به این صورت که چیزی حدود ۴۷میلیون تن ظرفیت ایجاد شده و ۸میلیون تن ظرفیت نیاز داریم که تا ۱۴۰۴ باید این ظرفیت ایجاد شود که درنهایت به تولید ۵۵میلیونتن برسیم.
هنگامی که یک کارخانه یکمیلیون تنی احداث میشود باید بدانیم ظرفیت بالقوه آن یک میلیون است اما ظرفیت بالفعل آن چیزی است که تولید میکند بنابراین یک کارخانه یکمیلیون تنی ممکن است در سال تنها ۲۰۰هزار تن تولید داشته باشد.
باید بدانیم که این تنها یک ظرفیت است و آنچه از این ظرفیت بالقوه به صورت بالفعل درآمده چیزی حدود ۳۲میلیون تن است که در سال قبل اتفاق افتاده و امیدواریم امسال به ۳۵میلیون تن برسد اما مساله این است که اگر به ۵۰ یا ۵۵میلیون تن ظرفیت دست یابیم از آن نمیتوانیم بهرهبرداری کنیم که مهمترین دلیلش بحث انرژی و مواد اولیه است.
با تلاش دستاندرکاران و برنامهریزان ظرفیتهای زیادی در صنعت فولاد کشور براساس افق ۲۰ساله و چشمانداز ۱۴۰۴ ایجاد شده تا بتوانیم در سال ۱۴۰۴ به تولید ۵۵میلیون تن دست پیدا کنیم و با این برنامهریزی تولید صنعت فولاد کشور باید در سال یادشده سالانه به ۵۵میلیون تن محصولات فولادی افزایش پیدا کند.
مساله این است که ما در تابستان محدودیت برق داریم و حدود سه ماه تابستان را کارخانجات فولادی محدودیت شدید مصرف برق دارند.
در فصل زمستان هم محدودیت گاز داریم و به محض سرد شدن هوا با مشکل روبهرو شده و ظرفیتها کاهشی میشوند درنتیجه با وجود اینکه در حال حاضر حدودا ۴۶میلیون تن ظرفیت ایجاد شده اما بیش از ۳۵میلیون تن امکان بهرهبرداری نداریم.
البته تنها نمیتوان به مشکل انرژی اشاره کرد بلکه مشکلات دیگری را هم میتوان نام برد اما عمده مشکلات همین دو مورد برق و گاز هستند.
کمااینکه اگر محدودیت برق و گاز نداشتیم قطعا تولید ما بیش از ۴۰میلیون تن بود. حال گفته میشود که برای استفاده از ظرفیتها وظیفه وزارت نیرو و وزارت نفت است تا بتوانند با افزایش تولید برق و گاز زمینههای استفاده صنعت فولاد از این ظرفیت را فراهم کنند.
هنگامی که مازاد نیاز داخل تولید میشود باید آن را صادر کنیم و اگر هر محدودیتی به هر شکلی برای صادرات ایجاد شود، کالا روی دست تولیدکننده مانده و نهایتا باید تولید خود را کاهشی کند.
این منطقی نیست که تولیدکننده هزینه کند تا مواداولیه خریده، دستمزد کارگر پرداخت کند و بعد هم کالای خود را انبار کرده و نتواند به فروش برساند بنابراین یک الزام است که حتما آنچه تولید میشود باید فروخته شود.
هرچه مورد تقاضا و کشش بازار داخلی است در داخل فروخته میشود و مازاد آن باید صادر شود درنتیجه هرگونه محدودیت صادراتی از جمله حملونقل، گمرک، بندر، قوانین و مقررات و… به هر شکلی مانعی بر سر راه صادرات ایجاد میشود و به ضرر هم همگان است.
وقتی تولید در داخل بازاری ندارد، تولیدکننده ما نباید به دلیل محدودیتها با مشکل روبهرو شود درنتیجه هرچه ظرفیت ۳۵میلیون تنی افزایشی شود به همان نسبت باید صادرات تسهیل شود.
این واقعیت را باید بپذیریم که بازار داخلی آنقدر کشش ندارد و مسیر توسعه صادرات را هموار کنیم. درباره اینکه وضعیت منطقه و کشورهای اطراف ما در این عرصه به چه صورت است باید گفت با آمدن عربستان و مابقی کشورها از جمله قطر، امارات، عمان و… که به سرعت صنعت فولاد خود را توسعه میدهند طبیعتا هر ظرفیتی در منطقه ایجاد شود جای ما را پر میکند.
این کشورها میتوانند به صادرات روی آورده و بازارهای ما را از آن خود کنند درنتیجه هرگونه توسعه صنعت فولاد در منطقه تهدیدهای خاص خود را دارد که مهمترین دلیلش هم این است که بازار و تقاضا محدود است.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست