*خانم دکتر شما تعدادی از واحدهای معدنی و فولادی را از نزدیک دیدهاید. به نظر شما بخش معدن و صنایع وابسته به آن تا چه اندازه میتوانند بر رشد اقتصادی اشتغالزا کمک کنند؟
ایران از نظر منابع معدنی کشور غنی محسوب میشود و این منابع معدنی میتواند بهطور بالقوه زمینهای برای رشد و توسعه اقتصادی کشور به حساب آید. طی بازدیدی که از برخی واحدهای معدنی داشتهام، متوجه شدم بخش معدن نیازمند سرمایهگذاریهای جدید و تکنولوژیهای جدید است.
اغلب مشکلاتی که در معادن وجود دارد ناشی از نبود این دو مورد است. عدم سرمایهگذاری و ورود تکنولوژیهای بروز سبب شده طی این سالها تکامل صنایع پاییندستی محقق نشود. متاسفانه در بسیاری از صنایع فلزی، صنایع پاییندستی آنطور که انتظار میرفته گسترش پیدا نکرده و سرمایهگذاریها محدود مانده است.
صنایع فلزی نیازمند تزریق سرمایهگذاریهای جدید هستند. اما جذب سرمایه در این حوزه منوط بر ثبات اقتصادی است. صنایعی که مبتنی بر معدن هستند، جاذبههای بسیاری برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی فراهم کردهاند اما تاکنون نتوانستیم سرمایههای خارجی را جذب کنیم و در این زمینه موفق شویم.
در واقع معادن غنی کشور توانایی بالقوه بالایی در تحرک اقتصادی دارند که ما در بالفعل کردن این موفقیت چندانی نداشتیم. انتظار میرود با ورود سرمایهگذاریهای جدید در معادن صنایع پاییندستیتحرک بیشتری را در اقتصاد ایجاد کنند و فرصتهای شغلی بیشتری به وجود آید. در حال حاضر بخش معدن کشور اشتغالزایی محدودی دارد.
*در شرایط تحریم و نبود رابطه عادی با دنیا آیا میتوان امیدوار بود که بخشهای مختلف از جمله معدن به رشد دست یابد و همتراز شرکتهای مشابه دنیا شود؟
در شرایط تحریم گرایش به سرمایهگذاری و توسعه فعالیتها محدود میشود. ارتباطات بینالمللی محدود میشود. الان بزرگترین بازار ما چین است. در صورتی که اگر تحریم نبود، بازارهای گستردهای در عرصه مواد معدنی برای ما وجود داشت. سرمایهگذاران داخلی و خارجی میآمدند و ما میتوانستیم صنایع پاییندستیمان را گسترش دهیم.
نمیتوان انتظار داشت در شرایط تحریمها شاهد تحول بزرگی در بخش معدن کشور باشیم. ممکن است روال تولید و فروش در برخی واحدها ادامه یابد اما تحول و یک تغییر جدی ساختاری، بهبود تکنولوژی، سرمایهگذاریهای هنگفت، افزایش چشمگیر تولید و ایجاد فرصتهای شغلی در زنجیرههای پاییندستی مطمئنا تحقق نمییابد.
* لزوماً داشتن منابع زیرزمینی میتواند باعث ثروتمند شدن یک جامعه شود؟
همه کشورهای دنیا تلاش میکنند که تکنولوژیها را در داخل بهبود ببخشند و خودشان در ارتقای دانش و شکلگیری فناوریهای نوین سهمی در جهان داشته باشند. کشورهای موفق کشورهایی هستند که از تکنولوژیهای موجود جهان بهرهمند میشوند و استفاده میکنند ولی در عین حال تلاش میکنند که در بهبود شیوههای تولید در کاهش ضایعات و به کارگیری منابع و مواد جدید و ماشین آلات و تجهیزات مدرن هم نوآوری داشته باشند. هم اکنون جریان بومیسازی هم در ایران به راه افتاده اما باید بپذیریم که در شرایط تحریم دسترسی به تکنولوژیهای مدرن که در سایر کشورهای دنیا ابداع شده دیگر برای ما امکانپذیر نیست و مجبور هستیم تکنولوژیهای جدید و شیوههای تولید جدید را خودمان بومیسازی کنیم.
