به گزارش معدننامه، دو سال گذشته در حالی از طرح جامع فولاد رونمایی شد که همزمان واحدهای فولادی کشور وارد رکودی عمیق شده بودند و بازارهای داخلی خود را در برابر دمپینگ از دست رفته میدیدند و با بازارهای صادراتی هم به دلیل وجود تحریمها مبادلاتشان کاهش یافته بود.
با این حال طرح جامع فولاد با هدف افزایش ظرفیت فولاد به 55 میلیون تن در صنعت فولاد مورد توجه کارشناسان قرار گرفت تا با چالشها و اهداف موجود بتوان برای تحقق آن برنامهریزی کرد. این در حالی است که با گذشت دو سال از این طرح، بسیاری از کارشناسان این جهتگیری را در صنعت فولاد دارای موانعی میبینند و معتقدند رسیدن به فولاد 55 میلیون تنی سخت است و در امکانپذیری آن تردید دارند.
اول اینکه بررسیهای اولیه نشان داده در راستای جابهجایی و صادرات محصولات تولیددی تا 10 سال آینده باید سهم خطوط ریلی کشور افزایش یابد. به طوری که در راستای دستیابی به هدف ظرفیت تولید 55 میلیون تنی فولاد خام، ظرفیت حمل خطوط ریلی باید با رشد 4 برابری از 22میلیون تن به 88 میلیون تن افزایش یابد و همزمان ظرفیت حمل جادهای از 59 میلیون به 90 میلیون تن و حمل دریایی از 27 به 30 میلیون تن ارتقا یابد.
دوم اینکه برای دستیابی به ظرفیت 55 میلون تنی فولاد، نیاز سالانه به 88 میلیون تن کنسانتره سنگآهن وجود دارد در حالی که در مقطع کنونی کارخانههای فعال در تولید کنسانتره و دانهبندی تنها 30 میلیون تن ظرفیت تولید دارند.
سوم اینکه باطل شدن مجوز واحدهای تازه تاسیس تولید فولاد از یک سو و توفق طرحهای توسعهای کارخانههای بزرگ فولادسازی از سوی دیگر صنعت فولاد و برنامهریزیهای آن را برای افزایش ظرفیت تولید در معرض تهدید قرار داده است. هم اکنون ظرفیت تولید فولاد خام در کشور در مرز 24 میلیون تن قرار دارد و جمع مجوزهای صادره به 144 میلیون تن رسیده است.
چهارمین ایراد نیز جانمایی نامناسب اغلب واحدهای فولادسازی است. در مقطع کنونی بسیاری از واحدهای فولادی فعال و تازه مجوز گرفته هستند که به دلیل جانمایی نامناسب قرار است مورد بازنگری قرار گیرند. جانمایی واحدهای فولادی و مدت زمانی که آنها صرف این کار خواهند کرد، موعد افزایش ظرفیت تولید فولاد را با تاخیر مواجه میکند. چه بسا ممکن است برخی واحدهای فولادی پس از توقف کار برای صاحب پروانه زیانده شود و او را از سرمایهگذاری مجدد باز دارد.
نکته پنجم هم این است که بحران کم آبی در صنعت فولاد مشکل آفرینی کرده و سرعت پیشرفت واحدهای فولادی را کند کرده است و با توجه به اینکه آب یکی از اصلیترین فاکتورهای تولید فولاد است و کمبود آن تولید این فلز استراتژیک را با چالشهایی جدی روبه رو خواهد کرد، باید دید صنعت فولاد کشور چگونه میتواند با بحران کم آبی دست و پنجه نرم کند و این صنعت به عنوان یکی از صنایع پر مصرف آب چگونه باید در اقلیم نیمه خشک ایران توسعه یافته و به حیات خود ادامه دهد؟
مطالب مرتبط