۱. چون سالهاست که میگوییم ۶۰ میلیارد تن ذخایر معدنی داریم اما برای بهرهبرداری از آن برنامهای تدوین نمیکنیم
۲. چون ظرفیتهای بخش خصوصی را در این بخش جدی نمیگیریم
۳. چون فرمانده توسعه معادن نداریم
۴. چون فرهنگِ سرمایهگذاران را درک نمیکنیم و از ناحیه جامعه بومی، نهادهای محلی و حاکمیت اقتصادی، آنها را آزار میدهیم
۵. چون فکر میکنیم فقط کشور ماست که ذخایر معدنی دارد و بازارهای جهانی را از دست میدهیم
۶. چون وقتی که مدیران ما به نمایشگاههای خارجی میروند بیشترِ وقتشان را در بازارها و مراکز تفریحی برای خرید و عکس گرفتن میگذرانند
۷. چون خبرنگاران ما معادن بزرگ دنیا را ندیدهاند و ارادهای هم نیست که توانمندیهای معادن داخلیمان را به آنان نشان دهیم
۸. چون شرکتهای ما در لیگ باشگاههای جهان حضور ندارند
۹. چون مدیرانِ بنگاههای بزرگ معدنی بر اساس درکِ اقتصادی، تخصص و دانش، انتخاب نمیشوند و روابط در انتصاب آنها کارکرد دارد
۱۰. چون بیشتر وقت وزیر و مدیرانِ معدنی کشور را برخی نمایندگان مجلس میگیرند تا طرحهای غیر اقتصادی در حوزههای انتخابیه آنان اجرا شود و بنگاههای معدنی و فلزی را وامیداریم تا نیازهایی مانند بیمارستان، مدرسه، جاده، هتل و . . . در جوامع محلی به اجرا برسانند
۱۱. چون عمر مدیریتی در بنگاههای بزرگ معدنی و فلزی کم است و مدیرانِ خوبِ بخش معدن با حقوقهای ناچیز در رنج ۷۰۰ دلار در ماه حقوق میگیرند و انگیزهای برای کار کردن و پیادهسازی نبوغِ مدیریتی ندارند
۱۲. چون دولت تا کنون دهها همت از حسابِ ایمیدرو برای رفع مشکلات خود در سالجاری برداشت کرده و طرحهای توسعهای بودجه لازم را ندارد
۱۳. چون تفکر دولتی بر معادن حاکم است و شأن رئیس ایمیدرو را آنقدر پایین آوردهایم تا بهجای اینکه به توسعه بیاندیشد بر آجیل و میوه و شیرینی شبِ عیدِ کارکنانش هم نظارت کند
۱۴. چون نیاز ارزی برای واردات ۳ هزار ماشینآلات معدنی را برطرف نمیکنیم
۱۵. چون وقتی بخش خصوصی میگوید حاضر است ۵۵ میلیارد دلار در بخش معدن و صنایع معدنی سرمایهگذاری کند، باورشان نمیکنیم.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست