مساله این است که گذار انرژی، محرک اصلی این تحولات است و فرصتها و ریسکهای جدیدی را برای شرکتهای معدنی ایجاد خواهد کرد. حتی کسانی که زمانی با معدنکاری مخالف بودهاند، اکنون دریافتهاند که گذار به انرژی سبز مساله مهمی بوده و به تامین بیشتر مواد معدنی وابسته است.
پیش از پاسخگویی به این تقاضای فزاینده، صنعت معدن باید بر سه چالش اساسی غلبه کند: دستیابی به معدنکاری پایدار، مدیریت انضباط مالی و برآورده کردن انتظارات فزاینده ذینفعان از جمله این موارد است. به حداکثر رساندن ارزش، اولویت اصلی شرکتهای معدنی است که در تلاش آنها برای تغییر موقعیت و استفاده از منابع مالی متنوع برای تسریع رشد، منعکس میشود. اما این تحولات، شرکتهای معدنی را ملزم به توجه به ریسکها و فرصتهای جدید میکند.
برای بسیاری از شرکتها، ریسکها و فرصتهای مربوط به امنیت سایبری و دیجیتال اکنون جزئی جداییناپذیر از فعالیتهای روزمره است و نیاز به توجه ویژه ندارد اما کاهش اهمیت حاکمیت شرکتی غیرمنتظره و احتمالا نگرانکننده است، بهویژه با توجه به اینکه شرکتهای معدنی در حال توسعه پروژههای جدید در کشورهایی با نظارت ضعیفتر هستند. خروج نیروی کار از فهرست ریسکهای اصلی، بسیار نگرانکننده است زیرا این صنعت با چالشهای جدی در جذب و حفظ استعدادهایی که آینده آن را تضمین میکنند، مواجه است. در کل به باور کارشناسان سال ۲۰۲۵ باید سال اقدام برای شرکتهای معدنی باشد. زمان آن فرا رسیده که مدلهای کسبوکار فعلی مورد بازبینی و تطبیق قرار گیرند، مدلهای جدید مورد بررسی قرار گرفته و همکاریها و نوآوریهایی که این صنعت را قادر به تامین تقاضا به شیوهای پایدار و بهینه میکنند، شتاب داده شوند.
در این بین سرمایه به عنوان ریسک شماره یک شناخته میشود. شرکتهای معدنی باید بین رشد و انضباط مالی برای تامین تقاضای فزاینده برای مواد معدنی ضروری برای گذار انرژی، تعادل برقرار کنند. مساله دیگر محیطزیست است که باید در اولویت باشد. شرکتهای معدنی بر مدیریت زیستمحیطی تمرکز ویژهای دارند و به کاهش ضایعات، مدیریت آب و حفظ طبیعت توجه میکنند. مورد دیگر کاهش منابع است. کاهش منابع و ذخایر، به دلیل افزایش تقاضا، افزایش هزینههای اکتشاف و کمبود اکتشافات جدید، به ریسک دیگر تبدیل شده است.
چالشها و چشماندازها
صنعت معدن با تحولات شگرفی روبهرو بوده و موفقیت در این عرصه مستلزم شناخت و مدیریت ریسکها و بهرهبرداری از فرصتهای موجود است. در ادامه به بررسی ۱۰ریسک در این صنعت میپردازیم:
۱- سرمایه
معدنکاران با بررسی دقیقتر سرمایهگذاران در مورد نحوه تخصیص سرمایهگذاری مواجه هستند و تمرکز زیادی بر انضباط سرمایه و بازده دارند.
در این زمینه، شرکتها از طریق ادغام و اکتساب (M&A)، واگذاری داراییهای غیرهستهای یا داراییهای با رشد بالا، رشد را تسریع و ارزش را افزایش میدهند. در نظرسنجی اخیر EY CEO Outlook Pulse، همه پاسخدهندگان معدن و فلزات گفتند که قصد دارند در ۱۲ماه آینده نوعی معامله انجام دهند. شرکتهایی که برای گزارش ۱۰ریسک و فرصت برتر کسبوکار مورد بررسی قرار گرفتند، به ما گفتند که گزینههای تامین مالی خود را نیز گسترش میدهند و به طور متوسط چهار منبع سرمایه را در نظر میگیرند.
با توجه به اینکه شرایط چالشبرانگیز اقتصاد کلان احتمالا ادامه خواهد داشت، جای تعجب نیست که شرکتهای معدنی ممکن است بخواهند مشارکتها، سرمایهگذاریهای مشترک (JV) یا ادغام را برای کاهش ریسک در پروژههای بزرگ در نظر بگیرند اما فراهم کردن سرمایهگذاری مورد نیاز برای تامین تقاضا میتواند مستلزم تغییرات اساسیتری در رویکرد این بخش به تامین مالی باشد، فراتر از بازده و سرمایهگذاری سرمایه برای ایجاد ارزش بلندمدت فکر کردن.
۲- حفاظت از محیطزیست
«E» در محیطزیست، اجتماع و حاکمیت (ESG) تمرکز اصلی شرکتهای معدنی است و شواهدی از افزایش قابل توجه تلاشها برای ایجاد میراث زیستمحیطی مثبت وجود دارد. ضایعات و آب همچنان در اولویت هستند و نظرسنجی ما نشان میدهد که معدنکاران پروژههای نوآورانهای را برای کسب ارزش دنبال میکنند.
حرکت به سمت طبیعت مثبت- هدف توقف و معکوس کردن از دست دادن طبیعت تا سال ۲۰۳۰ – توسط شورای بینالمللی معدن و فلزات(ICMM) رهبری شده است و تقریبا نیمی از پاسخدهندگان نظرسنجی ما میگویند که از انجام تعهدات طبیعت مثبت خود مطمئن هستند. دانش و تجربه مدیریت پایدار زمین جوامع بومی آنها را به شرکای ضروری در دستیابی به این اهداف تبدیل میکند. تقریبا یکچهارم زمین تحت مراقبت جوامع بومی بوده و این مناطق از نظر زیستمحیطی در وضعیت بهتری نسبت به سایرین هستند.
۳- ژئوپلیتیک
ملیگرایی منابع همچنان در حال افزایش است و بر قوانین مالیاتی و حقوق مالکیت تاثیر میگذارد. تشویق پروژههای بزرگ مورد نیاز برای فعال کردن گذار انرژی به متعادل کردن اهداف درآمد ملی فعلی دولتها با مزایای بلندمدت بستگی دارد.
معدنکاران ممکن است نیاز به در نظر گرفتن رویکردهای مختلف برای پروژهها در جغرافیای خاص داشته باشند. به عنوان مثال، سرمایهگذاریهای مشترک با شرکتهای محلی و صدور مجوز میتواند به کاهش ریسک سرمایهگذاری کمک کند.
۴- کاهش منابع و ذخایر
شرکتهای معدنی باید به توسعه روشهای بهتر برای استخراج و بهینهسازی مواد معدنی و فلزات حیاتی برای تامین تقاضای فزاینده ادامه دهند و در عین حال از محیطزیست ما محافظت کنند.
این مشکل پیچیده توسط عوامل درهمتنیده ایجاد میشود. کاهش عیار سنگ معدن هزینههای استخراج را افزایش میدهد. بودجههای اکتشاف افزایش یافته اما هزینهها نیز افزایش یافته است و اکتشافات کمتری انجام میشود.
شرکتهای معدنی ترکیبی از راهحلها را در نظر میگیرند، از جمله سرمایهگذاری در فناوریهایی که میتوانند اکتشاف را پیش ببرند و بهرهوری را بهبود بخشند. به عنوان مثال، فناوری لیچینگ میتواند فلزات بیشتری را نسبت به فرآیندهای سنتی از سنگهای معدنی با عیار پایینتر بازیابی کند، به عنوان مثال، فناوری Nuton ریو تینتو میتواند نرخ بازیابی تا ۸۵درصد را به دست آورد.
۵- مجوز فعالیت
افزایش تاثیر بر جامعه و اعتماد بومی همچنان در دستور کار معدنکاران و سرمایهگذاران قرار دارد. در سراسر جهان، جوامع و دولتها از معدنکاران انتظار دارند که برای حمایت از جوامع در حال حاضر و به جا گذاشتن میراث مثبت برای آینده کارهای بیشتری انجام دهند.
شرکتهایی که جوامع بومی را به عنوان شریک توانمند میسازند، پایه و اساس روابط بلندمدت را ایجاد کرده و برند را تقویت میکنند. تعطیلی معدن فرصت دیگری برای تقویت روابط جامعه و به جا گذاشتن میراث مثبت است اما تنها ۵درصد از پاسخدهندگان ما آن را به عنوان یک مساله کلیدی میدانند.
۶- افزایش هزینهها و بهرهوری
معدنکاران همچنان با هزینههای بالا، به ویژه در مورد نیروی کار و انرژی مواجه هستند. هزینههای نیروی کار به دلیل کمبود مهارت تشدید میشود و بر بهرهوری تاثیر میگذارد و به طور بالقوه ریسکهای ایمنی را افزایش میدهد زیرا افراد کمصلاحیتتر نقشها را بر عهده میگیرند.
بیش از یکسوم پاسخدهندگان موافقند که تمرکز بر ESG (و فشار برای برآورده کردن تعهدات نظارتی رو به رشد) حواس را از بهرهوری پرت میکند. این امر مزایای ادغام معیارهای زیستمحیطی (مانند شدت کربن) را در معیارهای گستردهتر بهرهوری برجسته میکند تا به شرکتهای معدنی کمک کند تا مزایای گستردهتری به دست آورند.
۷- تغییرات آب و هوایی
بررسی دقیق انتشار گازهای گلخانهای محدوده یک و دو در حال افزایش بوده اما اعتماد به نفس شرکتهای معدنی در دستیابی به اهداف کاهش نیز در حال افزایش است؛ نتیجهای که احتمالا تا حدی ناشی از پیشرفت در کربنزدایی عملیات است. شدت انتشار گازهای گلخانهای در محل معدن از سال ۲۰۲۰ حدود ۱۰درصد کاهش یافته که عمدتا از طریق استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بوده است.
اهداف انتشار صفر خالص داستان متفاوتی دارد. بسیاری از شرکتها در حال آزمایش تولید فلزات کمکربن هستند اما تجاریسازی این فناوری همچنان دشوار است، تا حدی به دلیل هزینهها، بلکه به دلیل ظرفیت ناکافی الکترولیزر هیدروژن. به عنوان مثال، تولید یک تن فولاد با هیدروژن به حدود ۳۰۰مگاوات ظرفیت الکترولیزر نیاز دارد که به طور مداوم کار کند. با این حال، ظرفیت جهانی فعلی به تازگی به یک گیگاوات رسیده است. همکاری با تولیدکنندگان تجهیزات میتواند به تسریع افزایش مقیاس فناوری نوآورانه که برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای حیاتی خواهد بود، کمک کند.
۸- پروژههای جدید
در طول ۳۰سال آینده، این بخش نیاز به استخراج سنگ معدن بیشتری نسبت به آنچه انسان در ۷۰هزار سال گذشته استخراج کرده است، خواهد داشت. پر کردن شکاف تقاضا مستلزم غلبه بر موانع پیچیده متعدد برای پروژههای جدید است. کاغذبازیهای نظارتی زمان اجرای پروژه را طولانیتر میکند. هزینههای بالا، معادن جدید را سرمایهبرتر میکند و کمبود کارگران ماهر به این معنی بوده که تحویل به موقع پروژه دشوار است. علاوه بر این، افزایش نرخ حق امتیاز معادن و مالیات در برخی بازارها میتواند مانعی برای پروژههای جدید باشد.
معدنکاران رویکردهای متنوعی را برای غلبه بر این موانع اتخاذ میکنند، از جمله ارتباط با ذینفعان در مراحل اولیه پروژه برای حل اختلافات و تسریع در تاییدیهها. ادغام در زنجیره تامین میتواند فعالیتها را از اکتشاف تا تولید ساده کرده و برنامهریزی دقیقتر تقاضا را امکانپذیر کند. در طول ۳۰سال آینده، این صنعت برای تامین تقاضای تصاعدی مواد معدنی حیاتی برای گذار انرژی، نیاز به استخراج سنگ معدن بیشتری نسبت به آنچه انسان در ۷۰هزار سال گذشته استخراج کرده است، خواهد داشت.
۹- تغییر مدلهای کسبوکار
شرکتهای معدن و فلزات در تلاش خود برای کسب ارزش بیشتر، مدلهای کسبوکار را دوباره ارزیابی کرده و بسیاری بر فرصتهای پایداری تمرکز میکنند. تقریبا نیمی از پاسخدهندگان نظرسنجی در حال بررسی چگونگی ادغام بازیافت در عملیات هستند که ممکن است شامل استفاده بهتر از ضایعات یا ایجاد شبکههای جمعآوری باشد.
شرکتهای دیگر در حال بررسی ادغام در زنجیره ارزش هستند تا هم کربنزدایی را تسریع کرده و هم از درآمد جدید استفاده کنند. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در ذوب به شرکتهای معدنی کنترل بیشتری بر انتشار گازهای گلخانهای میدهد و با ارائه محصولات ممتاز و تمیزتر، فرصتهایی ایجاد میکند. مشارکتهای محلی همچنین میتواند ارزش سازمانی و اجتماعی بلندمدت ایجاد کند.
۱۰- نوآوری
معدنکاری پایدار و مقرونبهصرفه در مقیاس بزرگ بدون نوآوری اتفاق نمیافتد، به ویژه با کاهش منابع، افزایش هزینهها، کمیاب شدن استعدادها و افزایش فشارهای زیستمحیطی. در حالی که بیش از نیمی از پاسخدهندگان پیشبینی میکنند که در ۱۲ماه آینده سرمایهگذاری بیشتری در نوآوری انجام شود، میبینیم که بسیاری بر پروژههای کمریسک (یعنی پردازش) تمرکز میکنند. با وجود نیاز به اکتشافات بیشتر، تنها ۳۰درصد از پاسخدهندگان معتقدند که نوآوری در اکتشاف پتانسیل ایجاد تاثیر بزرگ را دارد.
همکاری جزء لاینفک نوآوری است. مشارکت بین معدن، انجمنهای صنعتی و سایر بخشها منجر به پیشرفتهایی شده است که میتواند مزایای اقتصادی و پایداری قابل توجهی به همراه داشته باشد. نمونههای هیجانانگیزی از همکاری این بخش با دیگران وجود دارد، از جمله همکاری بین ریو تینتو، BHP، کاترپیلار و کوماتسو برای آزمایش فناوری کامیونهای بزرگ برقی باتریدار در پیلبارا (استرالیای غربی). با وجود این ابتکارات دلگرمکننده، ۵۰درصد از پاسخدهندگان نظرسنجی هنوز معتقدند که همکاری کافی برای پیشبرد نوآوری در این بخش وجود ندارد.
به گزارش EY در کل شرکتهای معدنی ترکیبی از راهحلها، از جمله سرمایهگذاری در فناوریهایی که میتوانند اکتشاف را پیش ببرند و بهرهوری را بهبود بخشند، در نظر میگیرند. به عنوان مثال، فناوری لیچینگ میتواند فلزات بیشتری را از سنگهای معدنی با عیار پایینتر نسبت به فرآیندهای سنتی بازیابی کند.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست