مصطفی موذنزاده در گفتوگو با بیرونیت با اشاره به اینکه بهترین رویکرد در خصوصیسازی این است که به جای مالکیت، مدیریت را برعهده بخش خصوصی گذاشت، اظهار کرد: مشکل ما در خصوصیسازی این است که خصوصیسازی را از مالکیت شروع میکنیم در حالی که خصوصیسازی باید از مدیریت شروع شود. ساختار مدیریتی را باید خصوصی کرد.
او افزود: در واگذاری هپکو به سازمانهای دولتی مانند ایمیدرو یا شستا، چگونه این ساختارهای دولتی میتوانند امثال این کارخانهها را اداره کنند وقتی بعضاً مدیر آن ساختار کمتر اختیاری دارد و خودش را در سازمان موقت میداند؟ در این صورت مجبور است به کارخانه برود و چند کارگر دوباره استخدام کند و به کارگران امتیاز دهد که در نهایت هیچ اتفاقی نمیافتد و هیچ فایدهای هم ندارد و سر سال یک مجموعه زیانده دارد و دولت با سوبسید باید ادارهاش کند.
مدیرعامل اسبق ایمیدرو با تاکید بر اینکه برای خصوصیسازی در ایران فرهنگسازی نشده، گفت: خصوصیسازی و واگذاری سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی از طریق مزایده برگزار میشود و اگر یک بخش خصوصی وارد یک شرکت دولتی میشود، باید بدانیم که این فعال بخش خصوصی برنده مزایده بوده و صلاحیت آن از سلسله مراتب قانونی رد و تایید شده است.
او با بیان اینکه تجربه واگذاری کارخانهای مانند آلومینیوم المهدی درس بزرگی برای خصوصیسازی و اقتصاد کشور است، گفت: جذب نیرو سه چهار برابر استانداردهای جهانی و ۵ یا ۶ شیفت کار کردن نتیجه سیاستهای غیرمنطقی است که فقط منجر به زیاندهی تولید واحد صنعتی میشود.
موذنزاده با تاکید بر اینکه خصوصیسازی هزینه دارد و باید برای اینکه بخش خصوصی رغبت به سرمایهگذاری و ورود به واحدهای تولیدی انگیزه داشته باشد، نگاهها تغییر کند، گفت: اگر دولت این کار را نکند، باید مدام پس از واگذاریها زیان پرداخت کند. باید برای خصوصیسازی فرهنگسازی شود و مسوولان آگاه باشند که خصوصیسازی تاوان دارد و هزینه، با کاهش نیروهای اضافی و جلوگیری از استخدامهای بیرویه، بهرهوری را بالا ببرند و سرمایه گذاری جدید کنند. خطوط تولید را اصلاح کنند و برای آموزش هزینه کنند.
بنیانگذار ایمیدرو افزود: این رویه گرچه با منافع کارگری مغایرت دارد اما تجربه نشان داده همه جای دنیا هم با این مدل مقاومت شده اما باید با شناسایی راهکارهای مناسب به هر نحوی از مازاد نیرو جلوگیری کرد. مگر فقط در ایران خصوصی سازی شده است؟ خصوصی سازی در انگلیس را اگر نگاه کنید، خانم تاچر تنها نخستوزیر زن تاریخ بریتانیا
دو سال با معدنکاران جنگید تا توانست بخش معدن را به سمت خصوصیسازی سوق دهد. به هرحال خصوصی سازی به شرطی محقق میشود که از بالا تا پایین با یک اراده ملی قبولش کنند و همه را توجیه کند که اگر اینجا قرار است خصوصیسازی شود، باید کارگرش کم شود، بهرهوریاش بالا رود. اگر صورتهای مالی المهدی را نگاه کنید، زیان و بدهیهایش را نگاه کنید، متوجه میشوید قبل از خصوصیسازی اصلاً پول برقش را نمیتوانسته بدهد. اینها را همه میدانند. تا زمانی که نگاهها همین باشد، خصوصی سازی در ایران پا نمیگیرد.
مطالب مرتبط