درباره این انتصاب چند نکته وجود دارد. نخست آنکه سیدرضا فاطمیامین نام "معاونت امور معادن و صنایع معدنی" را به "معاونت معادن و فرآوری مواد" تغییر داده و با جدا کردن صنایع معدنی این معاونت را تخصصی کرده اما فردی غیر متخصص برای این پست برگزیده است. فردی که نه سابقهای در معدن دارد نه رزومهای در فرآوری مواد معدنی!
وزیر صمت در حکم محتشمیپور نوشته "نظر به شایستگی، تعهد و تجارب ارزنده جنابعالی!! به موجب این حکم به عنوان معاون معادن و فرآوری مواد منصوب میشوید!"
حال به سوابق "معاون معادن و فرآوری مواد" که در سایت وزارت صمت منتشر شده توجه کنید: "قائم مقام مدیرعامل بورس کالای ایران، معاون عملیات و نظارت بر بازار بورس کالای ایران، مشاور مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری، مشاور مرکز پژوهشهای مجلس، مشاور معاون وزیر نفت در امور توسعه زنجیره ارزش و قائم مقام پروژه پتروشیمی سلمان."
محتشمیپور با کدام "شایستگی" و "تجربه ارزنده" متولی بخش معدن کشور شده است؟ قائم مقام پروژه پتروشیمی سلمان را چه به معدن و فولاد و مس و زغالسنگ؟
فساد از آنجا آغاز میشود که افرادی بدون تخصص و تجربه در پستی گمارده شوند و در حکم او واژگانی به دروغ نوشته شده و مورد امضای عالیترین مقام وزارت قرار گیرد. حتی اگر شخصِ محتشمیپور در خود لیاقت چنین مقامی را نبیند، این تعاریف فاطمیامین آنچنان اعتماد به نفسی به او خواهد داد که فکر میکند هرگز مانندش کسی برای مدیریت بخش معدن زاده نشده است!
پرسش اینجاست که آیا پس از ۴۰ سال، دانشکدههای علوم زمین، معدن و متالورژی کشور نتوانستهاند از میان نخبگانی که تربیت کردهاند، مدیری برای بخش تخصصی معدن تربیت کنند؟
وانگهی در بخش معدن کشور آیا فردی مورد اعتماد وجود ندارد که وزیر تازه کار، یکی را از میان آنان برگزیند و مدیریت این بخش را به جای غریبهها به او بسپارد؟
فاطمیامین تا کنون نشان داده که به غیر از حلقه مشاوران خود به هیچ گروه دیگری اعتماد ندارد و بهجای مشاوره با تشکلهای تخصصی بخش معدن از افرادی که صرفا ایدئولوژی خاصی به اقتصاد و توسعه دارند، مشاوره میگیرد.
او در صد روز اول مسئولیتش در وزارت صمت نشان داد که عملا نه برنامهای قابل اجرا برای بخش تولید و تجارت دارد و نه دارای این تواناییست که با بزرگان کار کند.
در همین دولت افراد قابِلی وجود دارند که میتوانند مدیریتهای مختلف بخش صنعت و معدن را بر عهده گیرند اما یا آنها حاضر به کار با او نیستند یا اینکه او نمیتواند قابلیتهای آنان را تحمل کند.
با این انتصاب او این پیام را به تشکلها و رسانههای تخصصی تولید و تجارت داده که "من وزیرم و هر کاری که بخواهم انجام میدهم".
اگر در روزهای آینده یک مهندس کشاورزی رئیس ایمیدرو و کارشناس علوم تربیتی راهی ایدرو شود نباید تعجب کرد چرا که ملاک تعهد، تخصص، شایستگی و تجربه در ذهن وزیر تازه کار با آنچه که در اذهان متخصصان و دانشگاهیان وجود دارد، متفاوت است.
راهی که او در پیش گرفته سبب خواهد شد که تا شش ماه آینده کاسه صبر همین مجلسِ انقلابیِ همراه با دولت، لبریز شده و فاطمیامین جزو اولین وزرایی باشد که مورد سئوال و سپس استیضاح نمایندگان قرار گیرد.
نویسنده:علیرضا بهداد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست