چهارشنبه 27 فروردين 1404 شمسی /4/16/2025 11:49:36 PM
✍️ علیرضا بهداد، صاحب امتیاز و مدیر مسئول "بیرونیت"

چند روز پیش حدود ۲۰ دقیقه با یکی از دوستانِ هم سن و سالِ خودم تلفنی صحبت می‌کردم. مکالمه که تمام شد متوجه شدم که پس از حال و احوال و تبریکِ سال نو، ۱۸ دقیقه از گفت‌وگوی‌مان درباره کمر درد، چربی، فشار، قند خون و ضعیفی چشم گذشت.
چهل سالگی دهه شصتی‌ها

با خود فکر کردم که چرا بیشترِ این مکالمه با به اشتراک گذاشتنِ درد و رنج‌های جسمی گذشت!

این ضرب‌المثل را به یاد آوردم که "سن که رسید به پنجاه، فشار میاد به چند جا". وقتی سن خود را به یاد آوردم متوجه شدم که اگر چه به پنجاه سال نرسیده‌ام اما چون چهل سالگی را پشت سر گذاشته‌ام، دچارِ "فشار به چند جای زودرس" شده‌ام.

پس از چند ساعت دوباره با دوستم تلفنی صحبت کردم و به او گفتم، چرا از ۲۰ دقیقه مکالمه‌ای که با هم داشتیم، ۱۸ دقیقه آن به ذکر مصیبت گذشت؟

دوستم خاطره‌ای از یکی از سردبیران صاحب قلم و معروفِ کشور را تعریف کرد.

گفت: روزی به دفتر سردبیر رفتم و متوجه شدم که در فکر فرو رفته است. از او پرسیدم چرا این همه فکرتان مشغول است؟

آن سردبیر گفت که از امروز وارد پنجاه سالگی شده‌ام. تولدش را به او تبریک گفتم و در جواب به من گفت: راستش از صبح امروز بی‌دلیل چند جای بدنم به درد آمده است و به همین خاطر در فکر فرو رفته‌ام!

پس از پایان مکالمه با دوستم، من هم احساس کردم که بدونِ هیچ دلیلی، چند جای بدنم درد می‌کند. درک این واقعیت برایم سخت بود و چند روزی مرا به فکر فرو برده بود.

با خودم این شعر محمدرضا عبدالملکیان، شاعر نهاوندیِ کشورمان را زمزمه می‌کردم:
من هنوز کوچکم
این لباس را
پس چرا بزرگ کرده‌اند؟
این یکی دو شیشه قرص
این سه چهار قبض برق و آب
این جواب آزمایش
این غذای بی نمک
این خطوط مبهم کتاب
عینکی که مانده روی میز
این سوال های بی جواب
مال کیست ؟

سرانجام با خودم به صلح رسیدم و با پذیرش وضع موجود به این نتیجه رسیدم که چهل سال پیش، گذشته و از این پس باید برای آینده برنامه‌ریزی کنم.

موضوع را با یکی از کارآفرینان به‌نامِ کشور که در آستانه ۸۰ سالگی‌ست، در میان گذاشتم و از او پرسیدم چهل سالگی یعنی چه؟

گفت: در یک کلام می‌توانم بگویم که چهل سالگی یعنی "تیک آف".

باز هم گفت: از نظر من شما فعلا در آغاز یک زندگی خردمندانه هستید و باید برای چهل سال بعدی، برنامه‌ریزی کنید.

پس از این مکالمه تمرکز خود را روی برنامه‌های چهل سال آینده قرار دادم. در ابتدای کار به این موضوع اندیشیدم که چگونه باید زندگی را در پیش گیرم تا در چهل سال آتی، زندگی با کیفیتی را در پیش گیرم؟

زندگی با کیفیت یعنی اینکه با بدنم چه رفتاری داشته باشم تا در چهل سال آینده دچار بیماری‌هایِ زمینه‌ای مانند دیابت، چربی و فشار خون نشوم؟

چه نوع سبک زندگی را در پیش گیرم که تا چهل سال آینده بتوانم از بدنم کار بکشم و قادر باشم خود به تأمین نیازهای شخصی بپردازم؟

اقتضای سن پس از چهل سالگی چه چیزهایی را ایجاب می‌کند؟

یاد گفت‌وگویی با یکی از مدیرانِ مطرحِ بنگاه‌های اقتصادی افتادم که در چهل سالگی به ریاست آن بنگاه رسیده بود و از سویِ رسانه‌ها مورد نقد واقع شده بود که چون چهل سال بیشتر ندارد، کم‌تجربه است.

آن مدیر عامل گفت: به من می‌گویند مدیر جوان! در حالی‌که برای اینکه در محیط کار بتوانم سرپا بایستم مجبورم کلی دارو مصرف کنم!

با یادآوری این گفت‌وگو به این نتیجه رسیدم که چهل سالگی فرصتی برای شکوفا شدن استعدادهاست. سپس به این موضوع اندیشیدم که در چهل سالِ گذشته تقریبا اختیاری از خود نداشتم و بیشتر تحت فرمانِ خانواده زندگی می‌کردم و حالا که از نظر مالی و عاطفی مستقل شده‌ام باید خود را برای سال‌های بعدی آماده می‌کردم.

با چنین تفکری چهل سالگی را پذیرفتم و تصمیم گرفتم با تمرکز بر غذای سالم، ورزش و تغییر سبک زندگی، خود را برای چهل سال آتی تجهیز کنم.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین