در این معادن، ذرات ریز زغالسنگ قابلیت انفجار دارند و بر اثر استخراج به صورت گردوغبار در فضای معدن پراکنده میشوند.یکی از نکات مهمی که در این معادن باید رعایت شود، انجام فرایند گاززدایی است.این فرایند همان بیرون کشیدن گاز زغال موجود در لایههای زغالسنگ و لایههای اطراف با حفر گمانههای ویژه و انتقال گاز به بیرون از معدن برای کمک به تهویه موثر معدن است.همچنین کلیه معادن و کارگاههای آن، اعم از معادن سطحی و زیرزمینی، باید قبل از شروع هر نوبت کاری از سوی مسوول ایمنی یا نمایندگان او بر اساس فرمهای چکلیست ایمنی بازرسی شوند.حال نکته اساسی اینجاست که آیا فرایند گاززدایی یا اصلاً گازسنجی به منظور جلوگیری از فاجعه انجام شده است؟
انجام نشدن بهموقع فرایند گازسنجی
مطابق ماده ۳۵۸ آییننامه ایمنی در معادن، دستگاههای گازسنج و اندازهگیری مشخصات هوا باید بهطور متناوب طبق دستورالعمل کارخانه سازنده یا دستورالعملی که به تایید مسوول ایمنی یا مسوول فنی معدن رسیده است، تحت بازدید و کنترل افراد آموزشدیده قرار گیرد.همچنین ماده ۳۸۶ این آییننامه تأکید دارد که مسوولان پیشروی و استخراج در همه معادن زغال سنگ باید مجهز به دستگاه گازسنج باشند و میزان گاز زغال را در شروع و پایان نوبت کاری اندازهگیری و به سرپرست معدن گزارش کنند.
ماده ۳۸۷ نیز تصریح میکند که دستگاههای استخراج مکانیزه زغال سنگ باید مجهز به حسگرهای تشخیص گاز زغال بهطور پیوسته باشند و در صورت افزایش گاز زغال، بیش از ۲۵/۱ درصد آن را بهطور خودکار خاموش کنند.
بر اساس ماده ۳۹۲، مسوولان اندازهگیری گاز موظفاند قبل از شروع هر نوبت کاری در محل کار حاضر شوند، کارگاهها و محلهای مشکوک را بازدید و درصد گاز زغال را به وسیله دستگاه گازسنج اندازهگیری کنند.اینها صرفاً بخشی از موارد ذکرشده در آییننامه ایمنی معادن بوده که مربوط به عملیات گازسنجی است.حال اگر تنها برخی از این موارد انجام میشد و عملیات گازسنجی بهموقع صورت میگرفت، مسوولان میتوانستند جلوی انفجار و نشت گاز را بگیرند یا حداقل کارگران را از آن دو بلوک خارج میکردند.تعویق فرایند گازسنجی و چرایی انجام نشدن بهموقع آن میتواند یکی از عوامل مهم رخ دادن این حادثه باشد.
آییننامه ایمنی در معادن ارزشی ندارد!
چرایی احتراق و انفجار همچنان مشخص نیست.گاز متان اگر به نسبت معینی با هوا مخلوط شود قابلیت انفجار پیدا میکند و انجام ندادن بهموقع فرایند گازسنجی و گاززدایی و نبود تهویه، میتواند یکی از علل بروز انفجار باشد.اما ممکن است دلایل دیگری برای احتراق وجود داشته باشد.در آییننامه ایمنی معادن، چندین ماده درباره ایمنی معدن و مواد منفجره نوشته شده، اما اگر نگاهی به وضعیت معادن ایران انداخته شود، تقریباً بخش بزرگی از این آییننامه رعایت نشده و کسی به ایمنی آنها رسیدگی نمیکند.
از همه اینها مهمتر، موضوع رسیدگی نکردن بازرسان و سلب مسوولیت دولت در قبال بررسی ایمنی معادن خصوصی است.گویا مسوولان پس از خصوصیسازی این معادن، دیگر مسوولیتی را متوجه خود نمیبینند و بررسی ایمنی معادن و نظارت بر رعایت آییننامه، دیگر برایشان اهمیتی ندارد.افزایش حوادث در معادن کشور در چندین سال گذشته، گواه این موضوع است.
پیشتر در این معدن، یعنی روز چهارشنبه هفتم شهریورماه، خروج گاز متان از معدن زغالسنگ پروده طبس منجر به ریزش قسمتی از کارگاه شد.تصاعد گاز متان میتوانست زنگ خطری برای وقوع بحران باشد و مسوولان با بازرسی و نظارت بر این معدن از وقوع انفجار جلوگیری کنند.اما سلب مسوولیتی که مسوولان پس از خصوصیسازی معادن از خود نشان دادند، بسیار عمیقتر از تصور است.
وعدههایی که اجرایی نمیشوند
آییننامه ایمنی معادن در حد خطوطی روی کاغذ باقی مانده است.خطوطی که شاید میتوانست جان چندین تن از کارگران معدن طبس را نجات دهد، اما فقدان ایمنی لازم، جان آنها را گرفت.مسوولان به جای تسلیت گفتن به خانوادههای جان باختگان، باید در قبال چرایی رعایت نشدن نکات ایمنی پاسخگو باشند و فکری به حال وضعیت ایمنی معادن کشور کنند.این در حالی است که وقتی سال گذشته اتفاقی مشابه در معدن طزره استان سمنان رخ داده و باعث مرگ ۶ کارگر شد بسیاری از مسوولان حوزه ایمنی کشور در وزارت کار و وزارت صمت قول پیگیری و پیشگیری از این حوادث داده بودند.اما مرگ بیش از ۵۰ نفر از کارگران این معدن در طبس، نشان داد اتفاق خاصی از نظر فنی رخ نداده است.
شیوه کار سنتی معدن طبس از ۲۷ سال قبل تغییر نکرده است
از سوی دیگر محمد نصیری (نماینده مردم طبس و دبیر کمیسیون حمایت از جهش تولید) در اظهارنظری پیرامون حادثه گفت: معادن زغال سنگ طبس و مساله گاز متان در منطقه تهدیدی است که میتواند تبدیل به فرصت شود.ما معادن زغالسنگ زیادی داریم که استخراج آنها به صورت مکانیزه است.او افزود: در جلسه با مسوولان روی این موضوع بحث شد که همواره احتمال بروز حادثه در معادن زغالسنگ وجود دارد، اما ما باتوجه به ضرورت تولید باید به هر طریق ممکن شانس وقوع حادثه را به حداقل برسانیم.امروزه در معادن مکانیزه باتوجه به ورود مانیتورینگ و رصد مکانیزه حوادث به حداقل ممکن میرسد.
نصیری تصریح کرد: ما چارهای جز افزایش ایمنی معادن و بهبود وضعیت مانیتورینگ و سیستم هشدار دهی نداریم.دولت هم باید موضوع زغال سنگ، ایمنی و تولید آن را موضوعی «ملی» درنظر بگیرد.
نماینده مردم طبس و فردوس با اشاره به ابعاد فنی موضوع معدن ذغالسنگ معدنجو گفت: این موضوع هنوز در دست بررسی توسط کارشناسان است.این معدن حدود ۲۷ سال بدون حادثه درحال کار بوده و باید ابعاد فنی ماجرا مشخص شود.آنچه روشن است، این است که این معادن بیشتر به شیوه سنتی فعالیت میکنند و بخشی از فعالیتها مکانیزه نبوده است.همانطور که اشاره کردم از ۲۷ سال قبل معدن به همین شیوه کار بدون تفاوت و تغییرات خاصی فعالیت داشته است.
انفجار مجدد در معدن طبس
حالا اما جزییات جدیدی از حادثه توسط فعالان کارگری مناطق گزارش شده است.ابراهیم رحیمیان (دبیر اجرایی خانه کارگر طبس) به ایلنا گفت: آخرین گزارشها حاکی از آن است که نشت گاز متان، که ناشی از عدم سنجش گاز بوده است، منجر به انفجار مجدد شده است.این حادثه احتمالاً در سینهکار جلوی معدن رخ داده که ترکیب گاز متان و مونوکسید کربن، بهصورت ناگهانی و در اثر یک حادثه دفعی فوراً نشت کرده سبب مسمومیت و مرگ کارگران پس از مسمومیت با انفجار شده است.
رحیمیان میافزاید: حادثه به نحوی نبوده فقدان بازرسی و گازسنجی را تایید کند.اتفاقا برعکس در همان شیفت کاری مثل همیشه گازسنجی شده بوده و اولین کارگری که به شهادت رسیده، مسوول ایمنی فنی همان قسمت بوده است.مساله این است که حادثه کاملا ناگهانی رخ داده و همه غافلگیر شدند.
تمام حوادث معادن شرق بر اثر نشت گاز است
اما سعید صدر منصوری (کارشناس ارشد حوزه ایمنی صنایع و معادن) در تحلیل این موضوع بر ضرورت تعطیلی معادن زغالسنگ شرق کشور تاکید کرده و بخش خصوصی و پیمانکاران را متهم میکند.او به ایلنا گفت: حادثه اینطوری اتفاق افتاده است که گاز متان بهصورت ناگهانی در محوطه سینه جلویی کار در معدن و در طبقات میانی آن نشت ناگهانی داشته و منفجر شده است.
منصوری افزود: دلیل همه حوادث معدنی ما در شرق کشور هم همین موضوع بوده است.البته طبق معمول مسوولان نسبت به مرگ بیش از پنجاه نفر که در هر کجای جهان به عنوان یک فاجعه ملی از آن یاد میشود، واکنش شدیدی نشان نمیدهند.اکنون وقت آن نیست که بپرسیم چرا شیوههای استخراج خراب بوده یا چرا بازنگری روشهای ایمنی و کار انجام نشده و چرا از نظر اقتصادی سرمایهگذاری برای واردات ابزارهای ایمنی-استخراجی به شکل بروز شده را نداشتیم.برای پاسخ به همه این سوالات دیر شده است!
صدر منصوری تاکید کرد: پیمانکارهای کوچک و بزرگ بخش خصوصی که مشخص نیست دارای اهلیت هستند، یکی از اصلیترین معضلات ایمنی صنایع معدنی کشور محسوب میشوند.خودخواهی بسیاری از ایشان موجب میشود که در بسیاری از موارد تا جایی که بتوانند از هزینهها کم بگذارند.برای همین شما حوادث معادن دولتی را با حوادث معادن خصوصی مقایسه کنید! وقتی کار به پیمانکاری واگذار میشود که کمتر از ۵ سال سابقه کار معدنی دارد و اصلا کار را نمیشناسد، قطعا شانس بروز حادثه بیشتر میشود.این مربوط به یک شرکت نیست و امری کلی و همهگیر به حساب میآید!
این کارشناس حوزه ایمنی صنایع و معادن کشور با بیان اینکه «استخراج معادن زغال سنگ همیشه با خطر انفجار گاز متان است و وجود آن طبیعی است» گفت: در واقع این سیستم تهویه است که باید به شکلی هوشمند طراحی شود که با ورود و نشت گاز به محیط فورا علاوه بر هشدار آن را مکیده و خارج کند.گاز اگر مسیر معکوس برود، سرنوشت را جور دیگری رقم میزند.
این متخصص ایمنی اضافه کرد: با تکنولوژیهای موجود، نظارتهای موجود و شرایط اقتصادی موجود طبق دانشی به نام «تحلیل ریسک ایمنی» کار نباید ادامه یابد، اما شاید حکمران و مدیری در سطح منطقهای ملاحظات دیگری دارد که این ریسک را به جان خریده و میپذیرد که تحت هر شرایطی کار ادامه یابد.آن تحلیل هم در جای خود محترم است! بنده هم از منظر ایمنی نظر کارشناسی خود را داشته و ملاحظات اقتصادی ندارم.این تصمیم با وزارت کار و حکمرانی بخش معدن است که درباره ادامه کار چه تصمیمی بگیرند.حرف من این است که نباید سالانه کشته شدن ۷۰ نفر در معادن عادی شود!
منبع: روزنامه تعادل
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست