برنامه‌ریزی‌های صنعت فولاد برای افزایش ظرفیت تولید در حالی در معرض تهدید قرار گرفته که هم اکنون ظرفیت تولید فولاد خام کشور در مرز 24 میلیون تن قرار دارد و جمع مجوزهای صادره به 144 میلیون تن رسیده است.
5 پرده از سناریوی طرح جامع فولاد

خیز صنعت فولاد برای افزایش دو برابری ظرفیت تولید در قالب طرح جامع فولاد به رغم وجود پتانسیل‌های موجود در کشور  در پشت پرده انتقاداتی را به همراه داشته است. بیش از یک سال می شود که 55 میلیون تن شدن تا افق 1404 در صنعت فولاد کلید خورده و در حالی به عنوان یکی از اهداف اصلی صنعت فولاد در نظر گرفته شده که همواره وجود برخی ایرادات به این هدفگذاری، نتیجه مثبت آن را غیرممکن می‌کند.

پروده اول، مشکل‌آفرینی کم آبی در صنعت فولاد است که سرعت پیشرفت واحدهای فولادی را با کندی همراه کرده است. از سویی دیگر مشکل جانمایی نامناسب اغلب واحدهای فولادسازی هنوز حل نشده و نظر دولت با خواسته سرمایه‌گذاران این طرح‌ها برای جبران خسارت همسو نشده است. این موضوع در شرایطی چالش‌برانگیز شده که در حال حاضر اغلب واحدهای فولادی فعال و تازه مجوز گرفته‌‌اند و به دلیل جانمایی نامناسب قرار است بازنگری شوند. از این رو دغدغه کنونی فولادی‌ها بی‌سرانجامی مجوز واحدهای تازه تاسیس تولید فولاد محسوب می‌شود که طرح‌های توسعه‌ای کارخانه‌های بزرگ فولادسازی هم به دلیل همین مشکل متوقف شده و برنامه‌ریزی‌های صنعت فولاد را برای افزایش ظرفیت تولید در معرض تهدید قرار داده است. با این حال اکنون ظرفیت تولید فولاد خام در کشور در مرز 24 میلیون تن قرار دارد و جمع مجوزهای صادره به 144 میلیون تن رسیده است.

در خصوص کم‌آبی هم می‌توان گفت با توجه به اینکه  آب یکی از اصلی‌ترین فاکتورهای تولید فولاد است و کمبود آن تولید این فلز استراتژیک را با موانع جدی مواجه خواهد کرد،  باید دید اقلیم نیمه خشک ایران چگونه می‌تواند با بحران کم آبی دست و پنجه نرم کند و این صنعت را به عنوان یکی از صنایع پر مصرف آب به اهداف طرح جامع فولاد نزدیک کند؟

پرده دوم، کمبود کنسانتره و سنگ‌آهن نشان می‌دهد که اگر سیاست‌گذاری وزارت صنعت، معدن و تجارت برقراری توازن در زنجیره فولاد است، از مقطع کنونی باید دو راهکار اساسی که شامل توسعه فعالیت‌های اکتشاف و استخراج مواد معدنی و سرمایه‌گذاری مشترک با سایر کشورها جهت تجهیز معادن و احداث واحدهای معدنی در ایران و سایر کشورها است، مورد توجه قرار بگیرد. این در شرایطی است که گزارش‌ها و بررسی‌ها ثابت کرده است که برای دستیابی به ظرفیت 55 میلون تنی فولاد،‌ نیاز سالانه به 88 میلیون تن کنسانتره سنگ‌آهن وجود دارد اما در مقطع کنونی کارخانه‌های فعال در تولید کنسانتره و دانه‌بندی تنها 30 میلیون تن ظرفیت تولید دارند.

اگرچه اکنون میزان تولید و صادرات فولاد کشور رشد 51 درصدی را تجربه می‌کند و اندکی تولید کارخانه‌ها در این زمینه بهبود یافته اما این اعتقاد وجود دارد که بهبود قیمت‌های فولادی سبب‌ساز شده بازار داخلی اندکی تکان خورد. با این پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که صنعت فولاد ایران تا پایان سال 95 به دلیل این که بازار جهانی در قیمت‌های فعلی تثبیت شده است، نوسان قیمتی را نخواهد دید و با توجه به وضعیت کنونی بازار افزایش تقاضایی در بازار شکل نخواهد گرفت. پیرو این موضوع هم میزان تولید و قیمت‌ها  نیز تغییر پیدا نخواهد کرد.

پرده بعدی دمپینگ محصولات فولادی چین است. قیمت فولادهای صادراتی در چین پایین‌تر از شاخص‌های جهانی است و اینگونه تحلیل می‌شود که محصولات چینی 25 درصد پایین‌تر از شاخص فولاد صادر می‌شود و این موضوعی است که تولیدکندگان دیگر در جهان را از جمله ایرانی‌ها نگران کرده است. بنابراین نکته قابل توجه پایین بودن حاشیه سود در صنعت فولاد است که این رقم معادلات را می‌تواند به کل تغییر دهد.

پرده چهارم، با بررسی‌های انجام شده در طرح جامع فولاد کشور و نتایج به دست آمده، مشخص شده که تولیدکنندگان ایرانی با افزایش هزینه‌های انرژی، دستمزد و مواد دست و پنجه نرم می‌کنند و مالیات ارزش افزوده بطور غیر مسقیم هزینه‌های تولید را افزایش داده حتی امکان تعدیل نیروی کار برای اغلب واحدهای ایرانی وجود ندارد. از این رو کارخانه‌های فولاد ایران حداقل در شرایط فعلی قادر به رقابت به فولادسازان چینی نخواهند بود و عدم حمایت از آنها توسط دولت باعث توقف آنها می‌شود.

و اما پرده پنجم که به چالش جابه‌جایی و صادرات محصولات تولیدی برمی‌گردد.  تا 10 سال آینده باید خطوط ریلی کشور به طوری متحول شود که برای تحقق اهداف ظرفیت تولید 55 میلیون تنی فولاد خام، رشد 4 برابری از 22میلیون تن به 88 میلیون تن را صورت گیرد و همزمان ظرفیت حمل جاده‌ای از 59 میلیون به 90 میلیون تن و حمل دریایی از 27 به 30 میلیون تن افزایش یابد اما باید دید این مساله تا چه اندازه امکانپذیر است و در نهایت تمام نقاط قوت و ضعف صنعت فولاد را به کجا می‌رساند؟

 


فریبا رسولی، روزنامه‌نگار و کارشناس بخش معدن

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0