شنبه 3 آذر 1403 شمسی /11/23/2024 7:49:51 PM
تحلیل‌گر ارشد فولاد مطرح کرد:

فولاد پس از نفت خام دومین ماده پرمصرف در کشورهای مختلف جهان بوده و کاربردهای بی شمار آن در صنایع مختلف غیرقابل انکار است. صنایعی نظیر ساختمان و انبوه‌سازی، خودروسازی، تولید قطعات، لوازم خانگی و ... از فولاد به عنوان مواد اولیه خود استفاده می کنند.
ابر چالش‌های صنعت فولاد

به عبارت بهتر پس از گذشت چندین قرن، فولاد همچنان مهم‌ترین محصول مورد نیاز سازه‌های دست بشر است. از گذشته تاکنون یکی از بزرگ‌ترین عوامل موثر بر نرخ بیکاری و درآمدزایی کشور، صنعت بوده که نیاز‌های مردم را برآورده می‌کرده و یکی از بزرگ‌ترین پایه‌های مختلف صنعت فولاد است. در این خصوص کشور‌های مختلف دنیا هر ساله با تولید تناژ زیادی از این محصول مادر، نیاز‌های کشور‌ خود و کشور‌های دیگر را تامین می‌‌کنند. در سال های اخیر رشد مصرف فولاد در کشورهای مختلف به شدت در رشد اقتصادی آنها موثر بوده است. تا جایی که گفته می‌شود هر یک درصد رشد مصرف فولاد در یک کشور، معادل رشد اقتصادی ۰.۸۵/ آن کشور است. پس صنعت فولاد به واسطه تاثیری که در توسعه کشورها دارد از صنایع استراتژیک هر کشور تلقی شده و تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصه‌های کلیدی توسعه یافتگی کشورها به شمار می‌رود. همچنین به واسطه ارز آوری، این صنعت اهمیت بالایی در کشور ما دارد و اثرات مهمی در اقتصاد کشور می‌گذارد. پس صادرات هم عامل مهمی در قدرت تبادلات کشور‌ها به حساب می‌آید. در طول این سال‌ّها صنعت فولاد از اولویت‌های صادراتی کشور بوده است.بهرام شاه ویسی تحلیل‌گر صنعت فولاد در گفت و گو  با «روزگار معدن» با بیان اینکه راه چاره نجات صنعت فولاد کاهش دخالت‌های مستقیم دولت در حوزه صادرات صنایع کشور است اظهار کرد« ما با چالش‌های متعددی در صنعت فولاد مانند کمبود مواد اولیه، مازاد عرضه،‌ قیمت‌‌گذاری دستوری در این حوزه و ... مواجه هستیم. بدون تردید کارشناسان این حوزه موانع رشد و ترقی این صنعت را موردبررسی قرار داده‌اند و در حال حاضر فعالان این عرصه با چالش‌های این صنعت آشنایی کامل دارند؛ به همین جهت اکنون در برهه‌ای قرار داریم که باید وارد عرصه عمل شویم و درصدد رفع این چالش‌ها برآییم»
متن کامل گفت‌وگوی این تحلیل‌گر صنعت فولاد با ‌‌« روزگار معدن» در ادامه می‌خوانید.

وضعیت کنونی صادرات فولاد کشور را چگونه می‌بینید؟

‌ با بررسی روند صادرات صنایع کشور درمی‌یابیم که صادرات حوزه فولاد ایران در سال گذشته، قریب به ۱۵ درصد کاهش داشته است و نسبت به سالیان گذشته روندی نزولی را در این حوزه تجربه کرده‌ایم. باوجود این‌که ایران توانسته جایگاه دهمین تولیدکننده فولاد جهان را کسب کند اما آن‌طور که بایدوشاید در عرصه صادرات این محصول عملکرد مناسبی از خود به‌جای نگذاشته است و نتوانسته سهمی چشمگیر در عرصه بین‌المللی صادرات فولاد را از آن خود کند. راهکارهای بسیاری برای تقویت این حوزه وجود دارد اما به دلیل تشدید تحریم‌ها و شرایط خاصی که بر کشور ما حاکم است، شرکت‌هایی که در این صنعت فعالیت دارند نمی‌توانند آن‌طور که بایدوشاید از این راهکارها بهره جویند. درواقع تولیدکنندگان و صادرکنندگان ما نمی‌توانند بر اساس عرف بازاریابی و به‌صورت حرفه‌ای در بازارهای بین‌المللی حضور یابند. شرکای تجاری ایران محدود هستند و متاسفانه با گذر زمان و تشدید تحریم‌ها محدودتر نیز می‌شوند. بدهی است اگر اتفاقی برای حوزه‌های هدف کنونی ایران رخ دهد، حوزه صادرات کشور در معرض آسیب‌پذیری بیشتری قرار می‌گیرد. برای مثال در سال ۱۴۰۱، چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازارهای هدف فولاد ایران،‌ با بحران‌های مالی بسیاری روبه‌رو شد و حجم واردات خود را کاهش داد. این امر به‌صورت مستقیم بر حوزه صادرات فولاد ایران اثر گذاشت. موارد دیگری نیز مانند ورود روسیه به بازارهای هدف ایران، اخذ سیاست‌گذاری‌های غیر کارشناسانه و ... نیز بر روند نزولی صادرات فولاد کشور موثر بوده و هستند. با این شرایط،‌ بهترین راهکار این است که دولت دخالت‌های مستقیم خود را در حوزه صادرات صنایع کشور کاهش دهد و در اخذ سیاست‌های مرتبط با این حوزه از نظرات کارشناسان و فعالان این عرصه بهره‌مند شود. همچنین در نظر گرفتن مشوق‌های صادراتی،‌ معافیت‌های مالیاتی، سرمایه‌گذاری‌های مناسب در راستای شناخت بازارهای هدف، تحقیقات بازار حرفه‌ای، اجرای سیاست تولید رقابتی و سیاست‌هایی ازاین‌دست می‌تواند به رفع موانع حوزه صادراتی کشور کمک‌های شایانی کند. دولت می‌تواند با اخذ این تدابیر از صادرکنندگان و تولیدکنندگان خود حمایت‌های لازم را انجام دهد تا بازارهای هدف کشور حفظ شوند و افزایش یابند.

فناوری استخراج معادن کشور در چه وضعیتی است؟

فناوری استخراج و بهره‌برداری معادن ما با استانداردهای جهانی فاصله بسیار دارد و عدم سرمایه‌گذاری لازم در حوزه فناوری را می‌توان علت اصلی این فاصله دانست. از طرف دیگر دولت بزرگ‌ترین معدن‌دار کشور ما محسوب می‌شود و معادن کوچک‌مقیاس ما از بهره‌وری لازم در این زمینه برخوردار نیستند. به همین جهت این دست از معادن ما از دانش روز مانند هوشمند سازی، مکانیزه بودن، علوم ماهواره‌ای در اکتشافات،‌ استفاده از هوش مصنوعی و .... بهره‌مند نیستند. درمجموع،‌ دو عامل عدم دسترسی به دانش روز و نبود سرمایه کافی سبب عقب‌ماندگی ما در حوزه  فناوری استخراج و بهره‌برداری معادن شده است.

سیاست‌گذاری و عملکرد دولت سیزدهم در حوزه صنعت فولاد قابل قبول است؟

 برای عارضه‌یابی و بررسی عملکرد یک بنگاه باید شاخص‌هایی که در حوزه سنجش عملکرد ارزشمند هستند را شناخت. به‌عبارت‌دیگر باید برای بررسی عملکرد دولت شاخصی خط‌کش مانند در دست داشته باشیم تا بتوانیم به نتیجه درستی دست یابیم. سال‌هاست برنامه‌‌ای جامع برای صنعت فولاد تدوین شده و در چشم‌انداز ۱۴۰۴ دستیابی به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن فولاد مدنظر قرار داده شده است. برنامه توسعه و چشم‌انداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد با جزئیات تمام تدوین شده و عملکرد تمامی صنایع در این زمینه سالانه با دقت در وزارتخانه موردبررسی قرار می‌گیرد. به همین جهت می‌توان گفت ما در حوزه سیاست‌گذاری و چشم‌انداز موفق عمل کرده‌ایم اما نکته اصلی دیگری وجود دارد که ما باید آن را موردبررسی قرار دهیم و از خاطر نبریم؛ آن این است که هنگام پایش و بررسی عملکرد صنعت فولاد باید موانع و خلأها را به‌خوبی شناسایی کنیم تا بتوانیم با اخذ تدابیر لازم آنها را برطرف سازیم. برای مثال یکی از خلأهایی که در پایش‌های سال‌های گذشته نمایان شده است این است که سرمایه‌گذاری‌های لازم برای زیرساخت‌ این صنعت انجام نمی‌شود.

یعنی این موارد را می‌توان یکی از ضعف‌های وزارت صمت تلقی کرد؟

می‌توان گفت بزرگ‌ترین ضعف وزارتخانه صمت این در این سال‌ها این بوده است که صرفاً به سیاست‌گذاری و ارائه پروانه‌های مختلف و مازاد بر ظرفیت پرداخته و موانع را آن‌طور که بایدوشاید موردبررسی قرار نداده و در راستای رفع آنها اقدامات لازم را انجام نداده است. گذر زمان در این سال‌ها به ما نشان داده است که کشور ما به لحاظ منابع مورد نیاز سنگ‌آهن، گاز، قدرت رقابت‌پذیری و بازاریابی در عرصه صادرات از توانمندی‌های لازم برخوردار نیست و این موارد، موانعی هستند که باید به آنها توجه بیشتری نشان داد و بازنگری جدی در خصوص آنها انجام شود. درمجموع می‌توان گفت دولت یا باید بر اساس ظرفیت‌های کنونی کشور سیاست‌گذاری‌های لازم را انجام دهد یا اگر چشم‌اندازی فراتر از ظرفیت موجود کشور در نظر دارد، موانعی که در مسیر تحقق آن وجود دارند را از میان بردارد. سیاست‌گذاری خام بدون فراهم ساختن زیرساخت‌های لازم مربوطه نمی‌تواند موفق باشد و چشم‌انداز مدنظر را تحقق بخشد. به‌طورکلی در حوزه سیاست‌گذاری، اقتصادهای مختلف در دنیا رویکردهای متفاوتی دارند. کشورهایی که مبنای سیاست‌گذاری خود را اقتصاد آزاد در پیش گرفته‌اند با حداقل دخالت دولت مواجه هستند و شاهد بیشترین سطح سرمایه‌گذاری توسط بخش خصوصی هستند. در نقطه مقابل کشورهایی با اقتصاد کمونیستی هستند که با بیشترین سطح دخالت دولت‌ها مواجه‌اند و کمترین سطح فعالیت بخش خصوصی را دارند. حال باید دید کشور ما در کدام‌یک از دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرد و تفکرات سیاست‌گذاران کشور ما در حوزه فولاد کدام روش را می‌پسندد و دولتمردان چه نگاهی به اقتصاد و حوزه فولاد دارند.

در طول سالیان اخیر نقش بخش خصوصی را در صنعت فولاد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ازآنجاکه بخش خصوصی کشور ما در قسمتی از صنعت فولاد این سرزمین فعالیت دارند نحوه تولید آنها از نظر مقیاس تولید با شرکت‌هایی که زیر نظر مؤسسات دولتی فعالیت می‌کنند بسیار متفاوت است. بنابراین بسیار ضروری است که نگاه دولتمردان ما نسبت به فعالیت بخش خصوصی در حوزه فولاد مشخص باشد. باید دید که آیا دولت از حضور و استمرار فعالیت این بخش در این حوزه استقبال می‌کنند یا قصد دارند این فعالیت را محدود کنند.

کم و کیف حمایت دولت در بخش صنعت و معدن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پیش از انقلاب دولت برای کمک به صنایع کشور، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) را تاسیس کرد. این سازمان با دیدگاهی درست و راهبردی و در راستای حمایت از صنایع کشور شکل گرفت. در اوایل دهه ۹۰ سازمانی مشابه با نام سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) نیز تاسیس شد. اکنون ایمیدرو بزرگ‌ترین حامی صنایع کشور است اما قوانین تصویب‌شده در چند وقت اخیر، توان حمایتی این سازمان را محدود کرده است. امروزه ایمیدرو همانند یک شرکت دولتی عادی، کار خود را انجام می‌دهد و از حالت یک سازمان توسعه محور، خارج شده و از هدف اصلی خود فاصله گرفته است. فاصله‌گیری از هدف، به اختیار نبوده و همین امر سبب شده که حمایت سازمان به کمترین مقدار برسد. طبق اساسنامه، ایمیدرو باید در گستره وسیعی، از صنایع حمایت کند اما قوانینی که بعدها وضع شد عرصه حمایت را تنگ‌ کرد.

چند سالی است که محصولات فولادی از گذرگاه بورس کالا باید عرضه شود، به اعتقاد شما بورس کالا بستر مناسبی برای عرضه فولاد به بازار است؟

 بورس کالا از جهتی می‌تواند بستری مناسب برای شفاف‌سازی قیمت‌، عرضه و تقاضا باشد اما از طرفی دیگر در دوره‌های گذشته ما شاهد مهندسی عرضه بوده‌ایم. درواقع، مهندسی‌های پشت پرده‌ای در این بازار وجود دارد زیرا شرکت‌ها در این بستر می‌توانند خریدار محصول خود باشند و با اعلامیه میزان عرضه خود  می‌توانند بازار را دستخوش تغییرات بسیار کنند؛ هرچند این موارد به لحاظ فنی برای بورس کالا قابل نظارت و بررسی است و می‌تواند مانع وقوع این دست از اتفاقات باشد. به‌طورکلی می‌توان گفت اگر تدابیر لازم در این زمینه اخذ شود، بورس کالا می‌تواند بازاری برای شفاف‌سازی قیمت‌ها باشد. امید می‌رود بورس کالا با توجه به اینکه روابط خوبی با شرکت‌ّ‌ها دارد، بتواند این مشکلات را حل کند و بیش‌ازپیش بستری مناسب برای معاملات فولادی و سایر صنایع فراهم سازد. 

یعنی بورس کالا از سیاست قیمت گذاری دستوری به دور است؟

همواره تعارض منافع بین بخش‌های مختلف زنجیره فولاد وجود داشته است. با فرض اینکه دولت تمایل دارد از سیاست‌های اقتصاد کمونیستی پیروی کند و با کنترل بیشتر در ریزترین موضوعات قیمت‌گذاری و سیاست‌گذاری ورود کند نیازمند این هستیم که نگاه دولت نسبت به فعالیت بخش خصوصی بسیار شفاف و مشخص بیان شود. در غیر این صورت با تقویت بخشی از فعالان حوزه صنعت مواجه خواهیم بود. این موضوع موجب نارضایتی و خروج سرمایه‌گذاران بخش‌های دیگر مخصوصاً بخش خصوصی از این حوزه خواهد شد. به‌طورکلی بهتر است که سیاست‌گذاری دستوری به حداقل ممکن برسد و دولت تلاش کند با تعیین رهنمودهای کلان فقط شرایط بازار را جهت‌دهی کند؛ نه اینکه در کوچک‌ترین مسائل مربوط به صادرات و یا قیمت‌گذاری دخالت داشته باشد.

دور نمای صنعت فولاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 شکی نیست که تا اینجای کار صنعت فولاد ایران توانسته است موفقیت‌‌‌‌‌‌‌های بی‌شماری به دست آورد، اما ادامه حیات و حرکت در مسیر تحول در محیط بسیار متغیر کنونی اقتصاد بین‌الملل جزء با توجه به ترندهای روز صنعت و نیازهای جدید مشتریان امکان‌‌‌‌‌‌‌پذیر نیست.به‌منظور تحقق اهداف عالیه کشور، صنعت فولاد ایران می‌تواند یکی از نمادهای تولید دانش‌‌‌‌‌‌‌بنیان باشد. حرکت در مسیر توسعه تولید ارقام با ارزش‌افزوده بالا در مقطع کنونی نه یک انتخاب که ضرورتی است حیاتی برای تداوم مسیر رشد. ازآنجاکه این تحول می‌تواند گاهی درآمد و ارزآوری صنعت فولاد را تا ۱۰برابر ارقام کنونی به دست آمده جهت صادرات شمش فولاد عاید کشور کند، لازم است سیاست‌گذاران به‌خوبی از وضعیت کنونی صنعت فولاد و دامنه متنوع محصولات این بخش اطلاع کافی داشته باشند. شناخت دقیق از رده‌‌‌‌‌‌‌بندی تولیدات صنعت فولاد در این زمینه گره‌‌‌‌‌‌‌گشاست.آخرین آماری که به دست من رسیده حکایت از آن دارد که در سال گذشته تولید فولاد در کشور با رشد ۱۹ درصدی مواجه شده است. این در حالی است که در بازارهای جهانی بیشتر تولیدکنندگان فولاد با کاهش تولید روبه‌رو بوده‌اند و به دلیل شرایط خاص ازنظر افت نرخ‌ها، غیراقتصادی بودن تولید و کاهش تقاضای جهانی دورنمای تولید فولاد در بسیاری از کشورها رو به افول است. اما در خصوص ایران به نظر نمی‌رسد که ما چنین شرایطی داشته باشیم. چراکه بیشتر تولیدکنندگان ما در شرایط فعلی نیز سودآور هستند و از آنچه بیشتر فولادسازان در بازارهای جهانی از آن رنج می‌برند دور هستند. خبر افزایش تولید فولاد کشور اتفاق بسیار خوبی است ولی چنانچه نتوانیم با توجه به فضای انقباضی که در حوزه صادرات وجود دارد، بازار داخلی مناسبی برای محصولات ایجاد کنیم با مازاد عرضه و کاهش بیشتر قیمت‌ها در بازار داخل مواجه خواهیم شد. درمجموع می‌توان گفت ما با چالش‌های متعددی در صنعت فولاد مانند کمبود مواد اولیه، مازاد عرضه،‌ قیمت‌‌گذاری دستوری در این حوزه و ... مواجه هستیم. بدون تردید کارشناسان این حوزه موانع رشد و ترقی این صنعت را موردبررسی قرار داده‌اند و در حال حاضر فعالان این عرصه با چالش‌های این صنعت آشنایی کامل دارند؛ به همین جهت اکنون در برهه‌ای قرار داریم که باید وارد عرصه عمل شویم و درصدد رفع این چالش‌ها برآییم. درواقع راهکارهای لازم برای عبور از این دست از چالش‌ها مشخص و پیشنهاد داده شده‌اند، امید می‌رود که روزی شاهد عملیاتی شدن این دست از راهکارها و ترقی نعت فولاد کشور باشیم.

شما به رو به افول بودن صنعت فولاد در جهان اشاره کردید اما اخیرا شرکت نیوکورکه ایالت متحده قرار دارد  تولید فولاد سبز را در دستور کار خود قرار داده و مدیران این شرکت اعتقاد دارند که تولید فولاد سبز آینده جهان را رقم می‌زند. نظر شما در این مورد چیست؟

تولید فولاد سبز با استفاده از هیدروژن پاک معنا پیدا می‌کند، در واقع مهم‌ترین تحول در مسیر جایگزینی فولاد سیاه با سبز، استفاده از روش‌های تولید مبتنی بر هیدروژن است. لذا در بحث تولید فولاد مهم‌ترین مسئله توجه به صرفه‌جویی انرژی و حفظ محیط زیست است. فولاد سبز به این معنی است که فولادی سازگار با محیط‌زیست تولید ‌شود تا کمترین عوارض و آلودگی را برای هوا، خاک و آب ایجاد کند. در ایران عمده تولید فولاد به روش احیای مستقیم انجام می‌شود که نسبت به تولید با کوره بلند آلودگی کمتری دارد. از آنجا که در احیای مستقیم از گاز طبیعی استفاده می‌شود، آلودگی چندانی ندارد، اما در کوره بلند از کک و زغال‌سنگ استفاده می‌شود و آلودگی بیشتر برای هوا ایجاد می‌کند. بنابراین شرکت‌هایی همچون فولاد خوزستان، هرمزگان، فولاد مبارکه و فولاد خراسان از فناوری احیای مستقیم استفاده می‌کنند.در کشورهای توسعه‌یافته واحدهای فولادسازی، حداقل میزان آلودگی را دارند، در آمریکا و کشورهای اروپایی هرچند ممکن است که از فناوری کوره بلند استفاده کنند، اما به‌واسطه استفاده از فیلتراسیون‌های مناسب میزان آلودگی‌های خود را به حداقل ممکن رسانده‌اند.

منبع: روزنامه روزگار معدن



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین