اهمیت این صنعت نه تنها به دلیل سهم مستقیم آن در تولید ناخالص داخلی و ارزآوری، بلکه به واسطه پیوند گسترده آن با سایر بخشهای اقتصادی همچون معدن، انرژی، حملونقل، ساختمان و... است. با وجود ظرفیتهای قابلتوجهی مانند منابع غنی معدنی، نیروی انسانی متخصص، موقعیت جغرافیایی مطلوب و... صنعت فولاد ایران در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو بوده است. بررسی دقیق و نظاممند این چالشها از آن جهت ضروری است که بدون شناسایی و تحلیل ریشهای موانع موجود، نهتنها امکان تحقق اهداف توسعهای صنعت فولاد فراهم نخواهد شد، بلکه رقابتپذیری این صنعت در سطح منطقهای و جهانی نیز به شدت تضعیف خواهد شد.
چالشهای صنعت فولاد نیز طیف وسیعی بوده که شامل «فرسودگی تجهیزات و فناوری پایین در برخی واحدها»، «کمبود زیرساختهای حملونقل»، «عدمتطابق با فناوریهای نوین مرتبط با فولاد سبز»، «محدودیت تامین گاز و برق و خاموشی صنعت»، «شدت مصرف انرژی بالا »، «محدودیت منابع آبی »، «محدودیت در دسترسی پایدار به مواد اولیه »، «عدمیکپارچگی بین شرکتهای معدنی و فولادی»، «صادرات مواد خام به جای فرآوردههای نهایی»، «عدمدسترسی به سرمایه خارجی»، «نوسانات نرخ ارز و سیاستهای ارزی»، «محدودیت در نقل و انتقال مالی»، «تحریمهای بینالمللی» و «تعرفههای وارداتی در کشورهای هدف» هستند. چالشهای متعدد اشاره شده اگرچه روند رشد این صنعت را کند کرده، اما در عین حال فرصتی برای بازنگری در الگوهای توسعه و سیاستگذاری فراهم آوردهاند.
در واقع در چنین شرایطی صرفا شناسایی مشکلات کافی نیست، آنچه بیش از پیش اهمیت دارد، پیدا کردن راهکارهای عملی و اجرایی، متناسب با ظرفیتهای داخلی و محدودیتهای خارجی برای عبور از این موانع است. به همین دلیل راهکارهای زیر با نگاه به این پرسش کلیدی پیشنهاد میشود: «صنعت فولاد ایران چگونه میتواند از وضعیت موجود عبور کرده و آیندهای پایدار برای خود رقم بزند؟» نگارنده تصور میکند دستکم ۸ راهکار در پاسخ به این پرسش وجود دارد که شامل «اعطای مشوقهای مالیاتی به شرکتهای دارای برنامه ارتقای فناوری»، «توسعه همکاری فناورانه با شرکتهای پیشرو بینالمللی»، «اجرای برنامه مدیریت مصرف و بهینهسازی فرآیندها»، «حرکت به سمت سرمایهگذاری روی منابع انرژی جایگزین»، «تدوین سیاستهای منع صادرات مواد خام و تشویق به فرآوری داخلی»، «بهکارگیری ابزارهای نوین تامین مالی نظیر اوراق مشارکت صنعتی»، «حرکت به سمت آزادسازی قیمت» و «گسترش بازارهای منطقه از طریق دیپلماسی اقتصادی» هستند.
گلوگاه اصلی صنعت فولاد
در سالهای اخیر صنعت فولاد با چالشهای متعددی مواجه بوده اما هیچ یک به اندازه بحران انرژی ساختار تولید و توسعه این صنعت را تحتتاثیر قرار نداده است. فولاد به عنوان صنعتی انرژیبر بهخصوص در فرآیندهایی مانند احیای مستقیم و ذوب، وابستگی شدیدی به منابع پایدار گاز و برق دارد. ادامه ناترازی انرژی و تشدید آن در کشور نه تنها ظرفیتهای موجود را تهدید میکند بلکه تحقق برنامه توسعهای صنعت فولاد را نیز غیرممکن کرده است. میتوان گفت که ناترازی انرژی به گلوگاه اصلی بقا و پایداری صنعت فولاد ایران تبدیل شده است. در حال حاضر موضوع خودتامینی انرژی، در بخش برق در حال اجرایی شدن است و صنایع انرژیبر با انعقاد قرارداد با وزارت نیرو، نسبت به افزایش ظرفیت تولید برق تحت عنوان نیروگاههای خود تامین اقداماتی را در دستور کار قرار دادهاند. با توجه به سهم بالای مصرف گاز طبیعی به عنوان سوخت در نیروگاهها و ناترازی فعلی در منابع گازی کشور، در بهترین حالت اگر صنایع فولادی منابع لازم جهت احداث نیروگاه را تامین کنند در زمان پیک مجدد با خاموشی نیروگاه احداثی ناشی از نبود گاز مواجه خواهند شد.
همچنین واحدهای فولادی ممکن است به سوختهای گازوئیلی یا دیگر سوختهای فسیلی روی بیاورند که هزینههای بیشتری دارند. این امر به افزایش قیمت تمامشده تولید فولاد و افزایش آلایندگی منجر خواهد شد. بنابراین در چنین شرایطی، یکی از گزینههایی که به عنوان راهحل عملی و قابل اتکا مطرح میشود، استفاده از گاز طبیعی مایع (LNG) است. به دلیل امکان ذخیرهسازی، حملونقل آسان، تحویل در نقاط دور از شبکه سراسری گاز، امکان واردات و... میتواند برای کارخانههای فولادی که در نقاط بحرانی از نظر تامین انرژی قرار دارند، نقش مکمل یا حتی جایگزین را ایفا کند. البته استفاده از LNG نیازمند سرمایهگذاری اولیه، سیاستگذاری دقیق، مشارکت بخش خصوصی و... است، اما با توجه به ناترازی فعلی به نظر میرسد دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت برای بقای صنایع انرژیبر مانند فولاد است.
البته که حرکت به سمت LNG نیازمند تصمیمگیریهای شتابزده نیست، و مستلزم مطالعات امکانسنجی دقیق، فنی و اقتصادی است. در واقع هر واحد فولادی باید برای ورود به این مسیر مسائلی نظیر حجم گاز مایع موردنیاز، زیرساختهای ذخیرهسازی متناسب، هزینه تمام شده، قابلیت اطمینان زنجیره تامین LNG، الزامات ایمنی و مقرراتی و... را بررسی کند.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست