به گزارش معدننامه، روزی که به فرمان دولت شوروی، گروهی از متخصصان و کارشناسان معدن و زمین شناسی وارد ایران شدند تا زیرساختهای اولیه ایجاد کارخانه ذوب آهن اصفهان را پایهگذاری کنند، کمونیسم در حال ریشه دواندن در ایران بود به همین خاطر برخی از فعالان سیاسی و مذهبی دهه 40، سیاست ساخت کارخانه ذوب آهن را سیاستی در جهت تزریق ایدئولوژی کمونیستی در ایران می دانستند.
شاید آنها معتقد بودند که روسها با انتقال نیروی کارشناسی خود به ایران برای فعال کردن معادن زغال و سنگ آهن، مبلغانی کمونیستی را به ایران می فرستند تا در کنار فعالیت اقتصادی خود، ایدئولوژیشان را نیز در قلب خاورمیانه همه گیر کرده و ایران را به یکی از پایگاه های عقیدتی این مکتب تبدیل کنند. اما اینها توهمی بیش نبود و بعدها که اسناد مربوط به ساخت کارخانه ذوب آهن در ایران منتشر شد، سندی که ثابت کند دولت شوروی با هدف صادرات ایدئولوژی خود به ایران، تن به ساخت ذوب آهن داده، در میان آن اسناد یافت نشد. دولت شوروی وقت، به ازای گازی که از ایران به رایگان می گرفت، تجهیرات ذوب آهن را به ایران داد و به فعالسازی معادن مربوطه آن اقدام کرد.
دهه 40 و 50 روزگار طلایی معدنکاری زغالسنگ در ایران بود چرا که ذوب آهن برای تولید فولاد به زغالسنگ ککشو نیاز داشت و باید آن را از معادن داخلی تامین میکرد. روسها بودند که با وارد کردن دانش و تکنولوژی خود، معدنکاری مدرن را در ایران پایه گذاری کردند و روشهای استخراج زغالسنگ را به ایرانیان یاد دادند. هنوز هم که هنوز است در میان معدنکاران زغال کشور واژگان روسی متدوال است که معادلی فارسی برای آن انتخاب نشده و جامعه معدنی زغال، از کارگر و تکنسین گرفته تا متخصصان استخراج و اکتشاف از آن استفاده میکنند.
روسها حق زیادی در شکوفایی معادن زغال ایران بر گردن ایرانیان دارند چرا که اگر آنان پا پیش نمیگذاشتند، غرب مایل نبود تا صنعت فولاد در ایران پایه گذاری شود و با توجه به بحرانی که در معادن و صنایع فولاد آنها وجود داشت، قصد داشتند به ازای نفتی که از ایران خریداری می کنند انواع محصولات فولادی را به کشورمان وارد کنند تا از این طریق بتوانند مازاد محصولات خود را در ایرانی که میرفت به قدرت منطقه تبدیل شود و نیازی شدید به مصالح ساختمانی مدرن نظیر سیمان و فولاد داشت، عرضه کنند.
روسها با فعالسازی معادن زغالسنگ، این صنعت را به طور مدرن در ایران پایه گذاری کردند تا با توجه به نیروی زیادی که در معادن زغال مورد استفاده قرار میگرفت بخش بزرگی از جمعیت شرق، شمالشرق و شمال کشور را به کار گیرد و برای آنها اشتغال ایجاد کند. حال نزدیک به نیم قرن از فعالیت صنعت معدنکاری در ایران میگذرد. صنعتی که در آن با توسعه اکتشافات مشخص شده کشور به لحاظ نیروی انسانی و از نظر ایجاد زیر ساختها به سطحی رسیده که میتواند معادن زغالسنگ را از مرحله پیجویی و اکتشافات پیشرفته تا طراحی و تجهیز معادن و فرآوری زغال آماده بهرهبرداری کند.
اما معدنکاری زغال هم اکنون در اوضاع مناسبی به سر نمیبرد بهطوریکه گزارشهای رسمی و غیر رسمی حاکی از نامناسب بودن اوضاع معادن زغال کشور دارد. معادنی که به دلیل رکود در صنعت فولاد و طلب خود از شرکتهای فولادی، با حقوقهای معوقه کارگران خود روبهرو هستند و سطح تولید در آن کاهش یافته است. معادن زغال کشور اگر چه تا چند سال پیش و در سایه رونق بازارهای جهانی روزگار خوشی را میگذراند، این روزها هم از نظر ایمنی و هم به لحاظ بهرهوری کارایی خود را از دست داده است. برخی تجهیزات به کار گرفته شده از سوی معادن زغال کشور مربوط به همان نیم قرن پیش است بهطوریکه اگر کارشناسان روسی در قید حیات باشند و دوباره به این معادن سر بزنند به راحتی هم دفتر کار خود را پیدا میکنند و هم اینکه قادر خواهند بود خاطراتشان را از نصب برخی تجهیزات به جا مانده مرور کنند. فرسودگی در معادن زغال ایران آنقدر بالاست که هر آن بیم آن می رود تا حادثهای عظیم رخ دهد و کشور را با شک ناشی از آن همراه کند.
در این میان کارشناسان معتقدند که معادن زغال کشور با توجه به اشتغالی که ایجاد کردهاند باید مورد نوسازی قرار گیرند و به تجهیزات روز مجهز شوند چرا که اگر بنا به تعطیلی این معادن باشد علاوه بر اینکه بیکاری هزاران نفر را در پی خواهد داشت، کشور به سمت واردات زغال رفته و تجربه انباشته نسلی که معدنکاری زغالسنگ را یاد گرفته و به نسلهای بعدی تعمیم داده، از بین خواهد رفت. در ادبیات مهندسی معدن گفته میشود اگر فارغ التحصیلان این رشته با انواع روشهای استخراج زغالسنگ آشنایی نداشته و در معادن آن کار نکرده باشند مثل این میماند که از علم مهندسی معدن حاصلی جز هیچ برایشان باقی نمانده باشد.
از این رو بهتر است تا کارشناسان معدن و گرایشهای مختلف علوم زمین دست کم چند ماهی را در معادن زغال فعالیت کنند تا هم نحوه رفتار با کارگران را بیاموزند و هم اینکه با انواع مشقات ناشی از معدنکاری زغالسنگ از نزدیک مواجه شوند. در این صورت است که آنها تبدیل به یک مهندس شش دانگ معدن میشوند و میتوانند در سایر معادن کشور نیز مدیریت موفقیتآمیزی داشته باشند. در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که غفلت سیاستگذاران کشور از توسعه معادن زغال تا چه اندازه باعث خواهد شد صنعت معدنکاری کشور ضربه ببیند و ادامه این صنعت در ایران را با مشکل مواجه کند؟
مطالب مرتبط