مساله این است که وقتی استخراج منظم نباشد، این مشکل در دورههای بعدی باطلهبرداری بیشتر هم میشود. در ادامه دیده شده که برخی از معدنکاران باطلهها را در جایی دپو میکنند که زیر آن احتمال وجود ماده معدنی وجود دارد! در نتیجه ضعف بحث فنی باعث میشود بسیاری از معادن کوچکمقیاس زیانده شوند.
در ادامه برخی شرکتها هم که تنها به دنبال دستیابی سریع به ماده معدنی هستند، تنها خواهان آن هستند که ماده مذکور را بفروشند و پول بیشتری به دست آورند! بنابراین توان فنی در کنار توان مالی بحث مهمی است که معادن کوچک باید آن را لحاظ کنند.
تا جایی که حتی برخی باور دارند که برای تسهیل روند کار شرکتهای خصوصی و پیشرفت بخش معدن، امتیاز فنی باید به امتیاز مالی ارجحیت پیدا کند.
در اولین جدولی که سال ۹۵ ارائه شد، شاهد بودیم که توان مالی نسبت به ارزیابی دانش فنی اولویت پیدا کرد. این مساله مشکلات جدیای را در پی داشت، از جمله اینکه کسانی که تحصیلکرده این حوزه بودند از عرصه کنار رفته و آنهایی که صرفا پولی داشتند عرصه را ربودند.
براساس صلاحیت مالی به ازای هر پنجمیلیون تومان فرد حقیقی میتوانست یک امتیاز به دست بیاورد تا در نهایت ۵۰ امتیازی شود. براین اساس فردی که دانش تخصصی معدن نداشت با ۲۵۰میلیون تومان میتوانست ۵۰ امتیاز را ازآن خود کند.
این در حالی بود که فرد تحصیلکرده معدن تنها میتوانست ۱۲امتیاز کسب کند و حالا باید دنبال مابقی امتیازات میدوید! در حالی که انتظار میرفت این جفا در حق دانشآموختگان معدن رفع شود اما در مردادماه ۱۴۰۱ رقم ۲۵۰میلیون تومان به پنجمیلیارد تومان رسید و آن هم با این شرط که این عدد باید سه ماه در حساب متقاضی بماند.
این به آن معنا بود کسانی که سواد کافی در این زمینه دارند از عرصه دور شده و پولدارها وارد گود شوند اما از پیامدهای این رویه، ضربه به معادن کوچک و بزرگ شدن هر چه بیشتر نقش خصولتیهاست.
براساس آمارها ۸۵درصد معادن و صنایع وابسته آنها در کشور ما در زمره معادن کوچکمقیاس قرار دارند که البته به دلیل مشکلات گسترده، سهم کمتری یعنی حدود ۱۵درصد از جریان گردش اقتصادی و تولید ثروت بخش معدن را به خود اختصاص دادهاند.
از طرف دیگر سهم ۶۰درصدی اشتغالزایی این گروه پر جمعیت از معادن به اهمیت آنها افزوده است. این عدد سهم قابلتوجهی از بازار کار کشور را به خود اختصاص میدهد که اهمیت بنگاههای تولیدی کوچکمقیاس را روشن میسازد. مسائلی که نهتنها بر فعالان اقتصادی بلکه بر رونق اشتغالزایی مناطق مختلف کشور نیز تاثیر میگذارد.
علی سیامکی، کارشناس معدن در این خصوص به «جهانصنعت» گفت: یکی از بزرگترین مشکلاتی که معادن کوچک با آن روبهرو هستند، بحث فنی است. به این صورت که به استفاده از کارشناس، طراحی و برنامهریزی بیتوجهی میکنند؛ در نتیجه استخراجها نیز به شکل دیمی صورت میگیرد.
او اظهار کرد: در جایی ماده معدنی دیده میشود اما هنگامی که تمام میشود به سراغ بخش دیگری میروند. با این روش نامنظم استخراج شاهد خواهیم بود که در دورههای بعدی باطلهبرداریها بیشتر میشود. در غیر این صورت، شاهد خواهیم بود که باطلهها را جایی دپو میکنند که زیر آن احتمال وجود ماده معدنی است. این یکی از بحثهای فنی است که باعث میشود بسیاری از معادن کوچکمقیاس زیانده شوند.
سیامکی در ادامه با بیان اینکه توان مالی بحث مهمی است، اظهار کرد: اهمیت آن از اینجا ناشی میشود که یک شرکت کوچک که توان داشتن سه دستگاه را هم ندارد و کار خود را با اجاره پیش میبرد، تصمیم میگیرد که وارد معدن شود! این شرکت عملا نمیتواند هزینهها را پوشش دهد و با مشکل روبهرو میشود. مساله این است که چنین شرکتی تنها به دنبال این است که سریع به ماده معدنی برسد، آن را بفروشد و پول بیشتری به دست آورد.
این کارشناس معدن ادامه داد: این در حالی است که با ملاحظه الگوی معادن بزرگ میبینیم که برنامهریزی به این صورت است که ممکن است به جز دوره اکتشافی پنجسال باطلهبرداری صورت گیرد. بنابراین متوجه میشویم که آنها سرمایهگذاری اولیه را در معدن انجام میدهند و سپس شروع به استخراج میکنند. به این ترتیب باور دارم که در برنامهریزی معدن و به عبارتی در عمر معدن این مساله باید دقیق مشخص شده باشد.
او اظهار کرد: در این روند فعال معدنی از مدل اکتشافی آگاه است و بعد مشخص میکند که اگر پنج سال اول سرمایهگذاری شد، در سالهای بعد استخراج چگونه انجام میشود که بتواند هزینهها را پوشش دهد. این در حالی است که در معادن کوچک چنین امری کمتر ملاحظه میشود.
به این معنی، معدنکاری که استخراج انجام میدهد، توان مالی و فنی کمتری دارد و از جایی که به نظر میآید ماده معدنی دارد، استخراج میکند و پیش میرود. حتی این مساله در معادن متوسط مقیاس هم دیده شده است.
با اینکه ۱۰۰ نفر شاغل دارند، حجم استخراج ماهی یکمیلیون تن است و جابهجایی باطله دارند اما آنها هم از نظر فنی ضعیف هستند. با اینکه شرکتها توان مالی دارند ولی از نظر فنی ضعیف بوده که باعث میشود بهرهوری آنها کمتر شود.
این در حالی است که در شرکتهای بزرگ این مساله تا حدودی حل شده است، به این خاطر که آنها از مشاور، ناظر و پیمانکاران خبرهتری دارند.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست