به گزارش بیرونیت، روزنامه اعتماد نوشت:
شرکت «زغال سنگ پروده طبس» که با نماد «کزغال» در بازار فرابورس حضور دارد نمونه کوچکی است از کژراهه خصوصیسازی در ایران که در اوایل دهه ۹۰ با واگذاری بسیاری از معادن به شرکتهای ظاهرا خصوصی کلید خورد و حالا پس از یک دهه، اثرات آن در قالب فاجعه انسانی اول مهرماه ۱۴۰۳ دیده میشود.
طی هفته گذشته، اخبار و گزارشهای متعددی درباره این فاجعه انسانی که به مرگ ۵۰ کارگر مدفون در بلوکهای مختلف «معدنجو» انجامید منتشر شده اما در کنار بعد انسانی آن، باید به ابعاد اقتصادی معدن زغالسنگ طبس نیز پرداخت.
یافتههای «اعتماد» حاکی از آن است که این شرکت در سال گذشته ۱۲۰۰ میلیارد تومان فروش انواع محصولات داشته که البته برای معدنی با ذخیره اکتشافی ۷۵ میلیون تن چندان عدد بالایی هم نیست. اما نکته جالبتر اینکه، صورتهای مالی این شرکت نشان میدهد در پایان سال گذشته سود خالص آن به ۸۰۵ میلیارد و ۱۳۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسیده است. این عدد البته کمتر از سال ۱۴۰۱ بوده. در پایان سال ۱۴۰۱، سود خالص این شرکت ۹۲۶ میلیارد و ۵۷۲میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بوده است.
سود پایه هر سهم این شرکت در سال گذشته ۲۳۰ تومان بوده که بخش عمدهای از آن به جیب شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی موسوم به «شستا»میرود. دقیقتر بخواهیم بگوییم، شرکت «صدرتامین» ۶۱.۴۵ درصد از سهام این شرکت را در اختیار دارد. یعنی ۲.۱۵۱ سهم. ۱۷.۳ درصد از سهام این شرکت نیز در اختیار شرکت «فولاد تجارت دالاهو» است. یکی از شرکتهای زیرمجموعه «صدر تامین» نیز ۳.۵۸ درصد از سهام زغالسنگ طبس را در اختیار دارد.
به هر نفر چقدر میرسید؟
گفته میشود تعداد نیروهای کارگری که در زغالسنگ طبس به کار اشتغال دارند، ۱۵۰۰ نفر است؛ با این حساب اگر حتی ۳۰ درصد از سود خالص این شرکت قرار بود به کارگران آن برسد، رقمی نزدیک به ۱۶۰ میلیون تومان در پایان سال گذشته به هر کارگر قابل پرداخت بود.
البته در سیستم کارگری/ کارفرمایی معادن چنین خبری نیست و کارگران این معدن با حقوق ماهی ۱۲ میلیون تومان (چیزی حدود ۲۰۰ دلار) در ماه کار میکردند. در همین مرداد ماه سال جاری این معدن بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان «فروش» کنستانتره زغال سنگ داشته است. اما سهام آن در بازار سرمایه رو به سقوط بوده است.
معدنجو، معاف از مالیات بود
بر اساس ماده ۱۳۲ قانون مالیاتهای مستقیم، درآمد مشمول مالیات ابزاری ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی در واحدهای تولیدی و معدنی معاف از مالیات است. شرکت زغالسنگ پروده نیز از این ماده قانونی استفاده کرده و تا سال ۱۴۰۷ از این معافیت استفاده خواهد کرد.
چقدر پول خرج کرده است؟
این شرکت در آخرین اطلاعیههای خود به مبالغ تخصیص داده شده در سال مالی ۱۴۰۲ برای فعالیتهای عامالمنفعه نیز پرداخته که بر اساس آن جمعا ۴.۷ میلیارد تومان نیز در این حوزه پرداخت شده است. ۱۵ میلیارد تومان از این پول صرف تیم هندبال شرکت زغالسنگ پروده طبس شده، ۱۵ میلیارد تومان نیز به بیمارستان شهرستان طبس اختصاص پیدا کرده و مابقی میان ژئوپارک طبس، سازمان بهریستی و چند قلم فعالیت فرهنگی دیگر تقسیم شده است.
ایمنیسازی معدن چطور بود؟
در گزارش عملکرد این شرکت در سال مالی گذشته، بخشی نیز به موضوع آلودگی معدن به انواع گازهای مونوکسید کربن، دیاکسیدکربن و اکسیدهای نیتروژن و گوگرد اختصاص پیدا کرده است. فعالیتهای معدنکاری مانند حفاری، انفجار، حرکت ماشینها در جاده، تجمع و حمل و نقل و جابهجایی زغالسنگ، غربالگری و واحدهای تفکیک و جداسازی زغالسنگ، منبع عمده پراکنده شدن ناپایدار مواد معلق و گاز متان هستند.
در معدنکاری زیرزمینی، گرد و غبار از دپوهای زغال سنگی و دمپهای باطله پراکنش پیدا میکنند که در این میان پراکندگی مونوکسید کربن، دیاکسیدکربن و اکسیدهای گوگرد و نیتروژن به دلیل خودسوزی زغالسنگ و نشت گاز متان از لایهها و رگههای زغالی بیشتر است. اما نکته جالب توجه اینکه شرکت زغال سنگ پروده در گزارش عملکرد خود عنوان کرده: «تجهیزات استاندارد زهکشی و بهرهگیری گاز معدن، قبل از آغاز فعالیت معدنکاری در نظر گرفته شده است.» این شرکت اضافه کرده که علاوه بر این اقدام «با مشارکت پژوهشکده صنعت نفت، در خصوص امکانسنجی تولید برق و حرارت، اقداماتی صورت گرفته است.» همچنین «درباره کنترل گرد و غبار با کمک بخش فنی کارخانه، اقداماتی در این خصوص صورت گرفته است.»
البته چیزی که این شرکت عنوان کرده یک گزارش رسمی و روی کاغذ است. انفجار اخیر بلوکهای مختلف زغال سنگ که بیش از همه به موضوع تجمع گاز متان مرتبط دانسته میشود را میتوان به حساب این گذاشت که اینها فقط گزارشی بوده که به امضای هیاتمدیره رسیده و اگر خلاف چنین چیزی اثبات شود، افکار عمومی منتظر پاسخ درست مدیران زغالسنگ پروده است.
این موضوع را هم باید اضافه کرد که در «کاتالوگ معرفی این شرکت» که روی وبسایت آن قرار گرفته، از «سیستم زهکشی متان جهت استحصال گاز معدن» به عنوان زیرمجموعه «تجهیزات معدنی» این شرکت یاد شده است اما مشخص نیست پیمانکار این سیستم چه شرکتی بوده و چه کارکردی داشته که چنین فاجعهای را به دنبال داشته است؟
اعضای هیاتمدیره چقدر گرفتهاند؟
در میان اعضای هیاتمدیره شرکت زغال سنگ پروده، فقط یک نفر با تحصیلات تخصصی معدن حضور دارد. رمضان کریتیثانی که مدیرعامل این شرکت است. مابقی اعضای هیاتمدیره، تحصیلات غیرمرتبط با معدن دارند و حتی یکی از آنها به عنوان یک عضو «غیرموظف» تحصیلات دکترای علوم سیاسی دارد! حسین شیخزاده با سابقه حضور در شورای عالی استانها و دبیری ستاد اقامه نماز در طبس و البته معاونت اجتماعی شهرداری تهران!
البته خود شرکت معدنجو به صورت یک شرکت سهامی خاص دفتر و دستک دیگری دارد. مدیرعامل این شرکت محمد مجتهدزاده است. او از اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ و همزمان با واگذاری سهم دولت از معدنجو به بخش خصوصی وارد هیاتمدیره این معدن شده است. مجتهدزاده سال ۱۳۹۶، پس از بروز فاجعه معدن یورت، در مقام ریاست انجمن زغالسنگ ایران نسبت به تکرار فاجعه این معدن هشدار داده بود.
نایبرییس هیاتمدیره معدنجو، علی شیرزادیکتاپرست با تحصیلات حسابداری صنعتی است که علاوه بر معدنجو، در شرکت معدنی آهن آجین، تعاونی معدنی آذین و معدنی مهر آجین، رییس هیاتمدیره و مدیرعامل بوده است.
سومین نفر، عزتالله قاسمی که رییس هیاتمدیره شرکت معدنجو است که او هم یک حسابدار حرفهای بوده که در شرکتهای بعضا مصادرهای پس از انقلاب نیز سمتهایی داشته است. قاسمی هماکنون علاوه بر معدنجو، در شرکتهای معدنی دیگری نیز عضو هیاتمدیره است.
نکته جالب توجه اینکه از میان شرکتهای پاییندست معدنجو، افراد یاد شده به عنوان نماینده برخی از شرکتها به عنوان عضو هیاتمدیره همین معدنجو حضور پیدا کردهاند. مثلا آقای عزتالله قاسمی نماینده شرکت «ندای رهاوی» است. یا علی شیرزادیکتاپرست که نماینده «کارآفرینان امکان ایرانیان» است. یا حتی خود آقای مجتهدزاده به عنوان «مدیرعامل» معدنجو که همزمان نماینده «زمین کاوان زمان» و «فرآوری زغال سنگ پروده طبس» هم در این شرکت است!
در میان گزارشهای سامانه کدال یا امور سهامداران این شرکت خبری از میزان حقوق و دریافتی ۴ عضو هیاتمدیره این شرکت نیست. البته که بخش بزرگی از سهام این شرکت در اختیار یک هلدینگ قدرتمند اقتصادی به نام «شستا» قرار دارد.
البته خود شرکت پروده که تیرماه ۱۳۴۵ تاسیس شده، بعد از انقلاب برچسب «مصادرهای» داشته و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۱ مصوب شد که «سهم دولت» از این شرکت واگذار شود. اما مشخص نیست که این «سهام» با چه قیمتی و با چه شیوهای از دولت به بخش خصوصی منتقل شده است.
نمیتوانیم یک سال صبر کنیم
در ویدیویی که «خبرگزاری تصویری ایرانپرس» از بازدید رییسجمهور فقید از این معدن در شهریور ماه ۱۴۰۰ منتشر شده، برخی از کارگران به مرحوم رییسی درباره وضعیت کار در «معدنجو» توضیح میدهند. آقای رییسی به همراهان خود میگوید: «بیمه کارگر و پرداخت سقفی کارگر اینها جزو موارد ضروری است.» و کارگر پاسخ داد، «آقای رییسی شما میگویید بیمه و حقوق، ولی زندگیای که ما اینجا میکنیم نمیتوانیم یک سال دیگر صبر کنیم تا...» و رییسی در کلام او میپرد، «نه این همین حالا باید عوض بشود..» اعتراضها بالا میگیرد و سرانجام مرحوم رییسی به شخصی از همراهان میگوید: «از همین الان به مدت ۲۰ روز، حداکثر به پیمانکارها وقت میدهم تا وضعیت کارگران در اینجا را متحول کنند.»
از این ویدیو سه سال گذشته و حالا مشخص شده که این کارگران با حقوق ماهی حدود ۲۰۰ دلار به سختترین کار ممکن مجبور بودهاند و حتی بنا بر اظهارات برخی از معدنچیان، پیمانکار با تهدید به اخراج آنها را به دهان مرگ انداخته است.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست