من و پدرم به اتفاق بزرگان صنعت به سفری در کرمان رفتیم. من در اول سفر نمی دانستم با چه اساتید بزرگی صحبت میکنم. من خاطرات زیادی از این سفر دارم که میخواهم بخشی‌ش را با شما در میان بگذارم.
ما شبی برای صرف شام به یکی از جاهای تاریخی کرمان رفتیم. بعد از خوردن شام پدرم و بقیه به سمت صحبت های مردانه‌ای رفتند که من از صحبت‌های آن‌ها و پدرم سر در نمی آوردم.
به هر کدام از اعضا یک اتاق در هتل داده بودند ما شب در اتاق بودیم و تقریبا کل روز را بیرون از اتاق به گشت و گذار در شهر میگذراندیم.
البته شاید من از حرف های بزرگترها چیزی نمی فهمیدم ولی از آنها درس های زیادی یاد گرفتم. من در آن سفر از تجربه همه استفاده کردم حتی راننده اتوبوسی که عهده حمل و نقل ما را داشت.
وقتی داشتیم از بازار مس کرمان رد میشدیم من شگفت زده براقیت مس‌ها بودم مس‌هایی در شکل‌های مختلف و البته زیبا.
راستش من علاقه‌ی زیادی به اتوبوس و کامیون دارم به خاطر همین دلیل همیشه میرفتم و روی نزدیک‌ترین صندلی پیش راننده مینشستم.
من از مراحل ساخت مس خیلی خوشم امد ولی جذاب‌ترین بخش از مراحل ساخت مس بخش استخراج سنگ از اعماق زمین بود و دلیلی هم که دارم علاقه زیادی که به کامیون دارم است.

کامیون های که سنگ ها را جابه جا میکردند خیلی از کامیون های معمولی بزرگ‌تر بودند. روش حفاری زمین برای من خیلی جالب بود چون که به صورت پله پله به سمت پایین زمین را میکندند.

شهر کرمان خیلی تمیز بود منظورم این است که همه جای شهر سنگ فرش و اسفالت است .
به شما هم پیشنهاد میکنم بعد از کرونا سری به کرمان بزنید.
پایان