موقعیت زمینشناسی ایران و واقع شدن آن بر روی کمربند کوهزایی آلپ – هیمالیا و همچنین برونزد واحدهای سنگی در برهههای مختلف زمانی از پرکامبرین تاکنون و نیز پشت سرگذاشتن چندین فاز ماگمایی – دگرگونی و حوضههای متنوع رسوبی باعث شده که کشور ایران از کشورهای پر پتانسیل مواد معدنی و منابع انرژی محسوب شود.
در حال حاضر در ایران با اقتصاد کنونی (شرایط تحریم و ...) حدود ۶۸ نوع ماده معدنی در حال بهرهبرداری است. همچنین تا کنون ۱۰۵۰۰ کانسار و نشانه معدنی در کشور شناخته شده که نیمی از آنها هم اکنون فعال هستند، که ذخایر برآورد شده آنها بیش از ۵۵ میلیارد تن است (بجز مصالح ساختمانی). از دیدگاه تنوع مواد معدنی و تنوع ساختارهای زمینشناسی با اینکه کشور ایران حدود ۱ درصد جمعیت جهان را دارد و همچنین حدود ۱ درصد وسعت دنیا (خشکیها) را نیز شامل میشود، از این نظر کشوری بی نظیر است.
در ایران تاکنون حدود ۱۶۵ میلیارد بشکه نفت قابل استخراج، ۳۶ ترلیون متر مکعب گاز، بیش از ۱ میلیارد تن زغال سنگ، بیش از ۵/۴ میلیارد تن سنگ آهن، بیش از ۵ میلیارد تن کانسنگ مس با محتوای بیش از ۳ میلیون تن مس، و۲۰۰ میلیون تن کانسنگ سرب و روی و نزدیک به ۵۰۰ تن طلا اکتشاف شده است.
واقعیت این است که در چهار دهه گذشته هیچ معدن بزرگی (مس، آهن، سرب و روی) در کشور اکتشاف نشده است و ذخایر بزرگ و پرعیار نیز در حال اتمام هستند. بعنوان مثال از ذخیره ۴۰۰ میلیون تنی معدن چادرملو کمتر از ۵۰ میلیون تن باقی مانده است و از ذخیره ۲۲۰ میلیون تنی سنگ آهن چغارت کمتر از ۳۰ میلیون تن باقی مانده است. ذخیره بزرگترین و پرعیارترین معدن سرب و روی خاورمیانه یعنی معدن انگوران در حال اتمام است. این در حالی است که با توجه به معیارهای زمینشناسی و ویژگیهای تشکیل مواد معدنی همچون آهن، مس، سرب و روی و طلا ذخایر عمدهای باید در کشور وجود داشته باشد که هنوز اکتشاف نشده است. در حقیقت آنچه ما تا کنون برداشت کرده و در حال برداشت آن هستیم حاصل اکتشاف پیشینیان و اکتشافات سطحی و کم هزینه میباشد. در حال حاضر در بحث اکتشاف نیاز اساسی این است که اکتشافات سطحی فقط به بخش خصوصی واگذار شود و دولت با یک برنامه منسجم به اکتشافات ژرف بپردازد تا اکتشافات از مرحله ابتدایی خارج شود. در زیر به صورت خلاصه به برخی از مسائل مربوط به اکتشافات معدنی اشاره میشود.
- از ۱۰۵۰۰ کانسار شناخته شده نیمی از آنها غیرفعال هستند و این نشان دهنده این موضوع است که اکتشافات و سرمایهگذاری در بخش معدن بسیار ضعیف بوده است.
- از ۱۰۵۰۰ کانسار شناخته شده فقط حدود ۱۶ معدن در کلاس جهانی هستند (۵ معدن آهن، ۳ معدن مس، ۳ معدن سرب و روی، ۲ معدن طلا، ۱ معدن زغالسنگ، ۲ معدن کرومیت)
- میانگین عمق اکتشافات معدنی در کشور حدود ۱ متر است (نسبت حفاریهای انجام شده به وسعت کشور) در صورتی که میانگین جهانی ۷۹ متر است. این میانگین در آمریکای شمالی ۲۲۴ متر، اروپای غربی ۱۵۲، کانادا ۱۲۹ و آفریقا ۵۷ متراست.
- این آمارها، عمق حفاری، تعداد معادن فعال نسبت به کل کانسارهای شناخته شده و تعداد معادن بزرگ در کلاس جهانی یک واقعیت را نشان میدهد و آن این است که اکتشافات منابع معدنی در ایران در مرحله ابتدایی است و این در حالی است که مرتب گفته میشود که ایران یک کشور معدنی است.
- اکتشافات معدنی نیاز به اطلاعات پایه زمینشناسی دارد و یکی از مهمترین اطلاعات پایه نقشههای زمینشناسی منطقهای مورد نظر از دید اکتشافی است. تاکنون تمام نقشههای زمینشناسی ۲۵۰۰۰۰/۱ و ۹۰ درصد نقشههای زمینشناسی ۱۰۰۰۰۰/۱ کشور توسط سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور و همچنین مدیریت ملی شرکت نفت ایران تهیه شده است. همچنین نقشههای زمینشناسی ۵۰۰۰۰۰/۱ توسط مرکز پژوهشی زمینشناسی پارس آرینزمین تهیه شده است. در حال حاضر نقشههای زمینشناسی بزرگ مقیاس تر (۵۰۰۰۰/۱) مورد نیاز است که تهیه آن در دستور کار سازمان زمینشناسی قرار دارد که باید بودجه لازم برای این کار در اختیار سازمان زمینشناسی قرار گیرد. در یک برنامه ۱۰ ساله میتوان نقشههای ۵۰۰۰۰/۱ مناطق اولویتدار را تهیه نمود.
- از دیدگاه اکتشاف مواد معدنی، مطالعه آبهای ژرف و پنهان در زیر آبرفتها و بحران مربوط به آنها ، مسائل مربوط به زلزله و بیلان آبها در کشور باید طرح جامع مطالعات زمینشناسی کواترنر در دستور کار سازمان زمینشناسی قرار گیرد.
- اکتشافات فلزی: اکتشاف فلزاتی همچون مس، آهن، سرب و روی، طلا، کروم باید بطور منظم و با دیدگاه اکتشافات ژرف در دستور کار وزارت صمت و بخصوص ایمیدرو و سازمان زمینشناسی بطور مشترک و همکاری با هم مورد توجه قرار گیرد. در مورد ذخایر مس پورفیری مطالعات میتواند در منطقه کرمان، آذربایجان و سیستان و بلوچستان مورد توجه قرار گیرد. در مورد ذخایر آهن منطقه بافق، گل گهر، شمال غرب ایران و در مورد ذخایر سرب و روی ابتدا افقهای پرکامبرین – تریاس و کرتاسه زیرین مورد اولویت قرار گیرند. باید اکتشافات ژئوفیزیکی نسبتا متراکم در مناطق اولویت دار انجام شود. هم اکنون حدود ۲۴ درصد مناطق اولویتدار مورد اکتشاف ژئوفیزیک قرار گرفته است که این اکتشافات باید برای تمام مناطق اولویتدار تکمیل گردد. در صورت پاسخ مثبت روشهای ژئوفیزیکی اقدامات حفاری ژرف در پی آن انجام گیرد.
درمورد اکتشاف طلا هم اکنون ذخایر قطعی برای معدن طلای زرشوران و معدن داشکسن هر یک حدود ۱۰۰ تن طلا برآورد شده است. که اکتشاف طلای معدن زرشوران میتواند تا ۲۰۰ تن افزایش یابد. سایر کانسارهای شناخته شده و اندیسهای طلا در کشور چنانچه مورد اکتشاف و بهرهبرداری اصولی قرار گیرند، ایران میتواند حداقل سالانه ۲۵ تن طلا برداشت کند. باید استراتژی اکتشاف و بهرهبردای طلا در کشور برای تولید سالانه ۲۵ تن طلا برنامهریزی شود و این در حالی است که هم اکنون تولید طلا در ایران با آمارهای پراکنده حدود ۵ تن است (آمار رسمی حدود ۲ تن).
ایران با توجه به ویژگیهای زمینشناسی و پیکرهای اولترامافیک میتواند یکی از تولید کنندگان و صادرکنندگان کرومیت در دنیا باشد. هرچند که هم اکنون نیز تولید کننده و صادر کننده کرومیت است. اما در ایران بیش از ۲۰۰ کانسار کرومیت با بیش از ۲۰ میلیون تن ذخیره وجود دارد. چنانچه اکتشافات منظم و هدایت شده و کاملا علمی برای کرومیت در ایران صورت گیرد ایران میتواند سالانه حدود ۱ میلیون تن کرومیت تولید کند. با توجه به فرآوری ساده کرومیت و همچنین با نظر به اینکه هم اکنون کارخانههای فروکروم در کشور وجود دارد ایران باید به سمت تولید و صادرات فروکروم برود.
اکتشافات غیرفلزی: هرچند که برخی از مواد غیرفلزی هم اکنون از کشورهای دیگر وارد کشور میشود. ولی بطور عمده کشور توانایی تولید داخلی و صادرات این مواد معدنی غیرفلزی را دارد. بطوریکه ایران میتواند صادر کننده اصلی باریت، خاکهای صنعتی، مواد نسوز، سلستین و ... باشد. اکتشافات این مواد معدنی باید کاملا در دست بخش خصوصی قرار گیرد هرچند که در حال حاضر نیز همین گونه است ولی دولت نباید هیچ گونه مواد معدنی غیرفلزی را در اختیار داشته باشد و تنها باید نقش نظارتی داشته باشد.
صنایع نسوز کشور نیاز به نوسازی دارند و برای تامین مواد اولیه مورد نیاز آن باید منیزیتهای کم عیار مورد فرآوری قرار گیرند. هم اکنون شرکت نسوز ایران فعالیتهای مناسبی در این راستا انجام داده است. همچنین از دولومیتها برای تهیه منیزیت میتوان استفاده کرد. برای جبران ذخایر منیزیت باید بخشی از تولید این ماده معدنی به شمال غرب کشور در منطقه ماکو منتقل شود.
در مورد مصالح ساختمانی ایران میتواند بعنوان یکی از بزرگترین صادر کنندگان مصالح ساختمانی از جمله سنگهای نما و تزینی (که از نظر تنوع بینظیر است) باشد. همچنین ایران میتواند بعنوان بزرگترین صادر کننده گچ در دنیا محسوب شود. با توجه به مسائل زمینشناسی ایران، این دو مطالح ساختمانی یعنی سنگهای نما – تزینی و گچ میتوانند جز ثروتهای تمام نشدنی کشور محسوب شوند.
اکتشافات معدنی و صنایع معدنی نیاز به یک استراتژی و توسعه پایدار دارد (هر چند در دولت نهم یک استراتژی برای معادن و اکتشاف تعریف شد که بیش از ۱۰۰۰ صفحه بود که بزرگترین مشکل آن حجم زیاد این گزارش بود چون عملاً غیر قابل اجرا و هدف آن نامعلوم بود).
بنابر آمارهای بانک مرکزی سهم منابع معدنی از درآمد ناخالص ملی از سال ۱۳۳۸ تا سال ۱۳۸۰ حدود ۱ درصد ذکر شده است و از آن پس افزایش تدریجی داشته است و هم اکنون در حدود ۵/۵ درصد ذکر میشود. این در حالی است که علوم زمین شامل مواد معدنی، صنایع معدنی، منابع انرژیهای تجدیدناپذیر، خاک، آب و مخاطرات (بودجهای که برای حوادثی همچون سیل، زلزله، خشکسالی و بطور کلی مخاطرات و مسائل اجتماعی وابسته به آن، مسائل زیست محیطی و حفظ ثروت ملی در نظر گرفته میشود تا حدود ۷ درصد از درآمد ناخالص کشور است) میشود.
واقعیت این است که باید معدن و صنایع معدنی همچون شرکت مس، شرکت فولاد، صنایع سیمان و مصالح ساختمانی، صنایع کاشی و سرامیک و چینی آلات با تولیدات معدنی با هم در نظر گرفته شوند و یک استراتژی بر پایه معدن و صنایع معدنی با میزان سهم ۱۰ درصدی از درآمد ناخالص ملی در آن دیده شود و سپس راهکارهای لازم برای رسیدن این میزان به ۱۵ درصد مورد مطالعه و برنامهریزی قرار گیرد. همچنین برای سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی سهمی ۱ درصدی در نظر گرفته شود و برای آن یک استراتژی تعریف گردد. موضوعی که هم اکنون در شرکت ایمیدرو و نهاد ریاست جمهوری در حال بررسی است.
بنابراین با توجه به آنچه گفته شد زمینشناسی و علوم زمین فقط معدن و صنایع معدنی را شامل نمیشود. بلکه تمام منابع انرژی حاصل از سوختهای فسیلی، مخاطرات (سیلاب، زلزله، خشکسالی و ...)، منابع آب و بیلان آنها در سطح کشور، محیط زیست و تولیدات کشاورزی بطور مستقیم و غیرمستقیم به علوم زمین وابسته هستند.
بنابراین نقش علوم زمین در درآمد ناخالص ملی را میتوان اینگونه جمعبندی کرد: سهم منابع معدنی ۵/۵ درصد، مخاطرات (شامل سیل، زلزله، خشک سالی و ...) ۷ درصد، کشاورزی ۱۵ درصد و منابع انرژیهای تجدید ناپذیر (نفت و گاز) در شرایط غیر تحریم ۳۵ درصد از درآمد ناخالص کشور را به خود اختصاص میدهند. بنابراین زمینشناسی و معدن و علوم وابسته به آن بیش از ۶۰ درصد از درآمد ناخالص کشور را به خود اختصاص میدهد. از این رو لازم است علاوه بر تعیین استراتژی معدنی و اکتشاف یک استراتژی برای علوم زمین با محوریت سازمان زمینشناسی بعنوان بازوی اجرایی تعریف نمود. از این رو زمینشناسی باید در کشور مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
مطالب مرتبط