مهمترین چالش تولید آهن اسفنجی، موضوع انرژی است. متاسفانه کمبود انرژی بهویژه کمبود گاز در زمستان باعث میشود خریداران خارجی بالقوهای که علاقهمند به خرید آهن اسفنجی ایران بودند کاهش پیدا کنند، در واقع خریداران این بازار و بازار سنتی ایران از قدیم هندوستان، پاکستان و عمان بودند و این محمولهها مرتب صادر میشد، به این دلیل که فاصله جغرافیایی دورتر برای این کشورها به علت مسائل «حملونقل دریایی» توجیه اقتصادی ندارد و ریسک بالایی دارد. به هر حال آهن اسفنجی در برابر اکسیژن هوا قابلیت اشتعال دارد و به همین منظور برای غیرفعالسازی آن از گاز نیتروژن استفاده میکنند و کشتیهایی که حامل آهن اسفنجی هستند، به لولهکشی گاز نیتروژن باید تجهیز شوند که هزینه مضاعفی خواهد داشت.
با این اوصاف این کمبود انرژی باعث میشود که خریداران سنتی محمولههای صادراتی ایران هم علاقه و انگیزه خرید نداشته باشند. از سوی دیگر بحث کمبود انرژی جهت تامین بازار داخلی را هم شاهد هستیم که این معضل باعث وقفه در زنجیره تولید فولاد میشود. در واقع بحث کمبود انرژی یکی از مسائل عمدهای است که باید به آن پرداخته شود و بقیه کارشناسان هم درباره این مساله بارها صحبت کردهاند. با توجه به اینکه قیمت آهن قراضه تعیینکننده قیمت آهن اسفنجی ایران است ولی حال بازار آهن قراضه در حال حاضر خوب نیست و شرایط بهگونهای است که قیمتها از روند تولید حمایت نمیکند.
در حوزه واردات ماشینآلات معدنی باید گفت موضوع وارد کردن ناوگان جدید و نو به صنایع معدنی در حال حاضر محلی از اعراب ندارد به دلیل اینکه با نرخهای فعلی ارز، واردات واقعا مقرون به صرفه نیست. برندهای معروف جهان و ترجیحا خیلی از برندهای چینی و کرهای که در حال حاضر محبوب شدهاند قیمت مناسبتری نسبت به برندهای ژاپنی و اروپایی دارند، هرچند محدودیتهای واردات ماشینآلات معدنی دست دوم تا حدی برای جامعه معدنی سخت شده است با این حال این مشکلات در حال رفع است، ولی مساله فقط این نیست. مشکل تامین سوخت این ماشینآلات جدید هم خود یکی از مسائل مهم در این حوزه است. این ماشینآلات نیاز به سوخت با استاندارد یورو۵ به بالا دارند و ما برای تامین سوخت گازوئیل این خودروها (ماشینهای سنگین) با مشکل مواجه خواهیم شد. مثلا در مورد خودروهای سواری جدید درواقع اصطلاحا از اکتان برای افزایش قابلیت احتراق بنزین خودرو استفاده میکنند، ولی برای ماشین سنگین این مساله وجود ندارد و توجیه اقتصادی ندارد که بخواهند برای ماشینهای سنگین راهسازی و معدنی جدید از مکمل سوخت استفاده کنند. اینها مسائلی است که باید به آن توجه شود و اگر هم قرار است ماشینآلاتی وارد کشور شود، این ماشینآلات باید امکان و قابلیت استفاده از سوختهای داخل کشور را داشته باشند؛ تا مشکلات متعددی که بارها در زمینه تعمیر و نگهداری ماشینآلات با آن برخورد کردیم، کاهش پیدا کند. چالشهای ارز جهت فروش در سامانه نیما یکی از موضوعات مهم و در سهگانه چالشهای صنایع معدنی قرار دارد. در این باره یک بخشنامه مهم وجود داشت که بر آن مبنا قرار بود کل زنجیره فولاد و حتی فلزات پایه، ۱۰۰درصد ارز را در نیما بهفروش برسانند ولی بعد از آن قرار شد فلزات پایه بتوانند به صورت توافقی فروش داشته باشند ولی در مورد کل زنجیره فولاد باید نسبت به واردات ماشینآلات و تجهیزات موردنیاز خودشان اقدام کنند. به نظر من اگر این روند متوقف نشود، بیش از گذشته در صادرات تاثیرات سوء میگذارد به دلیل اینکه صادرکننده باید آن انگیزه لازم را برای خرید یک محصول و صادرات و فروش ارز خود با نرخ توافقی داشته باشد.
فراموش نکنیم که حجم قابلتوجهی از صادرات کشور توسط بخش خصوصی اتفاق میافتد و خیلی از شرکتهای بخش خصوصی صرفا شرکتهای تجاری هستند و در فعالیتهای معدنی و صنایع معدنی فعال نیستند و علاقه یا نیازی به واردات ماشینآلات و تجهیزات معدنی ندارند. اگر این اجبار واردات ماشینآلات و تجهیزات معدنی در رابطه با صادرکنندگان زنجیره فولاد اصلاح نشود تاثیر بسیار بدی در کاهش صادرات خواهد داشت چنانکه از ابتدای امسال تا پایان ماه هشتم شاهد این افت صادرات بودیم. مهمترین اصل این است که نباید فراموش کنیم که در شرایط مناسبی نیستیم مخصوصا با حضور ترامپ عرصه برای صادرات کشور روزبهروز تنگتر خواهد شد.
محدودیتهای داخل کشور چه در رابطه با انرژی که در تولید محصولات زنجیره فولاد از جمله آهن اسفنجی تاثیر میگذارد، و چه کاهش انگیزه صادرات به علت تاکید بر واردات ماشینآلات و تجهیزات موردنیاز پروژهها، همه ضربه مضاعفی خواهد زد و یک نوع خودتحریمی است.
کیوان جعفریطهرانی/ کارشناس ارشد بازار بینالمللی فولاد و سنگآهن
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست