ولی بررسیهای کارشناسان حوزه معدن نشان میدهد با گسترش تکنولوژی و هوش مصنوعی، خطاهای برنامهریزی، تحلیل و عملکرد انسانی در طبیعت کاهش خواهد داشت؛ زیرا برداشتهای غیراصولی و فعالیتهای حسابنشده در خطاهای اپراتوری، با ورود ماشینهای خودران، کوآتکوپترها و نقشهبرداری مدرن، کاهش چشمگیری مییابد و در نتیجه آن، آسیب به طبیعت کاهش چشمگیری داشته و آسیبی که از طریق فعالیتهای معدنکاری به محیطزیست وارد میشود، در آینده بسیار کمتر خواهد شد. تکنولوژیهای نوین این امکان را ایجاد میکند که به جای خاکبرداریهای عظیم، استخراج عمودی به صورت پلکانی، گودکاری و ایجاد پیت انجام شود. تونلهای عمودی، تلفیقی از بهرهبرداریهای روباز و زیرزمینی است که برای استخراج خاک از کف پیت معادن انجام میشود و جای ماشینآلات و تراکهای سنگین و پرمصرف را میگیرد و لزوم گذر این ماشینآلات از مسیرهای پرپیچ و صعب را برطرف میکند و با استخراجهای آسانسوری استخراج انجام میشود.
به طور عمده، میتوان گفت جهان به سمت معدنکاری سبز و فولاد کمکربن درحرکت است و هوش مصنوعی بهعنوان ابزار تاثیرگذاری برای رسیدن به این هدف نقش خواهد داشت.معدنکاری ایران در بحث حفظ محیطزیست، یکی از عقبافتادهترین کشورها محسوب میشود. ماشینآلاتی که در معادن ایران کار میکنند، کمبازده، فرسوده و پرمصرف هستند و طبیعتا به خاطر مصرف سوخت بالا، آسیب جدی به محیطزیست وارد میکنند. البته نمیتوان گفت این مشکل مختص به بخش معدن است؛ زیرا در بحث حملونقل نیز این بحران وجود دارد. براساس اخبار منتشرشده، دولت قصد دارد در سالجاری حدود ۳میلیارد دلار کسری بنزین خود را از خارج از کشور وارد کند.حجم ناوگانیهایی که در کشور به حملونقل میپردازند فاجعهبار است. در اغلب کشورهای جهان، تولید خودرویی که به ازای ۱۰۰کیلومتر، ۱۰لیتر مصرف بنزین داشته باشد وجود ندارد و تنها در بعضی خودروهای بسیار لوکس دیده میشود. همچنین میتوان گفت به طور میانگین در جهان خودروها در ازای هر ۱۰۰کیلومتر، ۵ لیتر بنزین مصرف میکنند. در داخل کشور هنوز خودروهای فرسوده تولید میکنیم و در بخش ماشینآلات معدنی نیز همین شرایط وجود دارد. از دیگر سو، در عرصه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر جزو کشورهای عقبافتاده محسوب میشویم و این امر در بحث حمایت از محیطزیست نیز وجود دارد.معادن در داخل کشور برای بهرهبرداری از هیچ الگوی خاصی پیروی نمیکنند. متقابلا سازمان محیطزیست نیز نسبت به معادن رفتار سلبی دارد، یعنی در ابتدا با ادامه فعالیت معدن مورد نظر مخالفت میکند و پس از آنکه به طریقی موافق شد، نظارت را رها میکند.
میتوان گفت، آسیبی که معدنکاری در مقایسه با صنایع معدنی و جانماییهای غلط این حوزه به محیطزیست وارد میکند ناچیز است. معدنکاری یک امر اجتنابناپذیر است و نمیتوان آن را جابهجا کرد؛ اما صنایع معدنی چنین نیست و میتوان به فراخور وجود زیرساختهایی مانند آب، برق و بنادر در جای مناسبی بنا شود. ولی در کشور تمام صنایع معدنی، براساس سوخت ارزان و مناسبات سیاسی شکل گرفته است.
برای سوخت ارزان میتوان سوخت کارخانههای صنایع معدنی را در برخی استانها مثال زد، زیرا انگیزه دیگری غیر از سوخت ارزان نمیتواند باعث شود بار سنگ از استان به این مناطق منتقل شود و آنجا پس از فرآوری، برای صادرات به بنادر فرستاده شود. از طرف دیگر، تمام کارخانههای صنعت فولاد، در مناطق خشک کشور نصب شده است، در حالی که هیچ کجای دنیا، صنایع آببر را در کنار اقلیمهای خشک و بیابانی دایر نمیکنند و میتوان گفت در ایران براساس مناسباتی غیر از اقتصاد و محیطزیست چنین تصمیماتی اتخاذ شده است. بنابراین آسیبی که از بخش معدن و صنایع معدنی به محیطزیست وارد میشود از جانب کارخانههای صنایع معدنی است؛ زیرا محدوده فعالیت معدن بسیار کوچکتر است و به روشهای مختلفی میتوان طبیعت را حفاظت، بازیابی و بازسازی کرد.
کامران وکیل، نایبرئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست