اینکه ظرفیت تولید سیمان همچنان در کشور افزایش مییافت، به دلیل رکود در بخش مسکن و پروژههای عمرانی، بازار تقاضا در داخل کشور برای این محصول با مشکلاتی مواجه شد. از سوی دیگر، با ظهور گروههای تروریستی در عراق و افزایش ناامنیهای سیاسی و اقتصادی در این کشور، بزرگترین بازار صادراتی ایران تحت تأثیر قرار گرفت. تولید سیمان متأثر از بازار تقاضا تحت تأثیر عوامل مذکور روند کاهشی پیدا کرد، به طوریکه تولید در سال ۱۳۹۵ نسبت به اوج تولید ۲۰ درصد کاهش یافت. در این سالها صنعت سیمان با چند چالش مواجه شد که سبب ایجاد مازاد عرضه شدیدی در این صنعت شد. این چالشها ریشه در ۴ موضوع اصلی دارند:
۱- رکود اقتصادی کشور که تأثیری بسیار جدی بر صنعت ساختمانسازی داشته و ساختوساز را به شدت کاهش داد. این موضوع باعث شد که میزان تقاضا برای سیمان به عنوان یکی از مهمترین مواد اولیه ساختوساز به شدت کاهش پیدا کند.
۲- کاهش بودجههای عمرانی کشور، تأثیری مستقیم بر کاهش مصرف سیمان در کشور داشت و مصرف سیمان در کشور را پایین آورد.
۳- وقوع جنگ در کشورهای همسایه و منطقه مانند سوریه، عراق، افغانستان و… و همچنین اعمال محدودیتهای شدید از سمت کشورهای همسایه همچون عراق برای واردات سیمان، باعث شده تا آمار صادرات سیمان از کشور به شدت کاهش پیدا کند و واحدهایی که در سالهای گذشته بهخصوص در استانهای مرزی (در غرب کشور) با نیمنگاهی به صادرات راهاندازی شدند، با چالش روبهرو شوند.
۴- شرایط ایجاد شده به موجب صدور مجوزهای متعدد و پروانههای بهرهبرداری کارخانههای سیمان و افزایش ظرفیت واحدهای موجود در استانهای مختلف کشور، بدون داشتن برنامه توسعهای و پیشبینی نسبت به نیاز و تقاضای داخلی و خارجی.
در نهایت با توجه به مشکلات عنوان شده، کارخانههای سیمان با کاهش ظرفیت عملیاتی مواجه شدند و از طرفی با توجه به عدم سرمایهگذاری مناسب در این صنعت در سالهای اخیر، برخی از ظرفیتها نیز عملا از دست رفته است. همچنین، تغییر الگوی مصرف در سالیان اخیر، در کنار قیمتگذاری دستوری در صنعت و پایین نگه داشته شدن نرخ سیمان، سبب بهبود تقاضا برای آن شده است. ناگفته نماند جهش ارزی در سالهای اخیر نیز موجب بهبود تقاضای اولیه بوده است. نکته دیگر اینکه قطعی برق در تابستان و از طرفی کمبود سوخت در زمستان، سبب شده است که در حدود ۱۰ درصد از ظرفیت سالیان گذشته از دست برود.
شرایط صنعت سیمان در بازار سرمایه
در بازار اول و دوم بورس و فرابورس بیش از ۳۵ شرکت سیمانی حضور دارند. ارزش بازار شرکتهای صنعت سیمان در حدود ۱ درصد ارزش بازار سرمایه را تشکیل میدهد. سهام شناور این گروه به طور متوسط ۲۶ درصد است. بتای صنعت نیز به طور متوسط در سه سال گذشته ۸/۰ بوده است.
در یک سال اخیر بازدهی گروه به طور متوسط، منفی ۳۳ درصد بوده است. این در حالی است که بازار بورس و فرابورس در این مدت ۶ درصد بازدهی ثبت کرده است. به طور میانگین در ۱۰ سال اخیر، بازدهی متوسط سالانه گروه، ۴۹ درصد ثبت شده است که برابر با متوسط بازدهی ۴۹ درصدی بازار سرمایه بوده است. قابل ذکر است که شاخص کل از سقف تاریخی خود ریزش ۳۰ درصدی داشته و این عدد برای صنعت، ۴۵ درصد ثبت شده است. در سال ۱۴۰۰ نیز صنعت از سقف ثبت شده، ۳۰ درصد اصلاح قیمتی را تجربه کرده است ولی شاخص کل، افتی به میزان ۱۵ درصد داشته است. صنعت و شاخص کل از کف قیمتی سال ۱۴۰۰ به ترتیب ۱۶ و ۳۰ درصد رشد را تجربه کردهاند.
در سالهای ۹۰ تا ۹۳ با توجه به پروژه مسکن مهر، تقاضای مناسب داخلی و داشتن بازارهای داخلی، حجم فروش شرکتها در اعداد مناسبی بالاتر از ۵۰ میلیون تن بوده است. پس از آن با توجه به مشکلاتی که در قسمتهای قبل ذکر شد شاهد کاهش جدی سودآوری شرکتها به دلیل کاهش مقدار فروش و افزایش هزینه آنها بودهایم. در سه سال گذشته نیز با توجه به افزایش نرخ دلار و تقاضای مصرفی ایجاد شده شاهد بهبود سودآوری صنعت تا بیش از ۴ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ بودهایم.
در حدود ۷۰ درصد از داراییهای شرکتها، مختص به داراییهای جاری است. در چهار فصل منتهی به شهریور ۱۴۰۰، حجم داراییهای شرکتها به بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان رسیده است. در بخش بدهی نیز شاهد هستیم که حجم بدهی از بیش از ۴ هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به بالغ بر ۷ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ رسیده است. حسابهای پرداختنی نیز بیشترین بخش از بدهیهای صنعت سیمان را به خود اختصاص داده است. این صنعت در چهارفصل منتهی به شهریورماه ۱۴۰۰، معادل ۵ هزار میلیارد تومان جریانات نقد ناشی از عملیات بهدست آورده است و در حدود ۱ هزار میلیارد حدوداً تومان دارایی و سرمایهگذاری واگذار کرده است. در مقابل، در صنعت سیمان ۲.۵ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری خریداری شده است و ۵۰۰ میلیارد تومان مخارج سرمایهای در داراییهای ثابت داشتهایم. ارقام دریافتی و پرداختی بابت اصل تسهیلات در حدود ۱.۳ هزار میلیارد تومان گزارش شده است و با توجه به تقسیم سود حداکثری در صنعت، شاهد خروج ۲.۵ هزار میلیارد تومان جریان نقد از صنعت بودهایم.
آینده صنعت سیمان
صنعت سیمان در سالهای ۹۳ تا ۹۶ به دلیل وجود عواملی چون سرکوب ارزی، قیمتگذاری دستوری، رقابت منفی و همچنین عدم توسعه اقتصادی و رکود اقتصادی، وضع تعرفه و محدودیت از طرف همسایگان، نرخ بهره بالا و مشکلات شدید نقدینگی، در دشوارترین برهه تاریخ خود قرار داشته است، به گونهای که برای ادامه حیات خود اقدام به تولید و فروش کردهاند. این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرده که عدم بهروز رسانی تجهیزات سبب شده است که در شرکتها صرفاً حدود ۱۰ میلیون تن از ظرفیت گذشته از بین برود.
در چند سال گذشته عواملی همچون ارزان بودن نسبی سیمان نسبت به سایر محصولات، پیدا شدن بازارهای صادراتی جدید، تغییر الگوی مصرف سیمان در ساختوساز، جهش ارزی در کشور و هماهنگی شرکتها برای تنظیم بازار، سبب شده است تا مصرف سیمان نسبت به گذشته روند بهتری داشته باشد. در سال ۱۴۰۰ شاهد تغییر دولت بودیم.
معمولاً در ماههای آخر فعالیت دولتها، بسیاری از تصمیمها اجرایی نمیشوند و در ابتدای شروع به کار دولتهای جدید، به دلیل تغییر در بدنه و انتصاب مدیران، فعالیتهای عمرانی و ساختوساز به طور جدی انجام نمیشود. همچنین در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ شاهد یکی از سختترین سالهای اقتصادی کشور به دلیل تنگتر شدن حلقه تحریمها، شیوع کرونا، رکود تورمی حاکم بر کشور و در انتظار بودن عمده فعالیتهای اقتصادی برای مشخصشدن آینده برجام بودیم. از طرفی از اواسط تیرماه تا اواخر شهریورماه، تأمین برق برای صنایع محدود شد و با قطع برق عمل تولید کاهش پیدا کرد؛ بهطوری که در ششماهه ابتدای سال ۱۴۰۰، تولید سیمان نسبت به مدت مشابه سال گذشته افتی ۹ درصدی داشته است. در ادامه، از آبانماه محدودیتهایی در زمینه تأمین گاز ایجاد شد که منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه تولید گشت.
بر همین اساس، در ۱۱ماهه ابتدای سال، میزان تولید سیمان کشور به ۵۸ میلیون تن رسیده است که کاهشی ۵/۸ درصدی نسبت به سال گذشته را دارد. همچنین در سال ۱۴۰۰ ازجمله اتفاقات مهم برای صنعت، این بود که معاملات سیمان از تاریخ ۹ خردادماه وارد بازار فیزیکی در بورس کالا شد. از ابتدای خردادماه تا پایان سال ۱۴۰۰ حدود ۳۵ میلیون تن انواع سیمان به ارزش ۱۷ هزار میلیارد تومان به فروش رفته است. نکته بسیار مهم در خصوص صنعت سیمان این است که شاهد رقابت نسبی برای خرید سیمان در برخی مناطق هستیم و تا حدودی سایه قیمتگذاری دستوری از صنعت برداشته شده است؛ به طوری که نرخ پایه سیمان فله که در ابتدای سال، ۳۵۰ تومان برای هر کیلو گزارش شده بود حداقل به ۴۵۰ تومان در اسفندماه رسید. متوسط نرخ انواع سیمان در سال ۹۹ برای صنعت در حدود ۲۵۰ تومان بوده که در سال ۱۴۰۰ به ۴۸۵ تومان رسیده است. در ساختار بهای تمام شده شرکتهای سیمانی هزینه مواد سهم ۳۰ درصدی دارد، حقوق ۲۵ درصد را به خود اختصاص داده است و انرژی و استهلاک، سهم ۱۵ و ۶ درصدی دارند. پیشبینی میشود که متوسط هزینه حقوق در صنعت در سال ۱۴۰۱ با رشد مواجه خواهد شد. از طرفی هزینه مواد نیز احتمالاً با افزایش هزینه حمل، رشدی نسبی را تجربه خواهد کرد.
در ارتباط با هزینه انرژی، در حدود ۸۰ درصد هزینه انرژی مربوط به هزینه سوخت و ۲۰ درصد مربوط به هزینه برق است. متوسط نرخ گاز در صنعت سیمان در سال ۹۹ حدود ۴۵۰ تومان بهازای هر مترمکعب بوده است و در سال ۱۴۰۱ حداکثر ۵۰۰ تومان خواهد بود. تغییر خاصی برای نرخ برق مصرفی گزارش نشده است. بر همین اساس، هزینه تورم انرژی اعداد بالایی نخواهد بود و درمجموع انتظار تورم تولید ۲۰ تا ۲۵ درصدی برای تولیدکننده را در سال ۱۴۰۱ داریم که به نظر با افزایش قیمتها در بورس کالا جبران خواهد شد. در ارتباط با مقدار فروش در سال ۱۴۰۱، به نظر میرسد با توجه به توافق احتمالی هستهای ایران، افزایش نرخ نفت و گشایشهای اقتصادی پیشرو میتوان انتظار داشت که تقاضای مصرفی برای سیمان افزایش داشته باشد. از سوی دیگر چنانچه ساخت مسکن ملی هم آغاز شود، مصرف سیمان افزایش مییابد بنابراین انتظار داریم تقاضای مصرفی سیمان در سال ۱۴۰۱ با بهبود نسبی مواجه شود. با توجه به مطالب ذکرشده، معتقدیم حاشیه سود صنعت، در سال ۱۴۰۱ میتواند حداقل بهاندازه سال ۱۴۰۰ باشد و باتوجهبه افزایش هزینهها و نرخهای فروش، میزان سودآوری صنعت در سال ۱۴۰۱ بهبود یابد. درحالحاضر نیز نسبت نرخ به درآمد متوسط صنعت در حدود ۵/۷ واحد قرارگرفته است که پس از انتشار گزارشهای فصلی در اردیبهشتماه و تقسیم سودهای حداکثری در فصل مجامع، میتوان انتظار داشت که به سطح ۵/۵ واحد برسد. متوسط این عدد در سالهای گذشته بر عدد ۸ واحد استوار بوده است که در حدود ۲ واحد بالاتر از متوسط کل بازار سرمایه است.
منبع: روزگار معدن
مطالب مرتبط