تولید گازهای گلخانههای و ایجاد گرمایش در ایران نه به خاطر صنعت فولاد بلکه به خاطر شدت بالای مصرف انرژی ارزان است. از این رو، اعمال فشار بر صنعت فولاد اقدامی با دغدغه زیست محیطی نیست و تاثیری هم در بهبود وضعیت زیست محیطی کشور ندارد. با این حال، صنعت فولاد باید از هر سنجش و ارزیابی زیست محیطی بر فعالیتهای خود صادقانه استقبال کند. دست کم با این امید که سایر بخشها هم چنین کند تا مشخص شود به راستی مسببان تخریب و نابودی محیط زیست در ایران کیستند؟
اشاره:
ایران، در شرایط کنونی، خود را فراروی بحرانی زیستمحیطی میبیند. روندهای جهانی تغییر اقلیم، حکایت از آن میکنند که بحران زیستمحیطی در ایران، در سالها و دهههای پیش رو عمق و شدت بیشتری خواهد یافت. این بحران چند جنبه مختلف اما مرتبط با یکدیگر دارد:
بحران گرمایش جهانی که کشور ما در پدید آمدن آن بیتأثیر نیست. ایران دهمین یا دوازدهمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانهای است. آلودگی هوا در ایران، چه به شکل آلایندگی موجود در کلانشهرها و چه به شکل آلودگی به واسطه گرد و خاک و ذرات معلق، به مرگ و میر گسترده در میان شهروندان ایرانی دامن زده است. آلودگی آب و خاک، ابعاد بسیار گستردهای یافته است. این آلودگی، هم منابع آب شیرین و هم منابع آبی تالابها و دریاها را از خود متأثر ساخته است. از فاجعه سد فشافویه که موجب مرگ دهها هزار قطعه ماهی شد تا فاجعه تخلیه پساب پالایشگاههای پتروشیمی در آبهای خلیج فارس، صدمات بهداشتی، زیست محیطی و اقتصادی گسترده را موجب شده است.
منابع آب ایران، تنها به سبب آلودگی یا گرمایش جهانی در بحران قرار ندارند؛ کشاورزی بدون هیچ توجیه اقتصادی و با هزینه فرصت غیرمعقول، به هدر رفت سالانه ۵۰ درصد از منابع آبی ایران منتهی شده است. کشاورزی، علاوه بر بحران آب، بحران فقر و فرسایش گسترده خاک را نیز دامن زاده و نابودی جنگلها و مراتع طبیعی کشور را شدت داده است.
دامداری هم به شدت به فرسایش منابع خاک و مرتع دامن زده است. ایران که از نظر منابع آب و خاک به شدت فقیر است در تولید احشامی مانند گوسفند رکورد جهانی دارد (رتبه پنجم!) و این به یُمن نابود ساختن جنگلها و مراتع و نیز از میان بردن تنوع حیات گیاهی و جانوری کشور است. تعارض دامداری معیشتی با مراتع و حیات وحش، به انقراض گونههای جانوری کمیاب ایران دامن زده و جنگل زدایی و فرسایش خاک را شدت داده است.
در این میان برخی، صنعت فولاد را به عنوان صنعتی مخرب برای محیط زیست نشانه گرفتهاند. آنان صنعت فولاد را موجب آلودگی خاک و آب و هوا، هدر دهنده منابع آبی و موجب خشکی در رودها و تالابها، عامل مهم گرمایش هوا و آلودگی با گازهای گلخانهای و در یک کلام توسعه آن را خطری زیست محیطی تلقی میکنند. آیا چنین است؟ سهم صنعت فولاد در تخریب محیط زیست، آیا به هیچ رو قابل مقایسه با سهم صنایع دیگر مانند پتروشیمی و صنعت نفت و گاز یا کشاورزی و دامپروی در آسیب به محیط زیست ایران است؟
صنعت فولاد ایران و ایجاد گرمایش و آلودگی هوا
ایران به نسبت تولید ناخالص داخلی خود، حجم عظیمی از گازهای گلخانهای را تولید میکند و سهم قابل توجهی در گرمایش جهانی دارد. رتبه ایران در این مورد ده یا دوازده است. بخشی از ایجاد گرمایش جهانی برای کشورهای رتبه اولی مانند چین و هند، به تولید فولاد توسط این کشورها مربوط است. البته این کشورها رکوردداران تولید جهانی فولاد هستند.
برای ایران، تولید گازهای گلخانههای و ایجاد گرمایش نه به خاطر صنعت فولاد کشور، که به سبب شدت بالای مصرف انرژی به سبب ارزان بودن آن و نیز هدر رفت بخش قابل توجه آن به سبب سطح پایین بهره وری و گازی است که بر سر چاههای نفت میسوزد. آلایندگی در شهرهای ایران هم نشان میدهد که سوخت مورد مصرف بخش حمل و نقل شهری نقش اساسی در ایجاد آلودگی هوا دارد. در حقیقت در مقایسه با آلودگی ایجاد شده به وسیله حمل و نقل، نیروگاهها و بخش نفت، به هیچ رو قابل مقایسه با بخش فولاد ایران نیست.
صنعت فولاد و آلودگی منابع آب و خاک
مهمترین عرصههای آبی و خاکی در ایران به وسیله صنعت فولاد آلوده نشدهاند. آلودگی که صنعت فولاد برای آب و خاک ایجاد میکند در مقام مقایسه با آلودگی ایجاد شده توسط بخشهایی مانند پتروشیمی، صنایع شیمیایی و حتی کشاورزی ناچیز است.
بحران آلودگی ایجاد شده توسط مجتمعهای پتروشیمی در خلیج فارس به بحرانی جدی برای کشور بدل شده است. اخیراً مقامات سازمان حفاظت محیط زیست به فغان آمدهاند که پالایشگاه آبادان باید تعطیل شود زیرا به صورت مداوم فاضلاب شیمیایی را به آبهای مجاور خود تخلیه میکند.
در بخش کشاورزی هم فاضلاب کشاورزی آلوده به کود شیمیایی و علف کشها و سموم دفع آفات، ضربات سنگینی به منابع آب و خاک کشور زده است. طرفه اینکه بخشهایی که در آن صنعت فولاد نیست، از حیث آلودگی آب و خاک صدمه بیشتری متحمل میشوند.
صنعت فولاد و عرصههای طبیعی
صنعت فولاد به عرصههای طبیعی کشور (جنگلها، مراتع، دریاچهها و تالابها و رودها، کوهها و مناطقه حفاظت شده، چشمهها و غیره) خسارتی نزده است. بر عکس، آسیب عمده در این عرصهها توسط بخشهایی مانند کشاورزی، دامداری، مسکن، توسعه حمل و نقل، صنایع شیمیایی و مانند آن بوده است. شاید تنها آسیب محتمل از جانب صنعت فولاد برای عرصههای طبیعی کشور، به معادن استخراج سنگ آهن مربوط باشد. با این حال، در قیاس با سایر معادن و سایر بخشها، استخراج سنگ آهن در عرصههایی کم خطرتر صورت میگیرد.
صنعت فولاد، تنوع زیستی و حیات گیاهی و جانوری
تنوع زیستی در ایران در شکل حیات گیاهی و حیات جانوری به شدت در معرض خطر است. در ایران، پیشتر دو گونه بومی بسیار ارزشمند، یعنی ببر مازندران و شیر ایرانی، در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ منقرض شدند. هم اکنون هم گونههای ارزشمندی مانند یوزپلنگ، پلنگ، خرس قهوهای و سیاه، گوزن زرد، گوزن قرمز، شوکا، گورخر ایرانی، میش مرغ، ماهیان دریای خزر و هوبره در معرض خط جدی و حتی انقراض قطعی هستند.
حیات گیاهی در ایران هم به شدت در معرض تهدید است. حیات بلوط در زاگرس و شمشاد و سرخدار در شمال، در معرض خطر جدی بوده و حتی به سوی انقراض قطعی به پیش میرود. عامل این انقراض، کشاورزی بی حساب، شکار بی رویه، تجاوز به حیات گیاهی و جانوری توسط دامداران، راهسازی بدون ضابطه و زینتی پنداشتن حمایت از این عرصههای طبیعی است. صنعت فولاد خوشبختانه در این زمینه هم هیچ آسیبی به محیط زیست کشور وارد نساخته است.
صنعت فولاد و هدر رفت منابع آب
هدر رفت منابع آب در ایران، به یکی از عوامل بسیار مهم تخریب محیط زیست در ایران بدل شده است. از بحران آب در ایران به درستی با عنوان «خشکیدگی فلات ایران» یاد شده است. کاهش بارندگی به سبب تغییر اقلیم و تغییر جهانی آب و هوا، با برداشت عظیم از منابع آب زیرزمینی و هدر دادن آن همراه شده است. خشکیدگی ایران، با بحران ریزگردها همراه شده است. خشکیدگی دریاچههای ایران هم بحران آلودگی کشور به نمک را شدت داده است.
در این بحران آب، نه بخش صنعت یا خانگی، که تنها و تنها بخش کشاورزی، مسئولیت اصلی و یگانه را دارد. کشاورزی ۹۲ درصد مصرف آب را دارد که ۶۰ درصد آن را هم هدر میدهد. صنعت فولاد با مصرف کمتر از ۲ دهم درصد از آب و با بهرهوری بالای مصرف، در بحران آب ایران و آسیبهای زیست محیطی ناظر بر آن تاثیری ندارد.
نتیجه گیری: توسعه صنعت فولاد ایران به تخریب محیط زیست منجر نمیشود
توسعه صنعت فولاد در ایران با موانع زیست محیطی مواجه نیست. اگر بنا باشد سیاههای از مخربان محیط زیست در ایران تهیه شود، بخش فولاد قطعاً در انتهای آن فهرست قرار خواهد داشت. کشاورزی، دامپروری، صنایع نفتی و پتروشیمی، صنایع شیمیایی، بخش مسکن و راه، در رأس تخریب کنندگان محیط زیست در ایران قرار دارند.
از این رو، اعمال فشار بر صنعت فولاد اقدامی با دغدغه زیست محیطی نیست و تاثیری هم در بهبود وضعیت زیست محیطی کشور ندارد. با این حال، صنعت فولاد باید از هر سنجش و ارزیابی زیست محیطی بر فعالیتهای خود صادقانه استقبال کند. دست کم با این امید که سایر بخشها هم چنین کند تا مشخص شود به راستی مسببان تخریب و نابودی محیط زیست در ایران کیستند؟
منبع: کارخانهدار
مطالب مرتبط