صنایع کوچک و متوسط به صنایعی گفته میشود که میزان سرمایهگذاری در آن پایین بوده و به عنوان صنایع پایین دستی در ذیل صنایع بزرگ فعالیت میکنند. به عنوان مثال اگر صنعت خودرو را صنعتی بزرگ بنامیم، صنایع قطعهسازی، تایرسازی و لوازم جانبی خودرو را میتوان جزو صنایع کوچک و متوسط دانست؛ صنایعی که هم اشتغال در آن بالاست، هم بخش خصوصی قادر به فعالیت در آن است و هم شرکای خارجی بهتر میتوانند با همتای ایرانی خود در تولید محصول مشارکت کنند. نکته مهم در فعالسازی این دسته از صنایع، فعالسازی بخش خصوصی است. از صنایع غذایی گرفته تا صنایع پوشاک، لوازم خانگی، مصالح ساختمانی و لوازم تزیینی در قلمرو صنایع کوچک و متوسط هستند که میتوانند در قالب نهادهای خانوادگی و کنسرسیومهای سرمایهگذاری بخش خصوصی را فعال کرده و تولید محصول با بهرهوری بالا صورت گیرد. از این رو اگر توسعه این صنایع به عنوان استراتژی ناگزیر در نظر گرفته شده باشد، فرصتی بزرگ پیش روی بخش خصوصی کشور قرار داده تا هم فعالیتهای کنونی خود را توسعه دهند و هم با توجه به بازارهایی که در نقاط مختلف دنیا کشف کردهاند در آن ضریب نفوذ خود را افزایش دهند. صنایع کوچک از ابتدا کوچک متولد میشوند اما به مرور زمان قابلیت آن را دارند که به یک برند معتبر تبدیل شده و فعالیتهای خود را گسترش دهند. در این صورت است که برندهای بزرگی متولد خواهند شد و با توجه به حجم کمی که دارند در بازارهای بزرگ دنیا بهشدت نفوذ خواهند کرد. دهه ٤٠ نمونه بارز موفقیت در صنایع کوچک و برندسازی در این زمینه است. در این دهه میبینید که تجار به تولیدکننده تبدیل شده و شرکتهایی در عرض کمتر از یک دهه به وجود آمده و محصولی را به تولید میرسانند که قابلیت صادرات به نقاط مختلف دنیا را داشته باشد. اگر برندهایی چون پارس الکتریک، ارج، کفش ملی، هپکو، مقدم و دهها نام دیگر در صنایع لوازم خانگی، نساجی و غذایی به وجود آمدند به این دلیل بود که سرمایههای داخلی به سمت ایجاد این صنایع حرکت کرد و بخش خصوصی آن زمان هوشمندانه به انتخاب شریک تجاری پرداخت و توانست کارخانههایی را بنیانگذاری کند که علاوه بر جذب نیروی کار بالا و ارزش افزوده مناسب، حضور کالای ایرانی را در سوی دیگر مرزها به وجود آورد. در حال حاضر صنایع کوچک و متوسط ما این توان را دارند که رشد یافته و با استفاده از فضای همکاری اتحادیه اروپا قراردادهایی را به امضا برسانند.
در این میان لازم است تا دولت فضای کسب و کار را بهبود بخشد، شرایط ویژهای را برای توسعه صنایع کوچک تعریف کند، به حذف قوانین و مقررات اضافه بپردازد، تضمین دهد تا اگر بخش خصوصی سرمایهاش را به میدان آورد، از آن محافظت کرده و مالکیت را به رسمیت بشناسد و از رفتارهای ایذایی دوری جوید.
امروز در جامعه ما فضا به ضد سرمایهگذاران و کارآفرینان تبدیل شده بهطوری که اگر یکی در صنعتی موفق شده و توانسته بخش بزرگی از بازار را به دست بیاورد از او به عنوان سلطان و مافیا نام میبرند. اینگونه رفتارها در فضای رسانهای و تریبونهای مختلف باعث میشود که سرمایهگذاران و کارآفرینان اعتماد لازم را به فعالیت در جغرافیای اقتصاد ایران نداشته باشند از این رو لازم است تا افکار عمومی را به این سمت ببریم که حساب کارآفرینان و تولیدکنندگان از رانتخواران و واسطهگران را جدا کنند و همه را با یک چوب نزنند.
ترس بخش خصوصی بیش از آنکه از فضای بینالملل باشد از رفتارهای برخی سیاستگذاران داخلی است. بنابراین بهترین راه آن است که بخش خصوصی محترم شمرده شود، دولت بهطور مداوم با آنها مشورت کند، مالکیت محترم شمرده شود و دخالت در قیمتگذاریها پایان یابد تا دست کم بخش خصوصی با قیمت واقعی به تولید مشغول شده و بتواند بر اساس نظام بازار در فضایی رقابتی به تولید محصول اقدام کند.
منبع: روزنامه اعتماد
مطالب مرتبط