اما با تشدید تحریمها مهندسان این صنعت در واقع دانش تعمیرات خطوط تولید را با تجربیات خودشان به دست آوردند و امروز تمامی تعمیرات و اورهال کارخانههای سیمان توسط نیروهای متخصص آموزش دیده داخلی انجام میشود.
امروزه ایران از نظر ظرفیت اسمی تولید سیمان در رده ششم جهان قرار دارد که البته این میزان پیشرفت توسط برخی افراد مورد انتقاد قرار میگیرد که چرا تولید سیمان فراتر از نیاز کشور است؟! در پاسخ باید گفت زمانی که دولت وقت برای راهاندازی کارخانههای سیمان و افزایش ظرفیت صنعت سیمان تا ۹۰ میلیون تن اعلام نیاز کرد، سرمایهگذاران داخلی به این دعوت و نیاز داخلی پاسخ مثبت دادند چرا که دولت پروژههای عمرانی بسیاری بر اساس نیاز کلید زده بود و اقتصاد دچار رکود امروزی نبود؛ بنابراین مدیران وقت دولت با پیشبینی رشد ۶ درصدی اقتصاد و در حال توسعه بودن کشور این میزان سرمایهگذاری را مناسب دیدند و حتی مقرر شد طبق برنامه در افق ۱۴۰۴ برای پاسخ به نیاز کشور ظرفیت تولید را به ۱۲۰ میلیون تن برسانند.
تکرار اشتباه صنعت برق در سیمان
در ادامه تولیدکنندگان سیمان تا سالهای میانی دهه ۹۰ با تمام ظرفیت تولید میکردند و پروژههای عمرانی و همچنین صنعت ساختمان تمام سیمان تولیدی را مصرف میکرد اما با شدت گرفتن تحریمها و رکود اقتصادی میزان مصرف سیمان کاهش یافت که تا به امروز این رکود اقتصادی ادامه دارد؛ بنابراین کارخانهها که با توجه به میزان جمعیت و سرانه مصرف سیمان احداث شدند، در سالهای آینده با رکود پروژههای عمرانی و ساختوساز دچار کاهش تقاضا شدند و امروز دچار تولید سیمان مازاد هستیم که با توجه به تحریمها با مشکلات صادرات هم مواجه است اما کسی نمیتواند منکر این واقعیت شود که بخش عمران و ساختوساز کشور به شدت دچار رکود شده و با تغییر معادلات سیاسی در نهایت پروژهها به جریان میافتند؛ بر این اساس در سالهای آتی که روابط سیاسی ما با دنیا بهتر شود و پروژههای عمرانی نیمه تمام اجرا شوند، قطعا بیشتر از دهه ۸۰ نیازمند سیمان هستیم؛ کما اینکه روزگاری در صنعت برق درباره اینکه ما کشوری با ذخایر انرژی بالا هستیم و هر زمان نیاز باشد، میتوانیم نیروگاه احداث کنیم، مرتکب اشتباه استراتژیک شدیم و امروز در شرایطی با ناترازی ۱۵هزار مگاواتی مواجه شدهایم که به دلیل خرید ارزان برق از نیروگاهها، بخش خصوصی برخلاف گذشته حاضر به سرمایهگذاری نیست.
در این میان صنعت سیمان وضعیتی به مراتب وخیمتر از صنعت برق دارد چرا که شاهد رها کردن برخی پروژهها با پیشرفت فیزیکی بالا به دلیل ارزانی سیمان و به صرفه نبودن سرمایهگذاری در این صنعت است که واقعا جای تاسف دارد.
به صرفه نبودن صادرات سیمان
امروز اگر چه تولید بالاتر از تقاضای کشور یک موفقیت بزرگ برای صنعت سیمان به شمار میرود اما کارخانههای تولیدکننده سیمان بعد از تامین نیاز داخلی برای واردات برخی تجهیزات مازاد تولیدشان را عمدتا به صورت کلینکر صادر میکنند اما در این مسیر با چالشها و مشکلات فراوانی مواجه هستند که از جمله مهمترین آنها میتوان به لغو معافیت مالیاتی صادرات سیمان و کلینکر اشاره کرد چرا که در طبقهبندی وزارت صمت متاسفانه این محصولات در گروه مواد خام و نیمه خام طبقهبندی شدهاند؛ در واقع این طبقهبندی به آن معناست که بین سیمانی که چند فرآیند را در کارخانهای به ارزش حداقل ۷هزار میلیارد تومان طی میکند و سنگ، خاک، ماسه و مواد طبیعی تفاوتی وجود ندارد و این نگاه باعث آزردگی صادرکننده میشود. علاوه بر این، هزینههای بالای حملونقل، هزینههای بالای خدمات بندری و دموراژ به دلیل کمبود کشتی موردنیاز، وضعیت را برای اهالی این صنعت سختتر کرده تا برخی شرکتها عطای صادرات را به لقای آن ببخشند.
فقدان تنوع در تولید سیمان
در کنار موفقیتها قطعا ایراداتی هم گریبان گیر این صنعت بوده که از جمله آنها میتوان به کاهش تنوع سیمان و کاهش استفاده از پوزولانها در تولید سیمان اشاره کرد که باعث شده تا علاوه بر افزایش مصرف انرژی، از حدود ۱۰۰ نوع سیمان، فقط ۱۰ نوع آن در ایران تولید شود؛ البته برخی از شرکتها در این رابطه اقدامات قابلتوجهی داشتهاند اما وجه غالب سیمان تولیدی ایران سیمانهای تیپ بوده و تقاضای بازار هم کمتر به سمت و سوی سیمانهای خاص رفته است که البته در ایجاد این وضعیت سیاستهای دولتها هم موثر بوده چرا که در کشور ما نگاه به مبحث انرژی نادرست بوده و انرژی ارزان در اختیار تمامی صنایع و مردم قرار گرفته است.
تکمیل زنجیره سیمان با احداث جادههای بتنی
متاسفانه زنجیره سیمان هم صرفا در بخش واحدهای تولیدکننده بتن آماده خلاصه شده و شاهد برنامهای از طرف بخش خصوصی یا دولت نبودهایم؛ در حالی که تولید قطعات پیش ساخته برای افزایش سرعت و بهبود کیفیت ساختمانسازی میتوانست در کشور گسترش پیدا کند؛ همچنین احداث جادههای بتنی به جای آسفالته که در بسیاری از کشورهای اروپایی انجام میشود، میتوانست علاوه بر ارتقای کیفیت و افزایش عمر جادهها، منجر به صادرات بیشتر قیر به عنوان یک کالای صادراتی و مصرف بیشتر سیمان به عنوان یک کالای داخلی شود؛ موضوعی که اگر چه در دولت گذشته بارها بر مزیتهای آن تاکید شد اما در موارد نادری شاهد احداث جادههای بتنی بودیم.
کلام آخر
صنعت سیمان باید برای آینده برنامه جامعی داشته باشد که بر اساس آن مسیر ارتقای کمی و کیفی را در پیش بگیرد. بیشک با توجه به چالشهای تامین انرژی که صنعت سیمان را در تابستان و زمستان درگیر کرده، باید به دنبال سرمایهگذاری برای کاهش مصرف انرژی و اقداماتی نظیر بازیافت حرارتی و انرژیهای تجدیدپذیر باشد.
کما اینکه امروزه در بسیاری از کشورها از خروجی دودکش برق تولید میکنند. علاوه بر این استفاده از مواد افزودنی و تولید سیمانهای جدید باید در دستور کار قرار بگیرد تا از این طریق علاوه بر کاهش میزان کلینکر و انرژی، بتوانیم در زمینه توسعه گام بردارد. در سمت دیگر دولت هم باید این واقعیت را بپذیرد که چنانچه هزینهها برای یک صنعت چند برابر شود و قیمت پایه در بورسکالا با اقدامات دستوری بدون تغییر باقی بماند، عملا نه تنها راه توسعه که راه ادامه حیات قطع میشود.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست