بیشترین ارزشافزوده تولیدشده، در محصولات مورد استفاده در صنایع پیشرفته است که بیشتر توسط خود شرکتها یا زنجیرههای تامین آنها تولید میشود. از همینرو در حال حاضر تامین مواد اولیه صنایع پاییندست (کاتد مس) گلوگاهی برای توسعه صنایع پاییندست نبوده و در صورت سرمایهگذاری بهمنظور افزایش تولید کاتد، این میزان باید به بازارهای خارجی عرضه شود.
همچنین بیشترین ارزشافزوده تولیدشده در محصولات مورد استفاده در صنایع پیشرفته است که بیشتر توسط خود شرکتها یا زنجیرههای تامین آنها تولید میشود. ازاینرو در سالهای اخیر کشور نتوانسته است با استفاده از این مزیتها در جهت تکمیل زنجیره ارزش و افزایش درآمدهای ملی ناشی از آن اقدامی انجام دهد.
مهمترین سیاست دولتها در ایران برای توسعه زنجیره ارزش صنعت مس، ارائه ماده اولیه کاتد مس، به این صنایع با قیمتی ارزان بوده است. این درحالی است که بهنظر میرسد این سیاست صرفا باعث رشد مجوزهای بهرهبرداری واحدها و تولید محصولاتی با ارزشافزوده پایین شده است. بیش از ٧٥درصد صنایع شکلگرفته در زنجیره مس کشور تولیدکنندگان محصولات با ارزشافزوده پایین هستند.
بهطورکلی میتوان گفت، ظرفیت تولیدی صنایع پاییندست تقریبا هشتبرابر ظرفیت کاتد مس بوده، ولی با مقایسه آمار تولید و صادرات کاتد میتوان گفت قسمت زیادی از ظرفیت موجود خالی است.
بر این اساس تعریف اهداف بسیار خوشبینانه در بالادست (مانند هدفگذاری تولید ۱.۴۱۲میلیون تن کاتد در قانون برنامه هفتم پیشرفت)، با پیشفرض وجود بازارهای خارجی انجام شده است.
حتی تعیین چشمانداز تولید ۱.۸میلیون تن محصولات نیز نمیتواند دستاویز خوبی برای تعریف اهداف باشد؛ چراکه تجارت بینالمللی در صنعت مس معطوف به محصولاتی همچون کاتد، آند و قراضه است و متقاضیان خود اقدام به تولید محصولات پاییندست موردنیاز میکنند. ازاینرو بهنظر میرسد توسعه زنجیره ارزش صنعت، بدون اینکه صنایع دارای فناوری بالا در کشور شکل بگیرند، ممکن نخواهد بود.
توسعه زنجیره ارزش فلز مس
براساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، سیاست توسعه زنجیره ارزش مس در کشور با نگاه به ذخایر معدنی کشور که مهمترین اقدام آن تامین کاتد موردنیاز واحدهای صنعتی با قیمت ارزان است، با شکست مواجه شده است.
همچنین در حال حاضر و با توجه به سرمایهگذاریهای سنگین انجامشده، تامین مواد اولیه چالش جدی برای توسعه این زنجیره در میانمدت ایجاد نخواهد کرد.
براین اساس به نظر میرسد باید با اتخاذ سیاستهای تشویقی جهت شکلگیری و توسعه صنایع دارای فناوری پیشرفته، مصرف مس در کشور را افزایش داد. یکی از بهترین راههای توسعه این صنایع قرارگرفتن در زنجیره ارزش جهانی شرکتهای فناور بزرگ جهانی است. به عنوان مثال زنجیره ارزش صنعت خودروهای برقی را میتوان یک صنعت فناوری در زمینه مصرف مس معرفی کرد.
توسعه زنجیره ارزش فلز مس با توجه به وجود ذخایر قابلتوجه (سهم ٦درصد)، مصرف نسبتا پایین انرژی نسبت به سایر زنجیرههای فلزی و بازارهای جهانی رو بهرشد با توجه به اهداف حذف انتشار کربن، میتواند ازجمله مزیتهای کشور باشد. تکمیل زنجیرههای ارزش یکی از رویکردهایی است که نهتنها میتواند در دستیابی به رشد اقتصادی و افزایش بنیه تولیدی اقتصادی موثر باشد، بلکه میتواند موجب افزایش پیچیدگی محصولات شده و از این مسیر به خلق ارزشافزوده بالاتر کمک کند. در این چارچوب میتوان زنجیره مس را بهعنوان یکی از اولویتهای کشور در بخش معدن و صنایع معدنی معرفی کرد. وجود ذخایر قابلتوجه، مصرف نسبتا پایین انرژی و بازارهای جهانی رو به رشد از مهمترین دلایل جهت اثبات این ادعاست. با این حال در سالهای اخیر کشور نتوانسته است از این مزیت برای تکمیل زنجیره ارزشافزوده و درآمدهای ناشی از آن اقدام کند. تولید محصولات میانی و مقاطع مس در مراکز مختلفی در سطح جهان پراکنده است.
مهمترین علل اولویتگذاری صنعت مس
ذخایر معدنی موجود: ایران از دیرباز بهعنوان یکی از پتانسیلهای مهم اقتصادی مس پورفیری در دنیا شناخته شده و از نظر مسزایی در بهترین شرایط کانیزایی (واقع شدن در منطقه کوهزایی آلپ- هیمالیا) قرار گرفته است. مجموع ذخایر اقتصادی مس درجهان حدود ٨٨٠میلیون تن (معادل محتوی مس) برآورد میشود که ایران با ٥٤میلیون تن ذخیره، ٦درصد آن را در اختیار دارد.
همچنین ایران در بین کشورهای تولیدکننده مس با سهم ٢درصدی از تولید جهانی در جایگاه پانزدهم قرار گرفته است. براساس بررسیهای انجامشده، معادن مس در کشور دارای مقیاس تولید متوسط و بزرگ هستند که نسبت به سایر معادن کشور از نظر هزینههای تمامشده و میزان تولید وضعیت بهتری دارند. در اختیار داشتن منابع اولیه مس برای تولید محصولات با ارزشافزوده بالا یک مزیت نسبی محسوب میشود.
با این حال آمار تجارت جهانی نشان میدهد دسترسی نداشتن به این منابع، محدودکننده نیست؛ کشورهایی مانند ژاپن، کرهجنوبی و آلمان بهرغم محدودیت در منابع اولیه معدنی مس، از تولیدکنندگان بزرگ محصولات مسی در دنیا به شمار میروند.
مصرف رو به رشد جهانی: فلز مس، پس از فولاد و آلومینیوم، سومین فلز پرمصرف دنیا بهلحاظ تناژ و دومین فلز دنیا بهلحاظ ارزش محسوب میشود. اهمیت ویژه فلز مس از آنجا مشخصتر میشود که این فلز یکی از پنجعنصر فلزی مورد استفاده در فرآیندهای کمکربن است. اهداف جهانی تعریفشده در حوزه حذف انتشار کربن تا سال ٢٠٥٠، مهمترین روندی است که مصرف فلز مس را در سالهای پیشرو تحتتاثیر قرار میدهد.
افزایش شکاف میان عرضه و تقاضای جهانی و رشد قابلتوجه مصرف مس در دنیا در کنار عدماکتشاف معادن بزرگ جدید بهدلیل اتمام ذخایر سطحی و هزینههای زیاد اکتشاف و کاهش عیار معادن بزرگ مس نشاندهنده پررونق بودن بازار مس و تقاضای بالا برای کنسانتره و کاتد مس است. اختلاف قابلتوجه میان عرضه و تقاضای مس که بهنظر میرسد از میانه دهه جاری میلادی آغاز شود، عواقب تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت و از طرفی برنامه زمانبندی دستیابی به اهداف انتشار کربن صفر تا سال ٢٠٥٠ را غیردقیق خواهد کرد.
مصرف پایین انرژی: بهمنظور بررسی بلندمدت صنعت مس در کشور، میزان انرژی مصرفی در این صنعت باید بررسی شود؛ چراکه کشور در سالهای اخیر با مشکل ناترازی میان تولید و مصرف در انواع حاملهای انرژی (مانند برق و گاز طبیعی) روبهروست. براساس دادههای موجود، تولید مس نسبت به برخی از صنایع مانند آلومینیوم و نیکل میزان انرژی کمتری مصرف میکند و حدود ٣٠ تا ٦٠مگاژول بهازای هر تن است. درواقع میتوان اظهار کرد که این صنعت نسبت به سایر صنایع معدنی انرژی کمی مصرف میکند.
اهمیت تجارت بینالمللی مواد خام در زنجیره فلز مس
عمده تجارت جهان در حوزه مس به مواد نیمهخام (کاتد، قراضه و آند) با حدود ٧٠درصد از تجارت کل زنجیره (١٤٠میلیارد دلار) در سال تعلق دارد؛ به این معنا که محصولات میاندست و پاییندست موردنیاز کشورها
معمولا با خرید این مواد اولیه، مصارف و نیاز داخل کشور خود را تولید میکنند.
با توجه به نوسانات شدید قیمت مس در کوتاهمدت و بهدنبال آن نامتعادل شدن تقاضا و سفارشهای مشتریان پاییندست و درنهایت کاهش سودآوری واحدهای تولید محصولات میاندست زنجیره مس، بیشتر تجارت در بالادست و با هدف توسعه زنجیره برای تولید محصولات با فناوری پیشرفته صورت میگیرد.
تجربه صنایع پاییندست مس در ایران
استان کرمان با نسبت ١٥درصد از کل صنایع میاندست و پاییندست مس رتبه اول را در میان سایر استانها دارد. استانهای گیلان با ١٣درصد و سپس استانهای مرکزی و اصفهان در جایگاههای بعدی قرار دارند.
بررسی آمار ظرفیت واحدهای فعال کشور در حوزه صنایع میاندست و پاییندست صنعت مس، نشان میدهد که صنایع تولید میله، مفتول و سیم و کابل مسی بیشترین سهم را دارند. این صنعت با حدود یکمیلیون و ۷۲۰هزار تن نزدیک به ٧٠درصد از صنایع میاندست و پاییندست صنعت مس کشور را شامل میشود. بعد از آن صنایع ریختهگری، قطعهسازی، تولید اتصالات و ظروف مسی، بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. بیش از ٧٥درصد از صنایع شکلگرفته در زنجیره مس کشور تولیدکنندگان محصولات با ارزشافزوده پایین هستند.
میزان ظرفیت واحدهای فعال میاندستی و پاییندستی مس طی سالهای اخیر براساس مجوزهای صادره افرایشی بوده و به طور متوسط با فرض رشد خطی، سالانه ۲۲درصد رشد داشته است. آغاز جهش تقاضا برای ایجاد صنایع پاییندست مس در سال ١٣٩٧ بوده است. خروج ایالاتمتحده از برجام، جهش نرخ ارز و عرضه مواد اولیه با نرخ ارز ثابت مهمترین دلیل این افزایش بوده است.
این درحالی است که میزان تولید مواد اولیه مس مانند سنگ معدن و کنسانتره مس تقریبا روند ثابتی را تجربه کرده است. جهش فوقالعاده بعد از اعطای مجوزهای احداث واحدهای پاییندست مس در سال ١٤٠٠ رخ داد که بهنظر میرسد مهمترین علت این موضوع، وجود تفاوت قابلتوجه میان بهای ارز رسمی و ارز آزاد در دوره مذکور برای محاسبه قیمت عرضه کاتد در بورسکالا باشد.
نکته قابلتوجه در این خصوص، مقایسه میان میزان تولید کاتد مس در سال ١٤٠١ (٣٠٠هزار تن) و ظرفیت موجود صنایع پاییندست (۲.۵میلیون تن) است.
با نگاهی به آمار تولید کاتد و صادرات آن در ١٠سال اخیر میتوان اظهار کرد که مصرف کاتد مس در کشور ثابت بوده است. به طورکلی میتوان گفت ظرفیت تولیدی صنایع پاییندست تقریبا هشتبرابر ظرفیت کاتد مس بوده، ولی با مقایسه آمار تولید و صادرات کاتد میتوان گفت نسبت زیادی از این ظرفیت موجود خالی است.
دلیل اصلی این موضوع را نیز علاوه بر نبود بازار فروش و حاشیه سود کم این محصولات، میتوان در عرضه ارزانقیمت کاتد مس برای واحدهای این صنایع جستوجو کرد.
عمده واردات کشور را محصولات با ارزشافزوده بالا تشکیل میدهند. براساس بررسیهای انجامشده (که پیشتر در گزارش مطرح شده بود) بالاترین قیمت واحد وارداتی در جهان مربوط به ورقهای نازک مسی بود که ارزش بیش از دوبرابر کاتد داشت. واردات این کالا در کشور در سال ٢٠٢٢ حدود ۴.۵میلیون دلار ثبت شده است.
همچنین کشور در تهیه محصولات آلیاژی خود به خارج از کشور وابسته است. نزدیک به ٨میلیون دلار از واردات کشور از محصولات صنعت، به این گروه تعلق دارد. این درحالی است که ظرفیت زیادی در کشور پیرامون تولید همین محصولات از جنس مس شکل گرفته، ولی در حال حاضر بهدلیل عدمتامین آلیاژ موردنیاز، معطل مانده است.
همچنین توسعه صنایع پاییندست مس در کشور عمدتا میله، مفتول، سیم و کابل مسی است. این محصولات ارزشافزوده زیادی تولید نکرده و سود حاصل از این فعالیتها بیشتر بهدلیل اختلاف قیمت ارز بوده است. دلیل اصلی ایجاد ظرفیتهای ایجادشده در پاییندست عمدتا بهدلیل ایجاد مزیت در تامین مواد اولیه ارزانقیمت (کاتد مس ارزان) بوده است.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست