همچنین ایران بهسبب قرار گرفتن روی کمربند کانیسازی طلا، یکدرصد از ذخایر جهانی این فلز را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که سهم کشورمان از تولید طلا در جهان تنها ۰.۴درصد است و این میزان تولید، تناسبی با ذخیره آن ندارد. مهمترین عوامل عدمتوسعه زنجیره طلا در کشــور را باید در عدمگسترش اکتشافات زمینشناسی و عدمدسترســی به فناوری فرآوری کانسنگهای سولفیدی طلا جستوجو کرد.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در ٣٠ سال گذشته تولید جهانی طلا دو برابر شده است، اما به نظر میرسد، با توجه به اعمال الزامات سختگیرانه زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی برای راهاندازی معادن جدید، این روند ادامهدار نخواهد بود و در آینده با کاهش تولید طلا در سطح جهان روبهرو هستیم. ازاینرو احتمالا برداشت ذخایر کمعیار و معادن کوچک و متوسط بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت. ازسوی دیگر، صرف وجود ذخایر طلا نمیتواند مزیتی برای کشورها در بازارهای جهانی باشد؛ بلکه ایفای نقش موثر در بانکداری و تبادلات مالی بینالمللی و استفاده از فناوریهای نوین در تولید شمش اهمیت بیشتری خواهد داشت.
طلا، بهعنوان یک فلز گرانبها و استراتژیک، در سطح جهان پذیرفته شده است. بر این اساس، این فلز علاوه بر اینکه حفظ ارزش داراییها و پشتوانه پایه پولی بانک مرکزی را ممکن میسازد، قابلیت استفاده بهعنوان واسطه مبادله را نیز دارد. الگوی مصرف طلا در کشورهای مختلف برحسب درجه توسعه صنعتی متفاوت بوده و در اقتصادهای توسعهیافته نسبت میزان مصرف طلا در صنعت بیشتر است. طلا به تناسب ویژگیهای منحصربهفرد خود در صنایع و بازارهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. این موضوع باعث شده تا بازار مصرف طلا از ساخت زیورآلات تا صنایع پیشرفته الکترونیکی گسترده باشد. لازم به ذکر است، الگوی مصرف طلای ساخته شده در کشورهای مختلف برحسب درجه توسعه صنعتی متفاوت است؛ که بر اساس آن در اقتصادهای توسعهیافته نسبت میزان مصرف طلا در صنعت بیش از اعداد یاد شده است. بهطورکلی بیان میشود که بروز عوامل تنشزای اقتصادی و سیاسی تمایل برای سرمایهگذاری بر طلا را افزایش خواهد داد و برعکس تقاضای بخش ساخت را به چالش میکشد. بر این اساس، میتوان پیشبینی کرد که سرجمع تقاضای طلا روندی رو به رشد و قابل پیشبینی را در آینده تجربه خواهد کرد.
بانکهای مرکزی با هدف کاهش ریسکهای تورم جهانی و امور سیاسی، بخشی از ذخایر خود را بهصورت طلا نگهداری میکنند. در سالهای اخیر نااطمینانی اقتصادی، مالی و ژئوپلیتیک و افزایش اعمال تحریمهای اقتصادی باعث شده شاهد افزایش ذخایر طلا و سهم آنها از سایر ذخایر خارجی بانکهای مرکزی باشیم.
تولید طلا در ٣٠ سال گذشته دو برابر شده است، اما بیشتر کارشناسان معتقد هســتند که این روند ادامهدار نخواهد بود. دلیل اصلی آن را میتوان در الزامات سختگیرانه زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی جستوجو کرد که بر این فعالیتها اعمال میشود. با پیشرفت فناوریهای جدید، بهطور اساسی تا ٣٠ سال آینده روش استخراج از معادن طلا تغییر خواهد کرد و این امکان ایجاد میشود که استخراج سنگهای با عیار پایینتر و در عمقهای بیشتر نیز اقتصادی شوند؛ مانند استخراج از بستر دریاها. علاوه براین، با کاهش اکتشافات و کاهش ذخیره کانسنگ در معادن بزرگ طلا، معادن کوچک و متوسط بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت. ازاینرو، معدنکاری طلا در آینده بهسمت کارخانههای بسیار کوچک یا متحرک خواهد رفت؛ که در آن بلافاصله بعد از استخراج سنگ فرآیند فرآوری آغاز شود. عرضه شمش طلا، به دو صورت اصلی عرضه معدنی و عرضه از محل بازیافت صورت میگیرد. عموما محدودکننده تولید معدنی، میزان ذخایر اقتصادی در دسترس است و کمتر نسبت به قیمت این فلز حساسیت نشان میدهد. در مقابل عرضه از محل بازیافت قراضه حساسیت بیشتری در برابر تغییر قیمتها نشان میدهد و نوسان بیشتری را تجربه میکند.
بهدلیل قاچاق بسیار زیاد این کالا، با توجه به دارا بودن ارزش بالا در حجم کم، آمارهای رسمی نمیتواند مؤید میزان دقیق تجارت طلا باشد.بر اساس آمار اعلام شده در سال ٢٠٢٢، ارزش کل صادرات جهانی طلا ٤٦٩میلیارد دلار بوده که آن را به هفتمین محصول تجاری جهان تبدیل کرده است. بیش از ٧٥درصد از صادرات زنجیره طلا متعلق به شمش خالص بوده است؛ از این رو میتوان دریافت که وجود ذخایر طلا، بهخودیخود نمیتواند مزیتی برای کشورها در این صنعت باشد؛ بلکه ایجاد ساختار مناسب جهت تبادلات بانکی بینالمللی و استفاده از فناوریهای نوین و صرفه مقیاس در تولید شمش امکان حضور موثر در بازارهای جهانی طلا را فراهم میکند. بیشتر واردات طلا در جهان مربوط به کشورهای سوئیس و امارات متحده عربی است. با توجه به آنکه بیشترین تولید شمش خالص جهان نیز در این کشورها انجام میشود و این کشورها تولیدکننده معدنی طلا محسوب نمیشوند، مشخص است که واردات این کشورها مربوط به شمش طلای ناخالص و صادرات آنها شمش طلای خالص است.
گفتنی است، بالادست زنجیره طلا، بهدلیل استفاده از سیانور و یون سیانید و امکان نشت آن در مراحل مختلف، محیطزیست را در معرض آلودگی قرار داده است. یون سیانید با بسیاری از یونهای فلزی میل ترکیبی زیادی نشان داده است؛ مثلا در مجاورت آهن دوظرفیتی یون فروسیانید را تشکیل میدهد، که این واکنش چرخه حیات موجودات زنده را مختل میسازد.
وضعیت معادن طلا در کشور
میزان استخراج کانسنگ طلا (اکسیدی و سولفیدی) در کشور در سالهای ١٤٠١و ١٤٠٢ به ترتیب ۷۷۴۱ و ۸۶۷۲ هزارتن بوده است. با توجه به عیار متوسط معادن کشور، حدود ۱.۶۵گرم بر تن، فلز محتوای استخراج شده در حدود ١٢و ١٤ تن در سال تخمین زده میشود؛ یعنی تنها ۰.۴درصد از تولید سالانه معادن طلا در جهان. این در حالی است که با توجه به تولید بیش از ٣هزار تن فلز محتوا از معادن طلای جهان و سهم یک درصدی ایران از ذخایر این فلز، حداقل تولید طلا در کشور باید چیزی در حدود ٣٠ تن در سال باشد. گفتنی است، ترکیه که شرایط زمینشناسی مشابهی با ایران دارد، توانسته تعداد معادن فعال طلای خود را افزایش دهد و میزان استحصال آن را از ۱.۴تن در سال ٢٠٠١به ٤٢ تن در سال ٢٠٢٠ برساند . بر این اساس در سالهای گذشته روند فعالیت در این حوزه، حالت صعودی به خود گرفته است. در این راستا میتوان به افزایش ١٦ برابری ظرفیت تولید شمش طلا در بازه زمانی سالهای ١٣٩١تا ١٤٠٠ اشاره کرد؛ این میزان در ابتدای بازه ذکر شده ٨٥٠ کیلوگرم و در انتهای آن به ١٤ تن رسیده است.
آسیبشناسی زنجیره طلا در کشور
به رغم رشد قابلتوجه تولید شمش طلا در کشور و با توجه به وضعیت کشورهایی که دارای ساختار مشابه زمینشناسی هستند، به نظر میرسد زنجیره ارزش این فلز در کشور با وضعیت مطلوب فاصله دارد. مهمترین عوامل توسعه نیافتن زنجیره طلا در کشور را باید در عدمگسترش اکتشافات ناشی از مداخلات نهادهای ذی مدخل در بخش معدن بهویژه سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان منابع طبیعی و جنگل داری کشور و عدمدسترسی به فناوری فرآوری کانسنگهای سولفیدی طلا جستوجو کرد.
پنج کشور استرالیا، روسیه، آفریقای جنوبی، ایالات متحده و چین بیش از نیمی از ذخایر طلای جهان را به خود اختصاص دادهاند. ایران بهسبب قرار گرفتن روی کمربند کانیسازی طلا (کانسنگ پورفیری)، پتانسیل بالایی برای افزایش ظرفیت تولید این ماده معدنی در اختیار دارد. با توجه به اطلاعات موجود ذخایر طلا در ایران حدود ٨٠٠ تن است؛ که کشور را در رتبه ١٨ جهان با تقریبا یک درصد از ذخایر جهان قرار میدهد. همچنین تولید کانسنگ طلا از معادن کشور در سال ١٤٠٢به ١٤ تن رسیده است. به عبارت دیگر سهم ایران از تولید معادن طلا در حدود ۰.۴درصد است. این درحالی است که ذخایر ثبت شده و تولید شمش در کشورهای دارای ساختار مشابه زمینشناسی بهمراتب بالاتر گزارش شده است.
عدمتوسعه فناوری فرآوری کانسنگ سولفیدی
بررسی انواع کانسنگهای طلا از آن جهت اهمیت دارد که برای استحصال آن باید فناوریهای مختلفی برحسب نوع کانسنگ اتخاذ شود. کانسنگهای حاوی فلز طلا در طبیعت به دو صورت اکسیدی و سولفیدی وجود دارند.
در کانسنگ طلای اکسیدی، فلز طلا در کنار اکسید آهن یا سایر اکسیدها قرار گرفته است. چنین ساختاری موجب افزایش نفوذپذیری کانسنگ در برابر فرآیند لیچینگ میشود بنابراین میتوان با اعمال روشهای معمول لیچینگ به بازیابی بالایی دست پیدا کرد.
در مقابل، کانسنگ طلای سولفیدی که از قرار گرفتن طلا در کنار سولفید مواد مختلف تشکیل شده است، نفوذپذیری کمتری نسبت به فرآیند اسیدشویی دارد و به همین دلیل بازیابی و استخراج طلا از این نوع کانسنگ سختتر است. این کانسنگها که به اصطلاح دیرگداز نامیده میشوند، در صورت استفاده مستقیم سیانور، بازیابی طلای بسیار ناچیزی دارند و مصرف سیانور را افزایش میدهند.
بررسی ذخایر قطعی کانسنگ طلا به تفکیک نوع آن اکسیدی و سولفیدی در کشور نشان میدهد بیشتر ذخایر موجود در کشور از نوع سولفیدی است. فرآوری طلا شامل دو مرحله اصلی انحلال طلا در حلال و جذب طلا از این محلول است که بر اساس نوع روش و تکنولوژی مورد استفاده در این دو مرحله فرآیند متفاوتی صورت میگیرد. عمده این روشها برپایه فرآیند لیچینگ و انحلال سنگ معدن در سیانور بنا نهاده شدهاند. این فرآیند لیچینگ سیانیدی که در صنعت متداول است به دلیل کمترین میزان مصرف سیانور به ازای هر تن کانسنگ ورودی و نرخ بالای بازیابی طلا بهترین روش شناخته میشود.
در کشور ذخایر کانسنگ سولفیدی طلا بیشتر از ذخایر اکسیدی است. از سوی دیگر با توجه به نرخ تولید معادن در سالهای گذشته ذخایر اکسیدی طلا رو به اتمام است؛ بنابراین بهرهبرداری از کانسنگ سولفیدی طلا اهمیت پیدا میکند. با توجه به اینکه در کشور کارخانههای استحصال طلا بر اساس استحصال از کانسنگ اکسیدی شکل گرفتهاند؛ تولید بهرهور از ذخایر سولفیدی امکانپذیر نیست. بنابراین شرکتها برای بهرهبرداری از این ذخایر اقدام به استفاده از دو روش اکسیداسیون تحت فشار و اکسیداسیون توسط باکتریها برای تبدیل کانسنگ سولفیدی به اکسیدی میکنند. استفاده از این روشها به دلیل آن است که تکنولوژی استحصال مستقیم طلا از کانسنگهای سولفیدی در کشور کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. این امر موجب میشود میزان بهرهوری کمتر شود و بخشی از طلای موجود در کانسنگ وارد سد باطله شود. علاوه براین لازم به ذکر است که تبدیل کانسنگ سولفیدی به اکسیدی با روشهای ذکر شده نیاز به مدت زمان بیشتری جهت تولید محصول دارد بنابراین باعث کاهش بازیابی در فرآیند میشود. بر این اساس به نظر میرسد افزایش بازیابی کارخانههای تولید طلا در کشور از طریق ارتقای فناوری موردنیاز کانسنگهای سولفیدی در اولویتهای کشور است.
عدمگسترش اکتشافات و تعارض میان نهادهای ذیمدخل و بخش معدن
بالا دست صنعت طلا به دلیل استفاده از سیانور و یون سیانید همواره به آلوده ساختن محیطزیست متهم است. در گذشته استحصال طلا با استفاده از جیوه انجام میشد اما در حال حاضر با توجه به کارآیی بالاتر از سیانور استفاده میشود. سیانور مادهای فرار، سمی و مرگآور بوده که در آب به صورت HCN که اسیدی ضعیف است دیده میشود. یون سیانید با بسیاری از یونهای فلزی میل ترکیبی زیادی نشان داده است؛ مثلا در مجاورت آهن دوظرفیتی یون فروسیانید را تشکیل میدهد که این واکنش چرخه حیات موجودات زنده را مختل میسازد. با توجه به نقش اساسی این حلال در فرآیند استحصال طلا امکان نشت آن در مراحل مختلف این فرآیند وجود دارد؛ در این میان مهمترین چالش زیستمحیطی بالادست صنعت طلا حضور غلظت بالایی از سیانید تیوسیانید و ترکیبات پیچیده سیانید فلزات در پسابهای حاصل از فرآوری طلاست. وجود دیدگاه منفی نسبت به معدن کاری طلا، از جمله موانع اکتشاف ذخایر طلای کشور محسوب میشود.
بنابر دادههای وزارت صنعت، معدن و تجارت از ۱۲۰۶۵ کیلومترمربع که در سالهای گذشته برای اخذ پروانه اکتشاف مورد استعلام قرار گرفته سازمانهای مذکور در ماده (۲۴) قانون معادن، با انجام فعالیتهای اکتشافی در ۳۳۵۶ کیلومترمربع آن موافقت کردهاند؛ یعنی ۲۷درصد مساحت مورد نظر فعالان اکتشافی، این میزان مخالفت با اکتشاف طلا باعث شده تا شاهد توسعه تولید بالادست این زنجیره مانند سایر کشورهایی که شرایط زمینشناسی مشابه دارند، نباشیم.
همچنین بیشترین مخالفت از سوی سازمانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی و آبخیزداری کشور بوده و این نکته نیز قابل ذکر است که در آمار موجود دلیل ارائه پاسخ منفی ذکر نشده است؛ همچنین نامهنگاری با این سازمانها جهت تشریح علل مخالفت بینتیجه مانده است. از این رو، به نظر میرسد وجود دغدغههای زیست محیطی در ارائه پاسخ به درخواستهای پروانه اکتشاف کانسنگ طلا جایگاه ویژهای دارد.
همچنین بیش از ۶۵درصد از مخالفتهای دو سازمان با درخواستهای اکتشاف کانسارهای فلزی است؛ هر چند از این دادهها نمیتوان نسبت دقیق استخراج کانسنگ طلا را دریافت اما با توجه به وجود بالقوه ذخایر طلا در کشور در قالب محصول اصلی یا جانبی میتوان این موضوع را از جمله موانع اصلی بر سر راه توسعه این زنجیره برشمرد.
این در حالی است که میتوان به منظور خنثیسازی و سیانیدزدایی محلولهای حاوی سیانید از پسابها با هدف جلوگیری از آلودهسازی محیطزیست و آبهای زیرزمینی از روشهای مختلفی استفاده کرد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست