به گزارش بیرونیت، ایران با برخورداری از نیروهای جوان و تحصیلکرده، دسترسی به بازار ۴۰۰ میلیون نفری منطقه، وجود پتانسیلهای درونی، مانند معادن، و وجود راههای استراتژیک، ظرفیتهای بسیار زیادی در حوزههای مختلف اقتصادی دارد و حوزۀ صنایع معدنی و بهویژه فولادسازی نیز از این امر مستثنا نیست. واقعیت آن است که فشارهای خصمانۀ آمریکا در سه سال گذشته سبب شده رشد اقتصادی در کارنامۀ اقتصاد ایران منفی شود، ولی بدنۀ تولید و صنعت کشور توانسته همچنان استوار باشد و نهتنها نیاز داخلی کشور را برآورده سازد، بلکه محصولات خود را روانۀ بازارهای هدف صادراتی کند و در دورهای که فروش نفت عملا امکانپذیر نیست، برای کشور ارزآوری داشته باشد. شاید بهصراحت بتوان گفت همین ایستادگی است که نماد تابآوری بالای اقتصاد ایران است. خوشبختانه با درک این موضوع و شرایط موجود، در اقتصاد ایران شعار «جهش تولید» در پیشانی استراتژیهای اقتصادی و ملی قرار گرفته تا نیاز مهم ایجاد اشتغال و ثروت در کشور محقق شود.
در این میان نکتۀ حائز اهمیت آن است که اکنون در سایۀ شدیدترین و بیسابقهترین تحریمها علیه اقتصاد ایران، «جهش تولید» استراتژی اصلی کشور قلمداد شده و بخشهای مختلف صنعتی و تولیدی نیز بهخوبی به این نکته پی بردهاند که نهتنها نباید متوقف شوند، بلکه باید در مسیر توسعه حرکت کنند. اما نباید این واقعیت را نیز از ذهن دور داشت که وضعیت کنونی با نقطۀ مطلوب فاصله دارد؛ چراکه ظرف سه سال گذشته، رشد بخش واقعی اقتصاد کشور منفی بوده و صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده این روند تا پایان سال ۹۹ در اقتصاد ایران ادامه داشته باشد و رشد اقتصادی به ۵- درصد برسد؛ البته باید شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا را نیز در این خصوص لحاظ کرد.
نکتۀ حائز اهمیت آن است که از منظر علمی، اقتصاد ایران اکنون در دورۀ رکود تورمی قرار دارد و آنچه در این دورۀ زمانی نیاز کشور است سرمایهگذاریهای جدید و توسعۀ صنایع مولد و بالادستی است؛ البته باید توجه داشت که در کنار برخی بدبینیها به وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی و رشدهای پیشبینیشده، این وضعیت نشان میدهد صنعت کشور، با وجود پتانسیلهای قابلتوجه، نیاز به حمایتهای جدی و اساسی دارد؛ بهویژه اینکه صنایع با وجود تحریمها و فشارهای مالی طی دو سال گذشته ایستادگی کردهاند و اجازه ندادهاند وضعیت اشتغال کشور با بحران مواجه شود و همچنان نیز میتوان به افقهای جدید امیدوار بود.
نکتۀ مهم آن است که بههرحال حرکت جهشگونه تولید نیز پیششرطهایی برای تداوم دارد که نباید آنها را از ذهن دور داشت. یکی از مهمترین موضوعاتی که در یک دهۀ گذشته در اقتصاد ایران مطرح شده موضوع شیوۀ حمایت از صنایع است. برخی اقتصاددانان معتقدند حمایت از صنایع بهمعنای تزریق منابع به آنهاست؛ یعنی حمایت از صنعت را تنها در قالب موضوعات مالی میدانند. گروه دوم بر این اعتقادند که صنایع بیش از منابع مالی، به رفع موانع تولیدی نیازمندند. شاید یک دهه قبل هرکدام از این راهکارها میتوانست بهصورت جداگانه مؤثر باشد، ولی امروز و در میانۀ تحریمها، صنایع نیازمند حمایت مالی و ساختاری شدهاند. البته رفع انواع موانع تولید، مانند تسهیل شرایط تأمین اجتماعی، مالیاتی، گمرکی و بانکی به نفع تولید و اشتغالِ بیشتر برای کشور، مقدم بر هر عملی است. دولت در این مقطع زمانی که فشارهای ناشی از تحریمها بر دوش صنایع، سنگینی میکند، باید به تغییر روندها و رویهها بیندیشد؛ مخصوصا اینکه تغییر این شرایط نه نیازمند تأمین منابع است و نه به شرایط آنسوی مرزها و تحریمها وابستگی دارد. در این موقعیت، جهش تولید، ایجاد اشتغال و کمک به معیشت مردم درگرو رفع موانع تولید است. از منظر اقتصاد کلان، موقعیت صنعت فولاد با موقعیت دیگر صنایع کشور متفاوت نیست؛ اما فشار تحریمها بر این صنایع بهشدت سنگین شده و یک نمونۀ آن اقدامات خزانهداری آمریکاست که میکوشد با شناسایی روندهای مالی، هر شخص و شرکتی را که با صنعت فولاد ایران در ارتباط است زمینگیر کند. بااینحال مسیر توسعه در این بخش نه متوقف شده و نه میتوان آن را متوقف کرد. رسالت صنعت فولاد امروز کمک به افزایش رشد اقتصادی، حفظ اشتغال و به گردش درآوردن چرخهای اقتصاد ملی است و از این منظر، دوران حساسی پیش روی این صنعت قرار دارد.
در این میان، توسعۀ صنعت فولاد کشور در دورانی صورت میگیرد که موقعیت اقتصاد ملی از هر نظر حساس است؛ هم کرونا روندها و رفتارها را تغییر داده و هم تحریمها مدام روی هم تلنبار میشود. با این حال در همین مقطع زمانی، چندین دستاورد بزرگ در کارنامۀ صنعت فولاد کشور ثبت شده است. یکی از مهمترین و استراتژیکترین آنها مشارکت قابلتحسین صنعت فولاد در راهاندازی خط لولۀ انتقال نفت گوره به جاسک است. برای اولین بار در تاریخ اقتصاد کشور، لولههای فولادی مناسب برای انتقال نفتترش در کشور به کمک فولاد مبارکه و فولاد اکسین تولید شده است. همین اقدام موجب صرفهجویی چندین میلیون دلاری در کشور شده و علاوه بر آن، صنعت فولاد را نیز از نظر فناوری تولید و تجربۀ ساخت، چندین گام به پیش رانده است.
همزمان، راهاندازی ابرپروژه نورد گرم شمارۀ ۲ نیز موفقیت بزرگ دیگری است که در کارنامۀ فولاد مبارکه و اساسا صنعت فولاد کشور به ثبت رسیده است. این اقدام «پویش تولید، تداوم و امید» برای فولاد مبارکه است. با راهاندازی ابرپروژه نورد گرم شمارۀ ۲ ظرفیت تولید کلاف گرم در فولاد مبارکه به ۷٫۲ میلیون تن خواهد رسید و بر این اساس نهتنها از واردات بینیاز خواهیم شد، بلکه امکان صادرات نیز خواهیم یافت. همین امروز نیز بخشی از ورقهای موردنیاز صنایع خودروسازی، صنایع نفت و گاز و لولهسازی و لوازمخانگی در داخل تولید میشود. همچنین همزمان با افتتاح نورد گرم شمارۀ ۲، اشتغال قابلتوجهی برای جوانان کشور ایجاد میَشود.
د ر عین حال، شروع فرایند طرح تحول دیجیتال فولاد مبارکه از جـــمله طــرحهای زیرســـاختی بسیــار بااهمیـــت اســت که رقابتپذیری این شرکت را با رقبای داخلی و خارجی در آینده حفظ خواهد کرد.
خوشبختانه صنعت فولاد، بهخصوص فولاد مبارکه، با قدرت مسیر توسعه را ادامه میدهد و نمونۀ بارز آن رشد سود عملیاتی فولاد مبارکه است که در سال گذشته به رقم قابلتوجه ۶۲ درصد رسید. سال گذشته فروش صادراتی فولاد هم رشد ۱۴۶ درصدی داشت و میزان فروش وزنی فولاد نیز با رشد ۵ درصدی همراه بود و به رقم ۶ میلیون و ۱۳۰ هزار تن رسید. در فرودین ماه امسال هم میزان فروش فولاد ۱۱ درصد رشد کرد و حتی عملکرد سهام فولاد با بازدهی بیش از ۲۴۰ درصدی در سال جاری همراه بوده است.
بههرحال، شرکت فولاد مبارکه بهعنوان بزرگترین شرکت فولادی کشور، با حدود سه دهه تجربه در تولید انواع محصولات تخت فولادی، نقش محوری در توسعۀ صنعتی، اقتصادی و اجتماعی کشور داشته است. این شرکت در سال ۹۸ با تولید ۷٫۵ میلیون تن انواع محصولات فولادی عملکرد قابلتوجهی داشته و در همین سال از رشدی بالغبر ۱۲٫۵ درصد نسبت به برنامه و ۶۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل برخوردار بوده است.
یکی از اساسیترین چالشهای چشمانداز اقتصاد ایران، پدیدۀ جهانی شدن است که برخورداری از صنعت رقابتپذیر را برای اقتصاد اجتنابناپذیر میسازد.
یکی از اقدامات اساسی و مهم کشور در دستیابی به اهداف ترسیمشده، بهبود فضای کسبوکار و رقابتی نمودن آن در کشور است. فضای کسبوکار از جمله شاخصهای تعیینکنندۀ وضعیت اقتصادی هر کشور است که با استناد به آن میتوان به بررسی و تجزیهوتحلیل شرایط اقتصادی هر کشور پرداخت. به همین دلیل صنعت فولاد بهعنوان یکی از صنایع مهم و استراتژیک و قابلرقابت، میتواند با افزایش قابلیتها و توانمندیهای خود سهم قابلتوجهی در بهبود فضای کسبوکار کشور ایفا کند؛ ضمن اینکه فولاد مبارکه با استفاده از تجارب ارزندۀ خود در طول مسیر تعالی، مرزهای تولید را پشت سر گذاشته و علاوه بر این، برای ارتقای جایگاه رقابتی خود و بهتبع آن صنعت فولاد کشور گامهای بلندی در حوزۀ بومیسازی، ارتقای سطح تکنولوژی و کسب و انتقال دانش فنی صنعت فولاد برداشته است و امید است در آینده بتواند فراتر از تولیدکنندۀ فولاد، به شرکتی تبدیل شود که دارای تکنولوژی ساخت کارخانههای فولادسازی است.
مطالب مرتبط