برای تحقق این هدف باید انتشار مستقیم کربن در مناطق مختلف جهانی توسط صنایع فولادسازی در سال ۲۰۵۰ نسبت به سال ۲۰۲۰ تا ۹۰درصد کاهش یابد. در این راستا مجموعهای از تدابیر شامل بهبود عملکرد از کانال افزایش بهرهوری انرژی یا بهینهسازی فرآیندها، تغییر سوخت و فناوریهای نوآورانه مانند استفاده از هیدروژن و فناوریهای جذب با استفاده از ذخیرهسازی کربن در فرآیند تولید معرفی شده است.
بررسی استراتژیهای کاهش کربن در شرکتهای فولادسازی
وضعیت تولید فولاد و چالشهای آن: تولید فولاد خام در سطح جهانی در سال ۲۰۲۱ به ۱۹۶۲ میلیون تن رسید که نشاندهنده تقاضای بیوقفه برای این ماده حیاتی است. چین، که بیش از نیمی از تولید جهانی فولاد را به خود اختصاص داده، به عنوان اصلیترین بازیگر جهانی در این صنعت ظاهر شده است. در کنار چین، اتحادیه اروپا و هند به ترتیب با ۸درصد و ۶درصد از تولید جهانی در رتبههای بعدی قرار دارند.
دوره زمانی داراییها و تاثیر آن بر انتشار کربن: یکی از مهمترین عوامل موثر بر توانایی کاهش انتشار کربن، سن داراییهای فولادسازی است. به طور کلی، هرچه داراییها قدیمیتر باشند، نیاز به سرمایهگذاری بیشتر برای نگهداری و بهروزرسانی آنها وجود دارد. این داراییها معمولا دارای راندمان کمتری هستند و به همین دلیل، فرآیندهای تولید قدیمیتر میتوانند موجب انتشار بیشتر کربن شوند.
اهداف کاهش کربن و استراتژیهای مقابله: در حال حاضر، بسیاری از شرکتهای بزرگ فولادسازی، بهویژه ۸۸درصد از شرکتهای بررسیشده، اهداف مشخصی برای کاهش کربن تعیین کردهاند. از این میان، ۶۵درصد از شرکتها در راستای دستیابی به اهداف کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ یا پس از آن حرکت میکنند. این اهداف نشاندهنده عزم راسخ شرکتها برای کاهش اثرات منفی تولید فولاد بر محیطزیست است، گرچه برای تحقق این اهداف نیاز به یک استراتژی مشخص و برنامهریزی دقیق وجود دارد. با این حال، تنها ۸۴درصد از این شرکتها استراتژیهای قابل اجرا و جزئی برای رسیدن به این اهداف دارند. در واقع، برخی از آنها تنها گامهای اولیه برای کاهش کربن را تعریف کردهاند، در حالی که برخی دیگر برنامههای بسیار دقیقتری دارند که شامل جزئیات سرمایهگذاری و فناوریهای نوآورانه است.
فناوریهای کاهش کربن: برای دستیابی به اهداف کاهش کربن، استفاده از فناوریهای نوین ضروری است. شرکتها میتوانند از فناوریهای مختلف برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای بهره ببرند.
ابعاد انتقال عادلانه
برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی ناشی از کاهش تولید کربن، شرکتها باید راهکارهایی برای محافظت از کارکنان و جوامع محلی ارائه دهند. به عنوان مثال، شرکت Liberty Steel در راستای این هدف، آکادمیهایی برای آموزش مهارتهای جدید به کارگران خود ایجاد کرده است تا در فرآیند انتقال به وضعیت کربن صفر، از حمایتهای اجتماعی برخوردار شوند.
افشاگری دادههای مرتبط با تغییرات اقلیمی: افشای شفاف دادهها برای رسیدن به اهداف اقلیمی از دیگر مسائلی است که شرکتها باید به آن توجه کنند. در حال حاضر، ۶۲درصد از شرکتها، دادههای اقلیمی خود را از طریق پلتفرمهایی مانندCDP، TCFD یا GRI منتشر میکنند، در حالی که تنها ۴درصد از شرکتهایی که اهداف دیگر دارند، اطلاعات خود را به عموم منتشر نمیکنند. این شفافیت در افشاگری دادهها، به شرکتها کمک میکند تا تحت فشار اجتماعی و قانونی برای کاهش انتشار کربن قرار گیرند.
پروژههای شاخص کاهش کربن و توزیع جغرافیایی: از جمله پروژههای کلیدی برای کاهش انتشار کربن در شرکتهای فولادسازی، پروژههای شاخص هستند که اهداف مشخص و قابل اندازهگیری برای کاهش انتشار دارند. تعداد این پروژهها از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ سه برابر شده است. در این راستا، اتحادیه اروپا با ۶۰درصد از پروژهها، پیشتاز است، در حالی که چین و سایر نقاط آسیا نیز به ترتیب با ۱۵ و ۸ درصد، سهم قابلتوجهی دارند. در عین حال کربنزدایی در صنایع فولادسازی در نقاط مختلف جهان با چالشهای مختلفی روبهرو است که این چالشها به شرح زیر هستند:
سرمایهگذاری: استفاده از فولاد مبتنی بر قراضه بهعنوان یکی از راهبردهای کلیدی در نقشههای کربنزدایی شرکتها شناخته شده است و پیشبینی میشود سهم آن از ۳۰درصد فعلی به ۵۰درصد در سال ۲۰۵۰ برسد. بااینحال، چالش اصلی این مسیر، محدودیت دسترسی به قراضه است، بهویژه در کشورهایی با رشد بالای تقاضای فولاد که منابع داخلی قراضه کافی ندارند و نیازمند واردات خواهند بود. در این شرایط، تضمین بازارهای باز برای قراضه، نقش اساسی در تحقق اهداف کربنزدایی صنعت فولاد ایفا میکند.
بازار فولاد کمانتشار: مسیرهای تولید فولاد کمکربن هزینهبرتر از روشهای سنتی هستند و این موضوع میتواند تقاضا را تحتتاثیر قرار دهد. هزینه تولید فولاد در این مسیرها حدود ۱۰ تا ۵۰درصد افزایش مییابد، بسته به منطقه و قیمت انرژی.
نقش سیاستگذاری: برای تثبیت بازار فولاد کمانتشار، چارچوبهای سیاستی قوی لازم است. نبود استانداردهای مشترک و تعریفهای واحد در کشورها مانع ورود به این بازار میشود. سیاستهایی مانند تامین عمومی سبز، ایجاد تقاضای اجباری و قیمتگذاری کربن میتوانند به پر کردن شکاف قیمتی و افزایش رقابتپذیری فناوریهای کمانتشار کمک کنند.
موانع خروج: تعطیلی کارخانههای پرانتشار به دلیل موانع خروج با سرعت کمی پیش میرود و گذار به فولاد کمکربن را محدود میکند. بر اساس سناریوی انتشار خالص صفر IEA، تا سال ۲۰۵۰، ۴۴درصد تولید فولاد باید با هیدروژن، ۳۷درصد با روش حذف کربن (ccus) و ۱۴درصد با آهنسازی مستقیم الکتروشیمیایی(IOE) انجام شود. در عین حال، تولید فولاد جهانی از ۱۸۸۰ به ۱۹۶۰ میلیون تن افزایش مییابد (+۴.۳ درصد). برای جلوگیری از ظرفیت مازاد، باید تاسیسات پرانتشار تعطیل شوند. بااینحال، موانع خروج مانع این فرآیند شده و فضای بازار برای فولاد کمکربن را محدود میکند.
نتیجهگیری
کم کردن میزان انتشار کربن صنعت فولاد، فرآیندی پیچیده و پرهزینه است که به ترکیب فناوریهای نوین، سیاستگذاریهای حمایتی و سرمایهگذاریهای هدفمند نیاز دارد. همکاری نزدیک بین دولتها، صنایع و مصرفکنندگان نهایی، به کسبوکارها جهت درستی میدهد تا به اهداف جهانی متعهد باشند. با وجود چالشهای موجود، فرصتهای بزرگی برای بهبود بهرهوری، تقویت رقابتپذیری و کاهش اثرات زیستمحیطی وجود دارد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست