• گروه مطلب:| گفتگو| معدن| بازار|
  • کد مطلب:1006
  • زمان انتشار:يکشنبه 20 تير 1395-1:56
  • کاربر:.
گفت و گو با معاون سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی

به گفته بهروز برنا، اگر موانع کسب و کار در بخش معدن و صنایع معدنی کشور برداشته شود آن‌گاه می‌توان امیدوار بود که سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی افزایش یابد.
معادن؛ معطل سرمایه گذاری است

معدن‌نامه: معاون اکتشافات سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور معتقد است که برخی موازی‌کاری های در حوزه اکتشافات معدنی سبب شده تا این کار در ایران منسجم نباشد و هر سازمان و نهاد دولتی پرچم خود را به زمین پر از استعداد ایران فرو کند و سهمی از آن را به نام خود کند. به گفته بهروز برنا، اگر موانع کسب و کار در بخش معدن و صنایع معدنی کشور برداشته شود آن‌گاه می‌توان امیدوار بود که سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی افزایش یافته و به یکی از بازیگران اصلی اقتصاد ایران تبدیل شود.

این مدیر معدنی در گفت‌وگو با پیشه و تجارت پیشنهاد می‌کند هر یک از سازمان های معدنی کشور بهتر است با هم تقسیم کار کنند تا زنجیره ارزش افزوده بخش معدن به خوبی پیش رفته و بخش معدن ایران از حاشیه به متن اقتصاد کشور وارد شود.

---

با توجه به حجم بالای ذخایر معدنی در ایران این انتظار وجود دارد که بخش معدن به یکی از پیشران‌های اقتصاد کشور تبدیل شود. این اتفاق تا کنون رخ نداده و همواره موانعی بر سر راه کسب و کار در بخش معدن ایران وجود داشته است. مهم‌ترین این موانع چیست؟

یکی از مشکلاتی که همواره در بخش معدن ایران وجود داشته این بوده که ساختار منسجمی نداشته و در میان دیگر صنایع گم شده است. چه امروز که وزارت صنعت، معدن و تجارت داریم و چه سال‌های گذشته که دارای وزارت معادن و فلزات بودیم به بخش معدن توجهی نمی‌شد. یادم می‌آید حتی می‌گفتند این بخش به تبعیدگاه برخی مدیران که از چشم وزرای مختلف یا رئیس‌جمهور می‌افتند تبدیل شده بود و به آنها یک صندلی در بخش معدن می‌دادند تا تنبیه شوند. البته نباید از انصاف به دور باشیم که در دوره دولت سازندگی وزارت معادن و فلزات بسیار خوش درخشید و به یکی از وزارتخانه های موثر تبدیل شد. اما آن هم کوتاه مدت بود تکرار نشد. بخش معدن در حال حاضر که با صنعت و تجارت ادغام شده نه از نظر صنعتی و نه از نظر تجاری نتوانسته توسعه بیابد و در ساختار دولت بسیار کوچک شده است. در حاضر دو سازمان و یک معاونت ستادی امور بخش معدن در دولت را مدیریت می‌کند. در ظاهر سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور متولی اکتشافات معدنی، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، متولی ترانزیت و حلقه ارزش افزوده مواد معدنی و معاونت معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت متولی بهره‌برداری و استخراج معادن است اما گاه دیده می شود بین این دستگاه‌ها موازی‌کاری‌هایی وجود دارد و هر کدام در کار یکدیگر دخالت می‌کنند. وزیر صنعت هم اکنون سه نوع معاون معدنی دارد که این خود باعث شده سه سلیقه مختلف در کنار او باشد و عملا بخش معدن کشور فرمانده نداشته باشد. از این رو لازم است تا تغییر ساختاری در چارت سازمانی معادن به وجود آید و بخش معدن دارای فرمانده واحدی باشد.

در حال حاضر وضعیت اکتشافات در بخش معدن چگونه است و این کار چگونه بین دستگاه‌های مختلف تقسیم شده است؟

با توجه به اینکه شش دانگ مسوولیت‌های معدنی را یک شخص واحد مدیریت نمی‌کند، سازمان زمین‌شناسی عملا به روزمره‌گی افتاده و بودجه‌های دولتی آن بیشتر صرف پرداخت حقوق کارکنان می‌شود. این سازمان پویایی لازم را ندارد چرا که در 10 سال اخیر 198 میلیارد تومان در قوانین بودجه اختصاص به آن یافته که عملا 60 درصد این بودجه در اختیار سازمان قرار گرفته است. شما اگر این رقم را با هزینه‌های اکتشافی سایر کشورهای معدنی مقایسه کنید می‌بینید که این رقم بسیار ناچیز است. اگر معدنکاری را به چهار قسمت زمین‌شناسی، اکتشافات، استخراج و صنایع معدنی تقسیم کنید می‌بینید که دو مرحله آن را سازمان زمین‌شناسی موظف است به پیش ببرد که با بودجه‌های کنونی این امر قدری ناممکن شده است. از سویی دیگر برخی موازی‌کاری‌ها در بخش اکتشاف سبب شده عملا سازمان زمین شناسی نظارت زیادی بر اکتشاف مواد معدنی در کشور نداشته باشد. معاونت معدنی یک جور مجوز اکتشاف می دهد و ایمیدرو و شرکت های بزرگ معدنی وابسته به آن نیز با توجه به قدرت مالی که دارند خود راسا اقدام به اکتشاف می‌کنند. این موارد نشان می دهد که در مجموع سیاستگذاری های اکتشاف در ایران متمرکز نیست و چند سازمان به طور موازی این کار را انجام می‌دهند. لذا برای توسعه بخش معدن لازم است این سیاستگذاری به عنوان نخستین گام ورود به عرصه معدنکاری متمرکز شود.

آیا می‌توان گفت که نبود سیاستگذاری متمرکز در بخش اکتشاف خود باعث ایجاد اولین مانع در کسب و کار معادن شده است؟

بله دقیقا. اولین مشکل این است که به دلیل متمرکز نبودن سیاست‌های اکتشافی نقش سازمان زمین‌شناسی در این خصوص کمرنگ شده است و نهادهای موازی گوناگون در این رابطه  نظر می‌دهند. یک فرد سرمایه‌گذار وقتی می‌خواهد برای سرمایه‌گذاری در معدن اقدام کند در ابتدا به سازمان زمین‌شناسی مراجعه کرده و محدوده‌های امیدبخش را برای ماده معدنی مورد نظر خود دریافت می‌کند. پس از آن با نظارت سازمان زمین‌شناسی عملیات پیشرفته‌تر اکتشافی را انجام می‌دهد اما ممکن است در این راه با مزاحمت‌هایی روبرو شود. به عنوان مثال مردم محلی یا مسولان منطقه مورد نظر در کار دخالت کرده و نمی‌گذارند کار طبق روال پیش رود. بعد از آن هم باید مجوزهای مربوطه از سازمان‌های زیست‌محیطی اخذ شود. این فرد در ادامه ممکن است با دخالت انواع نهادها روبرو شود تا جایی که دیگر تحمل کار از دستش بیرون آید و کلا دور معدن را خط بکشد. ما معتقدیم که اگر سازمان زمین‌شناسی متولی اکتشاف است اجازه دهند تا ما متولی اکتشاف و صدور گواهی کشف به معنای واقعی شویم و برای گواهی کشفی که صادر می‌کنیم ارزش و احترام قائل باشند نه اینکه بعد از صدور آن مالک محدوده معدنی را بیازارند و او را فراری دهند.

یکی دیگر از موانع کسب و کار در معدن کمبود تجهیزات اکتشافی است.  در ایران وضعیت تجهیزات اکتشافی به چه صورت است؟

اکتشافات در دنیا کاملا تغییر جهت داده و دستگاه‌های پیشرفته‌ای برای این کار ساخته شده است. امروز دیگر اکتشافات ژئوفیزیک از طریق هلیکوپتر قدیمی شده و دنیا با پهباد این کار را انجام می‌دهد. امروزه تجهیزات و تکنیک‌های نوین اکتشافی حرف اول را می‌زند به‌طوری‌که دستگاه‌های حفاری ساخته شده که قادر است روزانه 300 متر گمانه‌زنی‌های اکتشافی انجام دهند و همان دستگاه به سرعت نمونه‌ها را آنالیز کرده و اطلاعات را در اختیار مهندسان معدن قرار دهد. حتی برخی مهندسان معدن به مته‌های حفاری قابل حمل مجهز شده‌اند که می‌توانند آن را به راحتی با خود حمل کرده و به مناطق مورد نظر ببرند و نمونه‌برداری‌های اکتشافی انجام دهند. اما متاسفانه چنین تجهیزاتی در کشور ما وجود ندارد و برای یک نمونه‌برداری ساده باید روزها منتظر بمانیم که آزمایشگاه‌های معدنی نظر خود را در خصوص نمونه‌های معدنی اعلام کنند. از سویی دیگر تجهیزات در معادن ایران آنقدر فرسوده شده که راندمان کار در معدن کاهش یافته و عملا معدنکاری به صورت غیر حرفه‌ای صورت می‌گیرد.

مصادیق این معدنکاری غیر حرفه‌ای را در کجا می‌توان یافت؟

می‌توان با مراجعه به معادن مختلف این مصادیق را یافت. بر کسی پوشیده نیست که معادن ما از سوی افراد غیر تخصصی اداره می شوند و کارهای توسعه‌ای و علمی در آن صورت نمی‌گیرد. نوعی به‌هم‌ریختگی در بخش معدن دیده می‌شود که که سبب شده افراد کم تجربه، غیرتخصصی و کاسب وارد این حرفه شوند و عملا ما را از رسیدن به اهداف به دور کنند. چنین رویه‌ای سبب شده تا هر کس محدوده‌ای را به نام خود ثبت کرده و یا اقدام به خرید و فروش آن کند یا اینکه آن را غیر فعال کرده و یا به صورت خام بدون ایجاد ارزش افزود به کشورهای دیگر صادر کند. البته بنده به طور کامل مخالف خام فروشی نیستم و به صادرکنندگان معدنی احترام می‌گذارم اما اعتراضم به معدنکاری غیراصولی و غیرهدفمند است و تمام تلاشم این است که بخش معدن کشور به راهی هدایت شود که دارای زنجیره ارش افزوده باشد و از لقمه خوری دوری کنیم.

دلیل به وجود آمدن چنین وضعی در بخش معدن کشور را در کجا می‌توان یافت؟

شاید یکی از دلایل آن واگذاری برخی معادن ما به دست افراد غیرمتخصص و نهادهای غیر مرتبط باشد. در دولت قبل این کار به صورت رد دیون انجام می گرفت و امروز با روش مزایده. وقتی معدنی را به مزایده می‌گذاریم به فردی آن را تحویل می‌دهیم که فقط تمکن مالی داشته و کمتر توانایی‌های او را مد نظر قرار می دهیم. معدن می تواند یکی از پیشران‌های رشد اقتصادی باشد به شرطی که به دست افراد متخصص و کار بلد بیافتد نه عده ای که فقط به دنبال فرصت می‌گردند که سودی را عاید خود کرده و پس مدتی این فعالیت را رها کنند. از سویی دیگر بهتر است کسب‌وکارهای جدید در معدن مورد توجه قرار گیرد و بدانیم که روی چه ثروتی نشسته ایم. تا چند سال پیش مس سرچشمه لجن این معدن را به یک اصفهانی می فروخت و خوشحال بود که از شر آلودگی‌های آن راحت شده است اما امروز متوجه شده است که مقادیر بسیاری طلا، نقر و سایر عناصر باارزش در این لجن وجود دارد که می‌تواند درآمد جدیدی را برای این شرکت به وجود آورد. از سویی دیگر به باطله‌های معدنی توجه کمی می‌شد اما امروز می‌بینیم که در این باطله‌ها چقدر عناصر نادر خاکی وجود دارند و چه منابعی را به عنوان باطله‌های معدن دور ریخته‌ایم. به عنوان مثالی دیگر می‌توانم به دریاچه قم اشاره کنم که منابع معدنی در آن وجود دارد و کشوری نظیر آمریکا از چنین محل مشابهی سالانه 1.3 میلیارد دلار بهره‌برداری می‌کند اما ما فقط از دور به این دریاچه نگاه می‌کنیم فعالیت خاصر در آن صورت نمی‌گیرد.

به نظر شما برای توسعه بخش معدن در کشور و فعال کردن بخش خصوصی واقعی چه باید کرد؟

یکی از راه های نتیجه‌بخش این است که معدنکاری کوچک مقیاس را در کشور به راه اندازیم. با این روش قادر خواهیم بود که ذخایر کوچک را فعال کرده و از بخش خصوصی بخواهیم که با سرمایه گذاری کمتری وارد این عرصه شود. البته بخش خصوصی کاربلد، متخصص و باتجربه مورد نظر است که این حرفه را گسترش دهد نه اینکه افرادی روی کار بیایند و از این محل کسب سود کنند و بعد برج ساز شوند. از سوی دیگر نیاز بسیار زیادی داریم که به سمت صنایع «های‌تک» در بخش معدن برویم. به عنوان مثال اگر معدن گچی داریم فقط به تولید گچ ساختمانی اکتفا نکنیم و گچ مورد نیاز برای پزشکی و سایر صنایع به تولید برسانیم. معدنکاری فقط این نیست که زمین را باز کرده و ماده معدنی را استخراج کنیم و آن را به فروش برسانیم بلکه بهتر است به صنایع بالادستی آن نیز توجه کرده و فرصت‌های جدید شغلی ایجاد کنیم.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0