باید بدانیم در شرایط فعلی که تحریمها سایه بر اقتصاد کشور انداخته، رشد و توسعه پایداری در کار نخواهد بود. در مقطع کنونی معدن در انزوای جهانی به سر میبرد و این انزوا به معنی عقب ماندگی در و کاهش امکانات اقتصادی است.
*در حال حاضر میزهای تخصصی در وزارت صمت برای بومیسازی به راه افتاده است. این بومیسازی بدون داشتن رابطه با دنیا تا چه اندازه میتواند موثر باشد؟
در سراسر کشور منابع غنی معدنی داریم و بخشی از منابع غنی ما در مناطقی واقع شده است که فقر جدی و گسترده است. ما میبینیم وجود منابع غنی مس سرچشمه کرمان رونق سراسری در استان ایجاد نکرده و جنوب استان کرمان از جمله محرومترین مناطق کشور است.
بخش معدن با رفتار جزیرهای به توسعه پایدار نخواهد رسید. بسیاری از معادن کشور در سالهای اخیر به مانند جزیرهای دورافتاده در یک استان تبدیل شدهاند، زیرا نتوانستهاند با وجود منابع معدنی و درآمدزایی که دارند، در فعالیتهای اقتصادی دیگر استان نقشآفرینی کنند و صنایع پاییندستی خود را به تکامل برسانند.
*بسیاری از استانهای کشور که در آنها منابع معدنی وجود دارد از نظر بیکاری و فقر رتبه بالایی دارند. سیاستگذار چگونه میتواند رابطه بین توزیع ثروت در جوامع محلی را تنظیم کند؟
بسیاری از استانهای کشور که در آنها منابع معدنی وجود دارد از نظر بیکاری و فقر رتبه بالایی دارند. اگر ایران در شرایط عادی قرار بگیرد و در داخل یک فضای کسب و کار مطلوب مشوقهای سرمایهگذاری ایجاد شود.
روابط ما با جهان از این تنش خارج شود، بستر معرفی منابع غنی ارزشمندمان در دنیا فراهم میشود، چه سرمایهگذاران داخلی و چه ایرانیانی که با بخش معدن آشنا هستند و قبلا در مناطق مختلف کشور زندگی میکردند اما مهاجرت کردند و حال علاقهمند هستند در ایران سرمایههایشان به کارگرفته شود مطمئنا بخش معدن برای آنها جذابیت سرمایهگذاری دارد. بسیاری از ایرانیان تحصیلکرده که مهاجرت کردند هم دانششان و هم تجربه همکاری با شرکتهای خارجی داشتهاند که قطعاً علاقهمند هستند که سرمایه خود را به بخش معدن بیاورند.
از سویی اگر برای معادن بستر تکنولوژی و دانش فراهم شود و سرمایه گذاریهای جدید به پروژهها ورود پیدا کنند، دیگر مواد معدنیمان با ارزش افزوده پایین به چین صادر نمیشود و ایران میتواند تولیداتی با ارزش افزوده بسیار بالاتر داشته باشد.
در ایران انرژی نسبتاً ارزان است و نیروی کار متخصص زیاد داریم اما به خاطر این فضای نامناسب کسب و کار بخش معدن ما محصولات تولیدی را با ارزش افزوده پایین صادر میکند. به شخصه بسیار خوشبین هستم که اگر شرایط اقتصادی اجتماعی ما باثبات شود و ارتباط ما با جهان اصلاح شود، بخش معدن ما یکی از جاذبههای مهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی خواهد بود و امیدوارم بتوانیم در زمان کوتاهی صنایع وابسته به معادن کشور را توسعه بخشیم و برای مناطق محروم فرصتهای اقتصادی ممتازی ایجاد شود.
*خانم دکتر اگر اقتصاد ایران در شرایط عادی خود قرار گیرد، آیا بخش معدن قادر است منبعی برای تولید ثروت باشد؟
یکی از مشکلات معادن کشور و صنایع ما اعتیاد شدید آنها به انرژی ارزان و وامهای بسیار ارزان است. اگر شرایط معادن کشور را با معادن کشورهای دیگر مقایسه کنیم، متوجه میشویم بخش معدن ما توان رقابت ندارند. کشوری مانند پاکستان اگر مواد معدنی مشابه ایران داشته باشد، انرژی ارزان ندارد. منابع نفت ندارد.
پس اگر میبینیم که معادن همچنان نیازمند حمایتهای پنهان و آشکار دولت برای دریافت انرژیهای ارزان است، نشاندهنده عدم توان رقابتی آنهاست. مُسکنهای دولت هم مقطعی است و مطمئنا در کوتاهمدت نتیجهبخش است و نمیتوان در بلندمدت با این یارانههای آشکار و پنهان معدنکاری و صنعتگری کرد. بنابراین ما باید در میانمدت و بلندمدت این مشکل را حل کنیم. رفع این مشکلات هم در گروی ثبات اقتصادی و بهبود روابطمان با دنیاست که در حال حاضر متاسفانه تحریمها به اقتصادمان چنین فرصتی را نمیدهد.
*در حال حاضر بسیاری از صنایع معدنی کشور از انرژی و آب ارزان برای تولید محصول استفاده میکنند. آیا چنین تولیدی در یک بازار رقابتی قابل دوام است؟
منابع زیرزمینی بهطور خودکار نمیتواند به ثروتمند شدن یک جامعه منجر شود. برای استخراج منابع زیرزمینی به سرمایه و تکنولوژی نیاز است. کشورهایی که بهترین و بیشترین منفعت را از این منابع میبرند، آنهایی هستند که این منابع معدنی را با تکنولوژیهای پیشرفته استفاده میکنند.
بسیاری از کشورهایی که رشد چشمگیری داشتهاند اصلاً منابع داخلی نداشتند. کشورهایی از جمله تایوان، کره، سنگاپور و از همه مهمتر ژاپن. در مقابل کشورهایی که منابع غنی داشتند مانند کشورهای نفت خیز، ریز و درشتشان، عملکرد اقتصادی ضعیفی داشتند. تجربه نشان میدهد صرف داشتن منابع طبیعی راه به جایی نمیبرد.
البته این منابع میتوانند زمینهساز تحولات بزرگ باشند اما دولتی که با برنامه دقیق و استراتژی از این منابع برای یک تحول جدی در کل اقتصاد استفاده کند و از طرفی روابط بینالمللی مناسبی که امکان جذب سرمایهها و به دست آوردن بازارهای جدید را فراهم کند را داشته باشد، میتواند زمینه شکلگیری صنایعی که در حاشیه این معادن ایجاد میشوند را فراهم آورد.
*آیا لزوماً داشتن منابع زیرزمینی میتواند باعث ثروتمند شدن یک جامعه شود؟
همه کشورهای دنیا تلاش میکنند که تکنولوژیها را در داخل بهبود ببخشند و خودشان را در ارتقای دانش و شکلگیری فناوریهای نوین سهیم کنند. به وجود آوردن روشهای جدید فرآوری و بهبود شیوههای تولید قدیمی در دنیا راهی است که کشورهای موفق برای تولید کیفی خود انتخاب کردهاند. در عین حال تلاش میکنند که در بهبود شیوههای تولید و در کاهش ضایعات و به کارگیری منابع جدید و ماشین آلات و تجهیزات نیز پیشتاز باشند. که ایران هم میتواند با چنین استراتژی از منابع معدنی خود بهرهمند شود. همان طور که اشاره شد برای ایجاد فضای مشوق سرمایه گذاری، به ثبات اقتصادی و تنش زدایی در روابط خارجی نیازمندیم.